صبح نو نوشت: درحالیکه خاورمیانه در یکی از پرتلاطمترین دورههای خود به سر میبرد، خبر امضای پیمان دفاعی میان عربستان سعودی و پاکستان موجی از تحلیلها و واکنشها را در پی داشت. این پیمان که در میانه تنشهای فزاینده منطقهای و در سایه تحولات پرشتاب جنگ غزه منعقد شد، عربستان را به کشوری گره میزند که سابقه طولانی در چالش با هند و همچنین پیوندهای پیچیده با بازیگران منطقهای دارد. مطابق مفاد منتشر شده، این توافق، عربستان و پاکستان را متعهد میکند هرگونه تجاوز به یکی از طرفین را تجاوز به هر دو تلقی کنند و در رسانهها از آن بهعنوان گسترش «چتر بازدارندگی هستهای پاکستان» به عربستان یاد شده است. در چنین فضایی، دعوت اخیر شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله لبنان، به عربستان برای گشودن صفحهای تازه با مقاومت، اهمیت مضاعفی پیدا میکند؛ زیرا نشان میدهد حتی در اوج رقابتهای امنیتی، فرصتهایی برای بازتعریف مناسبات وجود دارد. پیمان دفاعی عربستان و پاکستان؛ «چتر امنیتی» یا آغاز رقابتی تازه؟ این پیمان دفاعی در نگاه نخست برای عربستان جذاب به نظر میرسد. حمله هوایی اخیر اسراییل به نشست سیاسی حماس در دوحه و پیامهای متناقض از سوی متحدان غربی، نگرانی دولت سعودی را تشدید کرده است. در چنین شرایطی، پیوستن به یک چارچوب امنیتی با اسلامآباد میتواند نوعی بیمه امنیتی تلقی شود؛ بهویژه که پاکستان، تنها کشور مسلمان دارای سلاح هستهای، ظرفیتهایی دارد که عربستان میتواند در زمان بحران به آن تکیه کند. رسانههای پاکستانی نیز این توافق را گامی بزرگ در همکاریهای راهبردی اسلامآباد - ریاض میدانند و تأکید میکنند همکاریهای اطلاعاتی، آموزشی و نظامی دو کشور به سطح جدیدی ارتقا خواهد یافت. اما در بطن این توافق، تناقضها و مخاطرات آشکاری نهفته است. عربستان سالها کوشیده روابط خود با هند - یکی از مهمترین شرکای اقتصادی و انرژی خود - را گسترش دهد و درعینحال با پاکستان نیز پیوندهای سنتی داشته باشد. اکنون، ورود به یک پیمان دفاعی دوجانبه با پاکستان ممکن است این توازن شکننده را بر هم بزند. هند که خاطره تلخی از درگیریهای مکرر با پاکستان دارد، از ریاض خواسته است حساسیتهایش را در نظر بگیرد. از چاله تهدیدات به چاه رقابتها؟ تحلیلگران هندی هشدار دادهاند که این پیمان میتواند به تنشهای تازه در اقیانوس هند، خلیج فارس و حتی بازار انرژی منجر شود. به عبارت دیگر، عربستان با این تصمیم، درحالیکه میخواهد از «چاله» تهدیدات اسراییل و ناامنیهای پیرامونی بیرون بیاید، ممکن است ناخواسته به «چاه» رقابتهای شبهقارهای سقوط کند. در کنار این ملاحظات، باید به بعد منطقهای ماجرا نیز توجه کرد. امارات، قطر، بحرین و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس سالهاست که در حال بازتعریف نقش و موقعیت خود هستند. همگرایی عربستان با پاکستان میتواند باعث شود دیگر کشورهای عربی نیز به دنبال بلوکبندیهای جدید امنیتی بروند یا در مقابل، تلاش کنند توازن قوا را به نفع خود تغییر دهند. بهویژه امارات