صبح نو نوشت: روزگذشته، علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان و محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، در ریاض با یکدیگر دیدار کردند. مهمترین سرفصل رایزنیها در این دیدار مسائل راهبردی منطقه و شرایط کشورهای اسلامی بود. لاریجانی و محمد بنسلمان در این دیدار درباره آیند منطقه گفتوگو کردند. همچنین، توسع همکاریهای اقتصادی میان جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی نیز ازجمله موضوعاتی بود که در ادامه به بحث گذاشته شد. سفر اخیر علی لاریجانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی، به ریاض را میتوان یکی از نقاط عطف در روند تازه روابط تهران و عربستان سعودی دانست؛ سفری که نهتنها از منظر بازگشایی کانالهای دیپلماتیک اهمیت دارد، بلکه در پرتوی تحولات پیچیده منطقهای بهویژه بحران غزه، معنایی فراتر از یک ملاقات عادی سیاسی به خود گرفته است. خبرنگار صداوسیما در ریاض جزییاتی از دیدار لاریجانی، دبیر شورای امنیت ملی با ولیعهد عربستان بیان کرد و گفت: «آن چیزی که در این دیدار مطرح شده درباره آینده منطقه، دو بازیگر مهم منطقه باهم گفتوگو کردند. قرار شده که شرایط کشورهای اسلامی به طور ویژه درروابط دو جانبه بین ایران و عربستان بررسی شود و به نظر میرسد که بعد از همین رایزنی ما اتفاقات تازه و خبرهای تازه درباره همکاریهای دفاعی و امنیتی ایران و عربستان در کنار دیگر کشورهای منطقه ببینیم.» این خبرنگار افزود: «براساس اطلاعاتی که من به دست آوردم در این دیدار درباره حل مشکلات تجار و سرمایه گذاران ایرانی و همکاری اقتصادی بین ایران و عربستان که قرار است افزایش پیدا کند هم صحبت شده است.» این سفر در شرایطی انجام شده که خاورمیانه درگیر بحرانی چندلایه است؛ از یک سو، رژیم صهیونیستی در پی جنگافروزی گسترده در نوار غزه با چالشهای جدی روبهرو شده و از سوی دیگر، حمله این رژیم به دوحه، کشورهای عربی را نسبت به موضوع حساس کرده است. در چنین فضایی، هر حرکت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در قبال کشورهای کلیدی منطقه بهویژه عربستان، حامل پیامهای آشکار و پنهان برای بازیگران مختلف است. عربستان سعودی بهعنوان یکی از قدرتهای سنتی جهان عرب، نقشی تعیینکننده در معادلات امنیتی و سیاسی خاورمیانه ایفا میکند و بازتعریف روابط آن با ایران، میتواند آینده پروندههای حساسی همچون یمن، لبنان و فلسطین را تحتتأثیر قرار دهد. از منظر ایران، موضوع فلسطین همواره در صدر اولویتهای سیاست خارجی قرار داشته است. رهبر معظم انقلاب بارها بر این نکته تأکید کردهاند که «مسأله فلسطین» نه صرفا یک موضوع انسانی و اسلامی، بلکه مسألهای راهبردی برای هویت و امنیت جمهوری اسلامی است. در همین چارچوب، نزدیکی تهران و ریاض نمیتواند بدون پرداختن به جایگاه فلسطین و محور مقاومت معنا یابد. از سوی دیگر، تحلیل سخنان و مواضع مسئولان ارشد ایران از جمله محسن رضایی نشان میدهد که تأکید بر نقش محوری حزبالله و پیوند آن با سرنوشت فلسطین، به یکی از ارکان گفتمان سیاسی کشور بدل شده است. به همین دلیل، سفر لاریجانی به عربستان صرفا یک مأموریت سیاسی یا اقتصادی نیست، بلکه حلقهای از زنجیره تلاشهای ایران برای تثبیت محور مقاومت و رساندن پیام روشن به طرفهای منطقهای و فرامنطقهای است؛ اینکه آینده خاورمیانه بدون لحاظ کردن مقاومت اسلامی و مسأله فلسطین قابل ترسیم نیست. دیدار لاریجانی با وزیر دفاع عربستان لاریجانی در این سفر علاوه بر دیدار با بنسلمان، دیدار دوجانبای با خالد بنسلمان آلسعود، وزیر دفاع عربستان سعودی در ریاض نیز داشت. خالد بنسلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی، در این دیدار ابتدا از میزبانی جمهوری اسلامی ایران در سفر پیشین خود به تهران تقدیر و تشکر کرد. طی این جلسه، ضمن طرح مباحثی جدید، پیگیری توافقات دو کشور در گذشته نیز محل تأکید هر دو سوی گفتوگو قرار گرفت. دکتر لاریجانی و خالد بنسلمان همچنین درباره همکاریهای دوجانبه در زمینههای دفاعی نیز گفتوگو کردند. پیام وزیر دفاع عربستان پس از دیدار با لاریجانی خالد بن سلمان، وزیر دفاع سعودی پس از دیدار با لاریجانی اعلام کرد: «در دیدارم با علی لاریجانی، دبیر شورای امنیت ملی ایران [در ریاض] روابط سعودی- ایران را بررسی کردم و علاوه بر پرداختن به تعدادی از مسائل و موضوعات دارای اهتمام مشترک، تحولات اوضاع منطقهای و تلاشهای انجام شده در قبال آن بهمنظور تحقق امنیت و ثبات را مورد بحث قرار دادیم.» خبرنگار صداوسیما همچنین درباره دیدار لاریجانی با وزیر دفاع عربستان نیز گفت: « او درباره دیدار با وزیر دفاع عربستان نیز بیان کرد: قرار است همکاریهای دفاعی ایران و عربستان افزایش یابد بعداز سفری که وزیر دفاع عربستان به ایران داشت و یک پیام از سمت پادشاه عربستان برای ایران آورد. » بستر تاریخی روابط ایران و عربستان روابط ایران و عربستان سعودی در چهار دهه اخیر، فراز و نشیبهای چشمگیری را تجربه کرده است. این روابط را میتوان آینهای از تحولات گستردهتر خاورمیانه دانست؛ چراکه هر زمان تنش میان تهران و ریاض افزایش یافته، بازتاب آن در کل منطقه قابل مشاهده بوده و هر زمان دو کشور به سمت تنشزدایی حرکت کردهاند، امید به کاهش بحرانهای منطقهای تقویت شده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، اختلافات ایدئولوژیک و سیاسی میان دو کشور بلافاصله آشکار شد. عربستان بهعنوان رهبر سنتی جهان عرب و متحد اصلی آمریکا، نگران گسترش نفوذ انقلاب اسلامی در میان ملتهای مسلمان بود. در دهه 60، اوج این تنشها در حادثه خونین مکه (1366) و قطع روابط دیپلماتیک متجلی شد. دهه 70 اما با روی کار آمدن دولت سازندگی و سپس اصلاحات، شاهد تلاشهایی برای بهبود روابط بود که تا حدی به کاهش تنشها انجامید. دهه 80 و بهویژه پس از حوادث 11 سپتامبر و حمله آمریکا به عراق، روابط تهران و ریاض وارد مرحلهای تازه شد. حضور فعال ایران در عراق و افزایش قدرت حزبالله لبنان، باعث نگرانی سعودیها شد. بحران سوریه و جنگ یمن در دهه 90 نیز شکاف میان دو کشور را به نقطه اوج رساند؛ بهگونهای که در سال 1394 روابط دیپلماتیک بهطور کامل قطع شد. بااینحال، تحولات منطقهای و تغییر توازن قوا، عربستان را به بازنگری در سیاستهایش واداشت. توافق پکن در سال 1401 میان تهران و ریاض، نقطه عطفی در بازگشت روابط بود؛ توافقی که با میانجیگری چین حاصل شد و چشمانداز تازهای برای همکاری در حوزههای امنیتی، اقتصادی و سیاسی گشود. سفر علی لاریجانی به ریاض در این بستر تاریخی معنا مییابد. این سفر نشان میدهد که روابط ایران و عربستان که پس از سالها رقابت و تنش، اکنون در مسیری قرار گرفته که میتواند فراتر از سطح بازگشایی سفارتخانهها و تبادل پیامهای سیاسی برود. پروندههایی مانند آینده یمن، نقش حزبالله لبنان و جایگاه فلسطین، بهویژه در پرتوی جنگ اخیر غزه، عرصههای اصلی آزمون این روابط تازه خواهند بود. فلسطین در گفتمان رهبری در اندیشه و گفتمان رهبر معظم انقلاب اسلامی، مسأله فلسطین نه یک موضوع مقطعی یا صرفا انسانی، بلکه مسألهای راهبردی و هویتی برای جهان اسلام و بهویژه جمهوری اسلامی ایران است. از دیدگاه ایشان، فلسطین «مسأله اول جهان اسلام» است و هیچ بحران منطقهای دیگری نباید موجب غفلت از این محور