| به نقل از خبرآنلاین در یکی از صریح ترین هشدارهای رسمی طی روزهای اخیر، رییس جمهوری اعلام کرد: اگر تا آذرماه در تهران باران نبارد باید آب را جیره بندی کنیم؛ اگر بازم نبارید باید تهران را خالی کنیم ؛ این جمله، نه تنها بیانگر شدت بحران منابع آب در پایتخت است، بلکه نشان دهنده نقطه ای بحرانی در حکمرانی زیست محیطی کشور است؛ نقطه ای که در آن، ادامه وضعیت موجود می تواند به فروپاشی زیرساخت های شهری، مهاجرت های اجباری و بحران های اجتماعی گسترده منجر شود. این هشدار، علاوه بر وخامت وضعیت منابع آبی پایتخت، زنگ خطری برای کل کشور محسوب می شود؛ کشوری که سال هاست با خشکسالی، افت سطح آب های زیرزمینی و سوءمدیریت منابع آب دست وپنجه نرم می کند. کشورهایی که بحران آب را پشت سر گذاشتند تهران، با جمعیتی بالغ بر 14 میلیون نفر، سال هاست با کاهش بارندگی، افت شدید سفره های زیرزمینی و رشد بی رویه مصرف آب مواجه است. هشدار پزشکیان، اگرچه تلخ و نگران کننده است، اما می تواند نقطه ای برای بازنگری در سیاست گذاری، اصلاح ساختارهای مدیریتی و بهره گیری از تجربه های موفق جهانی باشد. اما آیا بحران آب بی سابقه است؟ و آیا راهی برای عبور از آن وجود ندارد؟ پاسخ این پرسش را می توان در تجربه کشورهایی جست وجو کرد که با بحران های مشابه و حتی شدیدتر، مواجه بوده اند اما با اتخاذ سیاست های هوشمندانه، فناوری های نوین و مشارکت مردمی، توانسته اند نه تنها از بحران عبور کنند، بلکه به الگوهای جهانی در مدیریت منابع آب تبدیل شوند. به طور مثال: - سنگاپور، کشوری بدون منابع طبیعی آب، با اجرای برنامه NEWater به معنای آب بازیافتی توانست فاضلاب شهری را به آب آشامیدنی تبدیل کند و وابستگی خود به واردات آب را به کمتر از 50 درصد برساند. -رژیم اسراییل با بازچرخانی بیش از 85 درصد فاضلاب و توسعه آبیاری قطره ای، بهره وری آبی در کشاورزی را به بالاترین سطح جهانی رسانده است. - هلند با ساخت زیرساخت های مقاوم در برابر سیلاب و طراحی شهرهای تطبیق پذیر با تغییرات اقلیمی، توانسته است با وجود قرار داشتن بخش زیادی از خاک خود در زیر سطح دریا، امنیت آبی را حفظ کند. - استرالیا پس از خشکسالی هزاره، ساختار حکمرانی آب را اصلاح کرد و با تخصیص بازارمحور، بازچرخانی و آموزش عمومی، مصرف آب را به طور چشمگیری کاهش داد. تجربه این کشورها نشان می دهد که عبور از بحران آب، هرچند دشوار، اما ممکن است. آنچه نیاز است، اراده سیاسی، شفافیت در حکمرانی، سرمایه گذاری در فناوری های نوین و مهم تر از همه، مشارکت آگاهانه مردم در مدیریت مصرف است.  |