که در سالهای اخیر سعی کرده روابط اقتصادی و حتی امنیتی چندجانبه با هند، پاکستان و ایران داشته باشد، ممکن است در برابر این پیمان احساس نارضایتی یا نگرانی کند و به سمت اتحادهای جدیدی متمایل شود. چنین روندی، به جای کاهش تنشهای منطقهای، به افزایش مسابقه تسلیحاتی و بیثباتی منجر میشود. دعوت شیخ نعیم قاسم؛ «اسراییل دشمن است، نه مقاومت» در این میان، سخنان شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله لبنان، بعد تازهای به تحلیلها افزوده است. او در سخنرانی اخیر خود تصریح کرد که رژیم صهیونیستی به اوج جنایتکاری و توحش رسیده و منطقه در آستانه یک نقطه عطف سیاسی است. قاسم با دعوت از عربستان برای گشودن صفحهای جدید با مقاومت، گفت: «من از عربستان میخواهم که بر اساس این واقعیت که اسراییل - و نه مقاومت - دشمن است، وارد گفتوگو شود و اختلافات گذشته را کنار بگذارد.» او تأکید کرد که سلاحهای مقاومت متوجه دشمن اسراییلی است، نه لبنان، نه عربستان و نه هیچ کشور دیگری. چنین بیانی نهتنها تلاشی برای اطمینانبخشی به عربستان است، بلکه میتواند مقدمهای برای گفتوگوهای امنیتی و سیاسی گستردهتر در خلیج فارس باشد. از منظر تحلیلی، این پیام حزبالله یک «راهکار نرم» را در مقابل «راهکار سخت» پیمانهای نظامی میگذارد. به جای اتکای صرف به اتحادهای نظامی پرریسک با بازیگرانی که خود درگیر رقابتهای دیرینهاند، عربستان میتواند از دیپلماسی منطقهای و گفتوگو با بازیگران مقاومت بهره بگیرد تا یک چارچوب امنیتی بومی و پایدار بسازد. این رویکرد نهتنها به کاهش فشار بر روابط با هند کمک میکند، بلکه از تبدیل شدن عربستان به بخشی از رقابتهای هستهای یا بلوکبندیهای خطرناک جلوگیری میکند. همچنین میتواند به اعتمادسازی با ایران و گروههای مقاومت بینجامد که در نهایت امنیت مرزهای جنوبی و منافع نفتی عربستان را تضمین میکند. امنیت پایدار با پذیرش واقعیتهای ژئوپلیتیک و تعریف منافع مشترک در نتیجه، پیشنهاد شیخ نعیم قاسم در بطن خود حامل یک راهبرد عملگرایانه است: امنیت منطقهای با پذیرش واقعیتهای ژئوپلیتیک و دشمن مشترک، نه از طریق پیمانهای پرخطر و نظامی، بلکه از راه گفتوگو، اعتمادسازی و تعریف منافع مشترک. عربستان اگر به این مسیر بیاید، میتواند از یک سو روابطش با پاکستان را حفظ کند و از سوی دیگر مانع از تخریب مناسباتش با هند شود. حتی میتواند بهعنوان یک قدرت میانجی در بحرانهای منطقهای ایفای نقش کند و جایگاهش را در معادلات جهانی ارتقا دهد. خاورمیانه در مقطع حساسی ایستاده است: یا به سمت اتحادهای پرریسک نظامی میرود که تعادلهای قدیمی را بر هم میزند یا مسیر تازهای از دیپلماسی و گفتوگوی منطقهای را برمیگزیند که امنیت و توسعه پایدار را تضمین میکند. دعوت حزبالله به عربستان فرصتی است برای بازاندیشی در استراتژیهای امنیتی؛ فرصتی که اگر از دست برود، شاید سالها بعد بهعنوان «فرصت ازدسترفته» از آن یاد شود. عربستان، امارات، پاکستان، هند و سایر بازیگران اکنون در برابر این انتخاب تاریخی قرار دارند. |