اصلی شود. همین جایگاه ویژه، باعث شده است که سیاست خارجی ایران در چهار دهه اخیر همواره بهگونهای طراحی شود که حمایت از فلسطین و گروههای مقاومت در کانون آن قرار گیرد. رهبر انقلاب بارها تأکید کردهاند که رژیم صهیونیستی یک «غده سرطانی» است که باید از منطقه ریشهکن شود. این تعبیر نهتنها یک شعار سیاسی، بلکه نشانهای از راهبرد کلان جمهوری اسلامی در قبال آینده خاورمیانه است. از نگاه ایشان، بقای اسراییل نهتنها تهدیدی برای ملت فلسطین، بلکه خطری برای امنیت و استقلال همه کشورهای اسلامی محسوب میشود. بر همین اساس، هرگونه نزدیکی ایران با کشورهای منطقه، از جمله عربستان سعودی، نمیتواند بدون توجه به مسأله فلسطین پایدار و معنادار باشد. تأکید رهبر انقلاب بر پیوند میان فلسطین و محور مقاومت نیز قابل توجه است. ایشان همواره بر این نکته پافشاری کردهاند که مقاومت مسلحانه، تنها راه آزادسازی سرزمینهای اشغالی است و حمایت از گروههایی چون حماس، جهاد اسلامی و حزبالله نه یک انتخاب تاکتیکی، بلکه یک ضرورت راهبردی است. به همین دلیل، در نگاه ایران، تقویت حزبالله لبنان و حمایت از مقاومت غزه دو روی یک سکهاند که مستقیما با آینده فلسطین گره خوردهاند. سخنان اخیر رهبر انقلاب درباره «نهضت جهانی حمایت از فلسطین» نشان میدهد که ایشان مسأله را از سطح منطقه فراتر برده و آن را بهعنوان آزمونی برای همه ملتهای آزاد جهان معرفی کردهاند. این نگاه جهانی، تلاشهای دیپلماتیک ایران را نیز تحتتأثیر قرار داده است. سفر لاریجانی به ریاض در همین چارچوب معنا پیدا میکند: انتقال این پیام به عربستان که هرگونه همکاری منطقهای بدون در نظر گرفتن محور مقاومت و اولویت فلسطین، سرانجامی نخواهد داشت. از این منظر، مسأله فلسطین نهتنها بهعنوان یک دغدغه انسانی و اسلامی، بلکه بهعنوان «معیار مشروعیت» دولتها و ملتها در جهان اسلام تعریف میشود. هر کشوری که در کنار فلسطین بایستد، در جبهه حق قرار دارد و هر کشوری که از رژیم صهیونیستی حمایت کند، در جبهه باطل. این تقسیمبندی راهبردی، سیاست منطقهای ایران را در چهار دهه اخیر شکل داده و همچنان راهنمای عمل دیپلماتهای جمهوری اسلامی است. تحولات اخیر نشان میدهد که آینده منطقه بدون توجه به محور مقاومت و مسأله فلسطین قابل فهم و پیشبینی نیست. همانطور که دبیرکل حزبالله در توصیهای راهبردی به شیوخ عرب گفته است: «شما که نمیتوانید پاسخ نظامی به اسراییل بدهید، به جای آن از مقاومت حمایت کنید.» این جمله، عصاره یک منطق واقعبینانه در معادلات خاورمیانه است؛ منطقی که نشان میدهد مقاومت نه یک انتخاب فرعی، بلکه تنها گزینه عملی برای مقابله با تجاوزگری صهیونیسم است. بااینحال، برخی بازیگران منطقهای از جمله عربستان سعودی بهویژه در پرونده خلع سلاح حزبالله، تا مرز یک بیاحتیاطی راهبردی پیش رفتهاند. چنین رویکردی میتواند نهتنها معادلات امنیتی لبنان، بلکه کل منطقه را به سوی بیثباتی سوق دهد. در همین چارچوب است که سفر قریبالوقوع علی لاریجانی به ریاض باید تحلیل شود؛ سفری که حامل پیام آشکار جمهوری اسلامی است مبنی بر اینکه گفتوگو و همکاری منطقهای تنها زمانی ثمربخش خواهد بود که بر پایه درک صحیح از نقش محور مقاومت و اولویت فلسطین صورت گیرد. از این منظر، لاریجانی در ریاض صرفا یک فرستاده سیاسی نیست، بلکه نماینده گفتمانی است که امنیت و ثبات خاورمیانه را در پیوند با مقاومت تعریف میکند. اگر عربستان این واقعیت را بپذیرد، میتواند به بازیگری مؤثر در روندهای آینده بدل شود؛ در غیر این صورت، بیاحتیاطی در قبال مقاومت، هزینههایی سنگین و غیرقابل پیشبینی برای ریاض و متحدانش به همراه خواهد داشت. |