به نقل از timesofindia، تصور کنید چیزی را عمیقاً می خواهید: شغلی بهتر، ذهنی آرام تر، یا رابطه ای درست. آن را تجسم می کنید، درباره اش صحبت می کنید، و شاید حتی می نویسید. سپس روزی همه چیز شروع به تغییر می کند. تصادف است یا چیزی بیشتر؟ این همان جذابیت قانون جذب است؛ این باور که افکار مانند آهن ربا عمل می کنند و هر چیزی را که بر آن تمرکز کنید به زندگی تان می کشند. شنیدنش توان بخش است، تقریباً جادویی. اما آیا واقعاً چنین کار می کند؟

نسخه ی رایج قانون جذب ادعای بزرگی دارد: تصورش کن، و خواهد آمد.

موفقیت می خواهی؟ تصویرش کن. پول می خواهی؟ تصورش کن. مثبت بمان، و جهان به نوعی آن را به تو خواهد داد. اما این ایده، هرچند آرامش بخش، از واقعیت فاصله دارد. وقتی اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود، باورمندان اغلب خود را سرزنش می کنند که منفی گرایی جذب کرده اند . همچنین نادیده می گیرد عواملی که واقعاً نتیجه را شکل می دهند: تلاش، امتیازات اجتماعی، زمان بندی و شانس ساده. کتاب ها و منابع آنلاین این باور را به یک جنبش فرهنگی تبدیل کرده اند، با وعده ی اینکه ذهن به تنهایی می تواند واقعیت را خم کند. جذابیت آن در کنترل نهفته است؛ این باور آرامش بخش که افکار کافی هستند.

علم از این ایده که فکر کردن به تنهایی می تواند نتایج فیزیکی را تغییر دهد، پشتیبانی نمی کند. اما روان شناسی چیزی نزدیک تر و بسیار واقع گرایانه تر نشان می دهد. وقتی بر هدفی تمرکز می کنید، مغز شما واقعاً شروع به تنظیم روی آن می کند. این کار از طریق سیستم فعال سازی مشبک (RAS) انجام می شود؛ شبکه ای که تصمیم می گیرد به چه چیزی توجه کنید. آن را مانند موتور جستجوی درونی خود تصور کنید: هرچه بیشتر به فرصت های جدید فکر کنید، احتمال بیشتری دارد که آن ها را ببینید.

تفکر مثبت بیش از آنکه فقط حالتان را بهتر کند، به طور ظریف نحوه ی حرکت شما در جهان را تغییر می دهد. وقتی موفقیت را تجسم می کنید، شروع به رفتار مانند کسی می کنید که انتظارش را دارد. برای آن شغل درخواست می دهید، در جلسات صحبت می کنید، و ایده ها را دنبال می کنید. هر اقدام کوچک و پیوسته، هرچند به تنهایی نامحسوس، شروع به تغییر چشم انداز به نفع شما می کند.

نه، افکار واقعیت را یک شبه خم نمی کنند. اما تمرکز شما را تنظیم می کنند، انرژی تان را شکل می دهند، و شما را نسبت به فرصت ها پاسخگوتر می سازند. این هم راستایی بین ذهنیت و حرکت همان جایی است که تغییر آغاز می شود.

به زبان ساده، قانون جذب چیزی را به شما نمی دهد؛ بلکه کمک می کند درهایی را که شاید ندیده بودید بشناسید و اعتماد به نفس عبور از آن ها را پیدا کنید.

مشخص شوید

می خواهم خوشحال باشم خیلی مبهم است. می خواهم هنگام ارائه در محل کار اعتماد به نفس داشته باشم هدفی روشن به مغزتان می دهد. وضوح، جرقه ی عمل است.

با هدف تجسم کنید

چشمانتان را ببندید و صحنه را تصور کنید: چه می کنید، چه حسی دارد، صداها و محیط چگونه اند. مطالعات نشان می دهند تمرین ذهنی زنده همان مسیرهای مغزی را تقویت می کند که در عملکرد واقعی استفاده می شوند.

افکار را با عمل جفت کنید

تجسم تنها آغاز است. ایمیل را بفرستید، در کلاس ثبت نام کنید، و قدم بعدی را بردارید. فکر کردن نیت است؛ عمل کردن حرکت است. با هم، شتاب ایجاد می کنند.

خرابی را ریفریم کنید

اگر چیزی اتفاق نیفتاد، دلیلش این نیست که اشتباه جذب کرده اید . بپرسید: چه چیزی می توانم از این بیاموزم؟ نه اینکه چرا کار نکرد؟ این همان جایی است که رشد واقعی آغاز می شود.

تمرین قدردانی

قدردانی جادو نیست؛ تمرین ذهنی است. وقتی بر آنچه کار می کند تمرکز می کنید، از کمبود به امکان تغییر جهت می دهید، و این نحوه ی دیدن فرصت ها را تغییر می دهد.

محیط اطراف خود را شکل دهید

محیط شما اهمیت دارد. اگر فضای شما یا اطرافیانتان شما را به منفی گرایی می کشانند، هیچ تأکیدی نمی تواند آن را خنثی کند. فضای فیزیکی و ذهنی خود را پاکسازی کنید تا از آنچه هدف دارید پشتیبانی کند.

وقتی زبان کیهانی را کنار بگذارید، قانون جذب به چیزی ساده و زیبا تبدیل می شود: هرچه بر آن تمرکز کنید رشد می کند. نه به این دلیل که جهان به خواسته های شما خم می شود، بلکه چون ذهن و اعمالتان با آن ها هم راستا می شوند.

اگر باور داشته باشید می توانید، به دنبال فرصت ها می گردید. اگر باور داشته باشید نمی توانید، آن ها را از دست می دهید. این باور رفتار را شکل می دهد، و رفتار نتیجه را.

قانون جذب جادو نیست. موفقیت را جلوی در خانه تان نمی گذارد، اما می تواند نحوه ی فکر کردن، عمل کردن و واکنش نشان دادن شما را تغییر دهد، و همین اغلب همه چیز را تغییر می دهد.

پس بله، کار می کند ، اما نه آن طور که مربیان خودیاری می فروشند. موضوع کمتر درباره ی جهان است که برای شما تغییر کند، و بیشتر درباره ی شماست که خود را برای جهان تغییر دهید. وقتی افکارتان مسیر را نشان می دهند و اعمالتان دنبال می کنند، جذب به هم راستایی تبدیل می شود، و این همان جایی است که جادوی واقعی آغاز می شود.