صبح نو: در پی حمله مستقیم رژیم صهیونیستی به برخی اهداف در خاک جمهوری اسلامی ایران و پاسخ قاطع و کوبنده نیروهای مسلح کشورمان، جبهه جدیدی در منطقه گشوده شد که به ‌سرعت ورق را به نفع ایران برگرداند. شکست اسراییل در این نبرد، نه‌تنها اعتبار نظامی این رژیم را زیر سوال برد، بلکه آمریکا را وادار کرد برای حفظ جایگاه تضعیف‌شده متحد خود، مستقیما وارد میدان شود، اما آمریکا که تصور می‌کرد با ورود نظامی می‌تواند موازنه را تغییر دهد، اکنون با شرایطی پیچیده، مخاطره‌آمیز و غیرقابل مدیریت روبه‌رو شده است.

 شکست اسراییل: پایان یک توهم استراتژیک

رژیم صهیونیستی که همواره تلاش کرده بود خود را به‌عنوان قدرت برتر منطقه معرفی کند، در این درگیری به ‌وضوح شکست خورد. توان موشکی، پهپادی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران، نه‌تنها زیرساخت‌های حیاتی اسراییل را هدف قرار داد، بلکه روحیه ارتش این رژیم و اعتماد عمومی جامعه صهیونیستی را در هم شکست.

در شرایطی که صهیونیست‌ها به حمله‌ای محدود برای نمایش قدرت امید بسته بودند، واکنش ایران چنان گسترده، دقیق و با برنامه بود که نشان داد جمهوری اسلامی ایران نه‌تنها از جنگ واهمه‌ای ندارد، بلکه در مواجهه با تهدید، قدرت ابتکار عمل را نیز در اختیار دارد.

ورود آمریکا: قمار خطرناک ترامپ

دولت آمریکا به رهبری ترامپ با نادیده گرفتن هشدارهای ایران و تحلیل نادرست از واقعیت‌های منطقه، تصمیم گرفت مستقیما وارد جنگ شود. این ورود نه‌تنها مشروعیت بین‌المللی نداشت، بلکه از نگاه بسیاری از تحلیلگران، تکرار اشتباهات گذشته آمریکا در عراق و افغانستان است. ترامپ به خیال آنکه با یک حمله محدود می‌تواند ایران را وادار به عقب‌نشینی کند، عملا وارد قماری شد که هزینه‌های سنگینی به آمریکا تحمیل کرده است؛ از سقوط اعتبار جهانی گرفته تا افزایش تلفات نیروهای آمریکایی در منطقه.

صلح تحمیلی ممنوع

جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر اصول عزت، حکمت و مصلحت، هرگز زیر بار هیچ نوع صلح تحمیلی نخواهد رفت. همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها تأکید فرموده‌اند، ما صلح را می‌پذیریم، اما نه صلحی که در آن دست ایران بسته باشد و دشمن از موضع بالا سخن بگوید. ملت ایران جنگ‌طلب نیست، اما در برابر ظلم و تجاوز، ایستادگی را وظیفه می‌داند. همان‌گونه که در دوران دفاع مقدس نیز اثبات شد، ایران با تمام ظرفیت خود از تمامیت ارضی، استقلال سیاسی و حقوق ملت دفاع خواهد کرد. در شرایط کنونی، ضروری است که از افراط و تفریط در تحلیل شرایط پرهیز شود. انتشار شایعات، دامن زدن به گمانه‌زنی‌ها درباره پاسخ نظامی یا تصمیماتی مانند بستن تنگه هرمز، تا زمانی که سیاست رسمی کشور اعلام نشده، به ضرر وحدت ملی و انسجام جبهه مقاومت خواهد بود.

لازم است رسانه‌ها و نخبگان با درک شرایط حساس کنونی، از اعمال فشار بر مسئولان کشور برای اعلام سریع تصمیمات خودداری کنند و اجازه دهند مراجع ذی‌ربط با بررسی دقیق ابعاد حقوقی، نظامی و بین‌المللی، پاسخ متناسب را طراحی و اجرا کنند.

عقلانیت، آرامش و معنویت؛ سه ستون مقاومت درونی

هرچند شرایط منطقه بحرانی است، اما باید توجه داشت که اساس قدرت ایران تنها بر موشک و پهپاد استوار نیست؛ بلکه بر سه رکن عقلانیت، آرامش و معنویت نیز تکیه دارد. جامعه‌ای که در دل طوفان با تکیه بر ایمان، وحدت و خودباوری حرکت کند، هیچ دشمنی را شکست‌ناپذیر نمی‌بیند.

امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند آرامش روانی عمومی، انسجام ملی و تکیه بر ظرفیت‌های داخلی هستیم تا بتوانیم از این بحران، فرصتی تاریخی برای تثبیت قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران بسازیم.

در حال حاضر آمریکا و متحدانش در حال روایت‌سازی جعلی هستند. می‌گویند «ما به ایران فرصت مذاکره دادیم، اما نپذیرفت» یا اینکه «برای نابودی خطر هسته‌ای وارد عمل شدیم.» این در حالی است که واقعیت دقیقا برعکس است: ایران در حال مذاکره بود و گام‌های مثبتی برای رسیدن به تفاهم برداشته بود. نباید فراموش کرد که این اسراییل بود که با حمله نظامی صحنه را بر هم زد. ورود آمریکا به میدان، تصمیمی خصمانه و نابخردانه بود که صلح را به خطر انداخت.

