به گزارش پارسینه ، تردید در تصمیم گیری، ریشه هایی عمیق در روان شناسی و سبک زندگی دارد و می تواند فرایند پیشرفت فردی و حرفه ای را کاملاً متوقف کند. هوش و دانش، به تنهایی، گره گشای این مشکل نیستند؛ بلکه راهنمایی مشخص و آگاهانه در برخورد با حجم اطلاعات و فشار های درونی و بیرونی برای گرفتن تصمیم های قاطعانه نیاز است. در ادامه ریشه های تردید را بررسی می کنیم و شما را در جریان روش اتخاذ تصمیم هایی سودمند قرار می دهیم.

تردید بی جا اغلب یک نشانه است، نه علت اصلی. دلایل متعددی در این فرایند دخیل هستند که شناخت آن ها اولین گام برای غلبه بر این معضل به شمار می آید.

اضافه بار شناختی و گزینه های لایتناهی: در دنیای مدرن، دسترسی به اطلاعات به جای کمک، تبدیل به یک مانع شده است. حجم عظیم داده ها و گزینه های پیشِ رو (از انتخاب یک تلفن هوشمند تا تعیین مسیر شغلی)، فرد را دچار اضافه بار شناختی می کند که نتیجه ی آن فلج تجزیه وتحلیل است.

هراس از نقص و کمال گرایی افراطی: برخی افراد به دلیل روحیه ی کمال گرایی احساس می کنند که باید تصمیم کامل را اتخاذ کنند. این باور غلط، آن ها را در یک چرخه ی بی پایان تجزیه وتحلیل نگه می دارد؛ در حالی که هیچ تصمیمی در دنیای واقعی کاملاً بی نقص نیست و به اندازه ی کافی خوب بودن باید معیار عمل باشد.

سایه ی سنگین وابستگی و فشار بیرونی: نشانه ی موفقیت در یک تصمیم برای بسیاری، تأیید دیگران است. وابستگی عاطفی به نظر خانواده یا ترس از قضاوت اجتماعی، می تواند قضاوت فرد را مخدوش کند و تصمیم گیری را به یک نبرد درونی تبدیل سازد.

برای مثال: یک مدیر تازه کار برای استخدام یک کارمند جدید، بیش از ده روز وقت صرف بررسی رزومه ها می کند، در حالی که فقط دو نامزد نهایی صلاحیت لازم را دارند. او به دلیل ترس از تصمیم اشتباه و وسواس برای یافتن کامل ترین فرد، ضرب الاجل مصاحبه را از دست می دهد و فرد مناسب توسط شرکت رقیب استخدام می شود.

غلبه بر این چالش ها نیازمند تقویت مهارت ها و تغییر طرز فکر است. استفاده از راهکارهای تقویت ذهن می تواند به فرد کمک کند تا با اطمینان و وضوح بیشتری انتخاب کند.

برای مثال: یک کارآفرین بین دو پروژه ی شغلی مردد است. پروژه ی اول درآمد بیشتری دارد، اما پروژه ی دوم به او اجازه می دهد تا زمان بیشتری را با خانواده بگذراند. اگر ارزش محوری او تعادل بین کار و زندگی باشد، تمرکز بر مزایای بلندمدت پروژه ی دوم (سلامت روان و خانواده) به او امکان می دهد که تصمیم بگیرد، حتی اگر درآمد کمتری داشته باشد.

برای مثال: یک دانش آموز که در انتخاب رشته ی دانشگاهی مردد است (ترس از فقدان تجربه)، تصمیم بزرگ انتخاب رشته ی آینده را به مراحل کوچک تقسیم می کند: