صبح نو نوشت: سخنان اخیر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر پایان کارایی «توافق قاهره» در همکاریهای ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نشانهای روشن از ورود روابط تهران و آژانس به مرحلهای تازه و حساس است. او تأکید کرد که «توافق قاهره دیگر نمیتواند مبنایی برای همکاری ما با آژانس باشد» و افزود: «تصمیمات جدید باید گرفته شود و از نظر من توافق قاهره دیگر برای وضعیت موجود کارایی ندارد.» این موضعگیری، در حالی صورت میگیرد که همزمان با فعالسازی مکانیزم اسنپبک و بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، فضای تعامل میان تهران و نهادهای بینالمللی در حوزه هستهای وارد مرحلهای پیچیده شده است. پایان کارایی توافق قاهره و ضرورت بازتعریف همکاری با آژانس عباس عراقچی در توضیح دلایل این تغییر گفت: «ما توافقی با آژانس امضا کردیم درباره شکل جدید همکاریهای بین ایران و آژانس و دلیل آن هم کاملا روشن بود. با توجه به تغییرات میدانی که صورت گرفته و حملهای که به تأسیسات ما انجام شد، همکاری با آژانس مانند گذشته نمیتوانست ادامه یابد. به دلیل تهدیدات امنیتی، نگرانیهای امنیتی و ایمنی موجود، قطعا لازم بود یک چارچوب جدید برای همکاری تعریف شود.» این توضیحات نشان میدهد حملات اخیر به تأسیسات هستهای ایران - که مسئولیت آن متوجه رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن است - عملا بستر امنیتی و فنی لازم برای ادامه همکاریهای پیشین را از میان برده است. ایران با وجود این شرایط دشوار، در مذاکراتی فشرده با آژانس در قاهره به توافقی دست یافت که هدف آن، تنظیم چارچوبی جدید برای همکاری بود، اما اکنون و پس از بازگشت تحریمهای شورای امنیت، این توافق نیز کارایی خود را از دست داده است. به گفته عراقچی، «اجرای اسنپبک همه شرایط را تغییر داده و ما با وضعیت جدیدی روبهرو هستیم. همانگونه که حمله نظامی شرایط را تغییر داد، اکنون نیز تصمیمات جدیدی باید اتخاذ شود.» این سخنان به روشنی بیانگر آن است که ایران، همکاری با آژانس را وابسته به رفتار متقابل طرفهای غربی و میزان پایبندی آنان به تعهدات خود میداند، نه بر مبنای رویکردی یکجانبه یا صرفا فنی. ابعاد حقوقی و سیاسی تغییر رویکرد ایران در همین زمینه، حمید بعیدینژاد، دیپلمات باسابقه و سفیر پیشین ایران در لندن، در نشست «حقوق هستهای در دوران صلح، جنگ و پساجنگ» بر اهمیت بازنگری در چارچوب همکاری با آژانس تأکید کرد. او گفت: «با توجه به واقعیتهایی که در صحنه اتفاق افتاده، مسأله حمله نظامی را نمیتوان نادیده گرفت. ایران تلاش کرد توافق قاهره را برای تعویق پروسه اسنپبک و جلوگیری از بازگشت تحریمها پیش ببرد، اما حالا که آنها دوباره قطعنامههای شورای امنیت را برگرداندند، باید چارچوب جدیدی برای همکاری تعریف شود.» بعیدینژاد افزود: «ایران حتی در صورت عدم خروج از معاهده NPT، همچنان تعهداتی بر اساس ماده 3 این معاهده در قبال آژانس دارد، اما همکاریها باید متناسب با شرایط جدید و با در نظر گرفتن تهدیدات امنیتی بازتعریف شود. او تصریح کرد: «آژانس نمیتواند به ما بگوید که همه تعهداتی که روی کاغذ نوشته شده، باید به همان شکل اجرا شود. ما الان نمیتوانیم نادیده بگیریم که یک تجاوز نظامی اتفاق افتاده و آنها به تأسیسات اصلی ما حمله کردهاند.» این موضع، در واقع بازتاب دیدگاه غالب در تهران است که همکاری با آژانس باید بر پایه احترام متقابل و تضمین امنیتی شکل گیرد، نه فشار سیاسی یا بازرسیهای نامتوازن. زمینههای بازگشت تحریمها و فعالسازی اسنپبک تحلیل ریشههای وضعیت کنونی بدون بازگشت به تحولات سه سال اخیر ممکن نیست. جرقه فعالسازی اسنپبک، در اواخر تابستان 1401 و پس از کند شدن روند مذاکرات میان ایران و تروییکای اروپایی زده شد. در آن زمان، سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه با طرح ادعاهایی درباره افزایش سطح غنیسازی و توسعه سانتریفیوژها، ایران را به نقض تعهدات برجامی متهم کردند، درحالیکه خود در اجرای تعهدات یازدهگانهشان کوتاهی کرده بودند. با تشدید فشارها، موضوع بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت علیه ایران در دستور کار نشستهای شورای امنیت قرار گرفت و در نهایت، در 5 مهر 1404 این روند با حمایت آمریکا عملی شد. در نتیجه، قطعنامه تمدید لغو تحریمها علیه ایران رأی نیاورد و عملا برجام وارد مرحله انجماد کامل شد. اروپاییها برای توجیه این اقدام، مجموعهای از بهانهها از جمله مسائل حقوق بشری و ادعاهای مرتبط با همکاری نظامی ایران و روسیه را مطرح کردند، اما در واقعیت، این تصمیم در بستر بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و فشارهای شدید واشنگتن بر تروییکای اروپا اتخاذ شد. در این شرایط، اروپا که درگیر بحران اوکراین و نیازمند حمایت امنیتی آمریکا بود، استقلال عمل خود را از دست داد و در مسیر سیاستهای ضدایرانی واشنگتن و تلآویو گام برداشت. تلاشهای دیپلماتیک ایران برای حفظ مسیر گفتوگو با وجود این شرایط سخت، وزارت امور خارجه ایران در یک سال گذشته، تمامی مسیرهای ممکن برای جلوگیری از بازگشت تحریمها را پیمود. از گفتوگوهای مستقیم با نمایندگان تروییکای اروپا تا مذاکره با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حتی بررسی امکان گفتوگو در قالب 5+1 با حضور آمریکا، همه بخشی از این تلاشها بود. علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در توضیح روند مذاکرات گفت: «اروپاییها از طریق مدیرکل آژانس پیام دادند که اگر با آژانس به ترتیبات خاصی برسید، ما تقاضای اسنپبک را پس میگیریم. توافق ایران و آژانس در قاهره در همین راستا صورت گرفت، اما همانها که گفته بودند اگر با آژانس توافق شود ما اسنپبک را پس میگیریم، این کار را نکردند.» به گفته او، حتی پیشنهاد روسیه برای تعویق ششماهه فعالسازی اسنپبک از سوی ایران پذیرفته شد، اما طرفهای اروپایی و آمریکایی با زیادهخواهیهای تازه، این فرصت را از بین بردند. یکی از این شروط، الزام ایران به مذاکره مستقیم با آمریکا بود که از دید تهران، با اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی همخوانی نداشت مگر در چارچوب گروه 5+1. تکاپوی نیویورک و شکست نهایی دیپلماسی غربی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، مذاکرات فشردهای میان وزیر خارجه ایران، مدیرکل آژانس و وزرای خارجه سه کشور اروپایی برگزار شد. منابع دیپلماتیک تأیید کردند که ایران در این گفتوگوها بیشترین انعطاف ممکن را نشان داد تا از وقوع بحران جلوگیری کند، اما همانگونه که عراقچی تأکید کرد، «همه پیشنهادهای سازنده ایران نادیده گرفته شد و کشورهای اروپایی و ایالات متحده با سوءنیت عمل کردند.» از دید ناظران بینالمللی، مواضع اروپاییها بیش از آنکه متکی بر منطق حقوقی یا نگرانیهای فنی باشد، ناشی از فشارهای مستقیم دولت آمریکا و لابی صهیونیستی بود. این امر، اعتماد متقابل میان ایران و اروپا را بیش از گذشته تضعیف کرد و به تعبیر وزارت خارجه ایران، «ایالات متحده به دیپلماسی خیانت کرد، اما این کشورهای اروپایی بودند که آن را به خاک سپردند.» از مسیر گفتوگو تا بنبست اسنپبک رویکرد جمهوری اسلامی ایران در برابر فشارهای غرب همواره بر مبنای گفتوگو و تعامل بوده است. عراقچی بارها تأکید کرده که «هیچ راهحلی به جز راهحل دیپلماتیک و مذاکره شده درباره برنامه هستهای ایران وجود ندارد.» اما تجربه سالهای اخیر نشان داده که طرفهای غربی، از مسیر دیپلماسی برای تحمیل خواستههای نامشروع خود بهره میبرند. به گفته لاریجانی، خواستههای غرب از ایران هیچگاه محدود به موضوع هستهای نبوده و پس از بحث غنیسازی، به حوزه موشکی و سپس توانمندیهای بومی ایران تسری یافته است. او تصریح کرد: «همانها که توافق قبلی را امضا کرده بودند گفتند نیروگاه به شما میدهیم، اما اصلا نباید غنیسازی داشته باشید! ولی نکته مهمتر در مورد توان موشکی بود که هیچ ربطی به توافق هستهای نداشت.» به این ترتیب، بهرغم تلاشهای گسترده ایران برای حفظ برجام و جلوگیری از بازگشت تحریمها، غرب مسیر تقابل را برگزید و تحریمها علیه ایران بازگشتند. پیامدهای سیاسی و راهبردی تصمیم جدید ایران با توجه به شرایط کنونی، تصمیم تهران برای بازنگری در چارچوب همکاری با آژانس، گامی طبیعی و قابل پیشبینی است. این تصمیم، هم در بُعد فنی و هم در بُعد سیاسی، میتواند پیامدهای قابلتوجهی داشته باشد. از یکسو، ایران همچنان بر تعهد خود به اصول NPT و ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای تأکید دارد؛ از سوی دیگر، امنیت ملی و تمامیت زیرساختهای هستهای کشور، خط قرمز غیرقابلتخطی است. در چنین شرایطی، انتظار میرود همکاریهای آینده با آژانس در قالبی جدید، محدود و مشروط دنبال شود. همانگونه که بعیدینژاد اشاره کرد، «ما نمیتوانیم مثل سابق، آن دسترسیها و تبادل اطلاعات را با آژانس داشته باشیم. طبیعتا باید این موارد بازنگری شود و توافقی متناسب با شرایط جدید به وجود بیاید.» از منظر سیاسی، این تغییر رویکرد میتواند دو پیام روشن برای جامعه جهانی داشته باشد: نخست آنکه ایران همچنان آماده تعامل و گفتوگوست، اما بر اساس احترام متقابل و نه تحت فشار؛ دوم اینکه هرگونه نقض امنیت ملی ایران یا سوءاستفاده از نهادهای بینالمللی برای پیشبرد اهداف سیاسی، با پاسخ متناسب مواجه خواهد شد. در یک نگاه کلی، پایان کارایی توافق قاهره و ضرورت تصمیمات جدید در روابط ایران و آژانس، نتیجه مستقیم مجموعهای از عوامل سیاسی، امنیتی و حقوقی است. حملات نظامی به تأسیسات هستهای ایران، فعالسازی غیرقانونی اسنپبک و بیاعتمادی فزاینده تهران به رفتار اروپا و آمریکا، همگی زمینهساز این تحول شدهاند. بااینحال، جمهوری اسلامی ایران همچنان بر اصل گفتوگو و راهحل دیپلماتیک تأکید دارد و به گفته وزیر امور خارجه، «تجربه ثابت کرده که هیچ راهحلی جز راهحل مذاکرهشده درباره برنامه هستهای ایران وجود ندارد.» اکنون که برجام به پایان راه رسیده و توافق قاهره نیز از دستور کار خارج شده، چشمانداز همکاریهای ایران و آژانس در گروی تصمیمات تازهای است که باید بر مبنای واقعیتهای میدانی، احترام متقابل و تضمین امنیت ملی ایران اتخاذ شود. |