لحظه‌ای تاریخی برای تثبیت موقعیت ایران

امروز جمهوری اسلامی ایران در موقعیتی قرار دارد که حاصل سال‌ها مقاومت، خودکفایی، جهاد علمی و سرمایه اجتماعی است. شکست اسراییل، قمار نافرجام آمریکا و وحدت داخلی ایران، گواهی بر این است که دشمنان راه به جایی نخواهند برد.

با هوشمندی در دیپلماسی، انسجام درونی، مراقبت رسانه‌ای و تبیین دقیق روایت‌ها، می‌توان از این مرحله عبور کرد و گامی بلند برای تثبیت نظم جدید منطقه‌ای برداشت که در آن ایران نه‌تنها بازیگر، بلکه تعیین‌کننده معادلات خواهد بود.

حمله آمریکا به ایران و تولد صلح تحمیلی

بامداد روز گذشته، بمب‌افکن‌های رادارگریز B2 نیروی هوایی ارتش آمریکا، تأسیسات غنی‌سازی هسته‌ای ایران در نطنز، اصفهان و فردو را هدف حملات هوایی قرار دادند؛ اقدامی که موجی از خشم، واکنش و هشدار را در پی داشت.

آمریکا می‌خواهد جنگ کند، ولی اسمش را «صلح» گذاشته

دقایقی پس از حمله، دونالد ترامپ درحالی‌که به ‌شدت عصبانی و متزلزل به‌ نظر می‌رسید، مقابل دوربین‌ها حاضر شد. او به‌ جای توضیح درباره نقض آشکار حاکمیت ایران، مدعی شد که با این عملیات «مانع یک فاجعه» شده است و خواستار توقف فوری عملیات ایران علیه رژیم صهیونیستی شد. اما همه‌ چیز پشت یک جمله پنهان بود: شروع رسمی طرح «صلح تحمیلی»؛ صلحی که با بمب آغاز می‌شود و با تسلیم به پایان می‌رسد.

پاسخ ایران: وعده صادق 3 به موج بیستم رسید

در همان ساعات اولیه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور بیانیه‌ای از ادامه‌ عملیات وعده صادق 3 خبر داد.

نیروی هوافضای سپاه، بیستمین موج از این عملیات را با شلیک 30 فروند موشک دوربرد با سر جنگی شدیدالانفجار اجرا کرد؛ هدف: پایگاه‌های کلیدی نیروی نیابتی آمریکا در سرزمین‌های اشغالی.

تصاویر اولیه‌ای که از این حملات منتشر شد، نشان می‌دهد که این موج یکی از شدیدترین حملات موشکی ایران در طول دهه‌های اخیر بوده است. برخی منابع از «خسارات زیرساختی گسترده» در مناطق حساس فلسطین اشغالی گزارش می‌دهند.

نقش راهبردی رهبر انقلاب در افشای نقشه‌ دشمن

در این میان، پیام دوم تلویزیونی رهبر معظم انقلاب اسلامی که چند روز پیش از این حمله صادر شده بود، به‌نوعی پیش‌دستی در برابر سناریوی دشمن تلقی می‌شود.

آیت‌الله خامنه‌ای با هشدار نسبت به احتمال ورود مستقیم آمریکا، هشدار دادند که نظام جمهوری اسلامی ایران زیر بار «صلح تحمیلی» نخواهد رفت.

جمله کلیدی ایشان که حالا معنایی مضاعف یافته، این بود: ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم می‌ایستد، همان‌گونه که در مقابل صلح تحمیلی نیز خواهد ایستاد.» این پیام حالا نه ‌فقط تحلیلی راهبردی، بلکه راهنمای رفتار رسمی جمهوری اسلامی در روزهای آینده خواهد بود.

در ساعات پس از حمله، خبرگزاری‌های غربی با تیترهایی نظیر «بازگشت آمریکا به جنگ مستقیم با ایران»، «آتش در خاورمیانه» و «ایران پاسخ داد» به‌روزرسانی شدند.

از نیویورک تایمز تا فایننشال‌تایمز، اغلب تحلیلگران بر یک نکته توافق دارند:

ایران قرار نیست عقب‌نشینی کند و آمریکا شاید بزرگ‌ترین خطای نظامی قرن را مرتکب شده باشد.

آمریکا با حمله‌ای غافلگیرانه، چهره واقعی «صلح مطلوب خود» را نشان داد: تسلیم با تهدید و بمباران. ایران اما نه‌تنها عقب ننشست، بلکه موجی از پاسخ سخت و چندلایه را کلید زد؛ موجی که همچنان ادامه دارد.

در این میان، رهبر انقلاب با بصیرتی راهبردی، پیشاپیش پرده از نقشه آمریکا برداشت و قطب‌نمای رفتار ایران را برای افکار عمومی مشخص کرد. اگر آمریکا برای «صلح تحمیلی» بمب فرستاد، ایران برای «عزت تحمیلی» موشک خواهد فرستاد. در روزهای آینده، باید منتظر پیچیده‌تر شدن صحنه نبرد، تحرکات سیاسی کشورهای منطقه و شاید مهم‌تر از همه، دور تازه‌ای از بازتعریف معادلات قدرت در غرب آسیا باشیم. این‌بار، همه‌ چیز از نطنز آغاز شد؛ اما معلوم نیست کجا تمام خواهد شد.