تیم ملی فوتبال ایران در نهایت با عنوان نایب قهرمانی تورنمنت کافا را به پایان رساند و اولین فیفادی یوزها بعد از رقابتهای انتخابی جام جهانی به پایان رسید.
البته عملکرد و نتایج ضعیف ایران در این رقابتها باعث شد تا فدراسیون فوتبال و به ویژه امیر قلعهنویی با انتقادهای شدیدی روبرو شوند و شاید بیشتر از هر زمان دیگر حالا جایگاه قلعهنویی در نیمکت تیم ملی به خطر افتاده است. حتی حالا به غیر از کارشناسان و پیشکسوتان مردم عادی نیز به جمع منتقدین این سرمربی اضافه شدهاند.
ترکیب بیثبات در خط دفاعی
در تمام ۳۶ بازی دوران امیر قلعهنویی، تنها یک بار ترکیب خط دفاعی بدون تغییر باقی مانده است. این حجم از جابهجایی نشان میدهد کادرفنی هنوز به ساختاری ثابت نرسیده و مدافعان هیچگاه فرصت هماهنگی پیدا نکردهاند. وقتی بازیکنان مدام جابهجا میشوند، طبیعی است که کوچکترین فشار حریف تبدیل به موقعیت گل شود.
خط دفاعی بی دفاع
ایران در هفت دیدار اخیرش دستکم هفت بار دروازهاش باز شده است، عددی که فراتر از یک ضعف مقطعی است. گل خوردن از تیمهایی مثل افغانستان یا از دست دادن پیروزی برابر تاجیکستان نشان میدهد مشکل، ریشه در ساختار دارد. این روند باعث شده تیم ملی در مقدماتی جام جهانی بیش از همه دورههای گذشته گل دریافت کرده است، آماری که پیشتر در فوتبال ایران سابقه نداشت.
رکوردی تلخ بعد از ۱۵ سال
برای نخستین بار در ۱۵ سال گذشته، ایران در تنها ۱۰ مسابقه ۱۱ گل دریافت کرده است. این رکورد منفی نهتنها نشانه ضعف دفاعی است، بلکه هشداری جدی درباره آینده تیم ملی محسوب میشود. هوادارانی که به ایرانِ مقتدر و کماشتباه عادت داشتند، حالا شاهد تیمی هستند که حتی برابر رقبای آسیای مرکزی هم بارها دروازهاش را باز شده میبینند.
شکست در آزمون کافا
تورمنت کافا فرصتی بود تا تیم ملی هم اعتماد به نفس جمع کند و هم نمایش محکمی داشته باشد. اما پیروزی پرزحمت مقابل افغانستان، برد لرزان برابر هند، از دست دادن برتری ۲ بر صفر برابر تاجیکستان و باخت در فینال به ازبکستان، نشان داد که تیم هنوز در برابر حریفان همسطح یا حتی پایینتر هم شکننده است. این نتایج، بیش از آنکه امیدساز باشند، پرسشهای تازهای را درباره توان واقعی تیم ملی ایجاد کردند.
کادرفنی پرتعداد اما بیاثر
در کادرفنی امیر قلعهنویی تعداد قابل توجه از مربیان و آنالیزورهایی وجود دارد که مشخص نیست چه تاثیری را در تیم ملی فوتبال در این مدت ایجاد کردهاند. در همین تورنمنت کافا در ۲ بازی پاپی ۲ گل با شباهت زیاد به هم دریافت کردیم، گل دوم تاجیکستان و تک گل ازبکستان هر دو با ارسال بدون مزاحمت از سمت چپ تیم ملی و ضربه سر آزادانه مهاجم حریف به ثمر رسید.
سوال اینجاست که دقیقا پس کار کادرفنی و آنالیزورهای تیم ملی چه چیزی است که در ۲ بازی پیاپی در دقایق پایانی ۲ گل مشابه را دریافت میکنیم؟ سرمربی تیم ملی باید پاسخگو این مشکل بزرگ در خط دفاعی تیم ملی باشد.
واقعیت پشت اعداد
کادرفنی بارها دلایل بیرونی مانند فشار تقویم لیگ یا کمبود زمان تمرین را مطرح کرده است. اما تکرار ضعفهای مشابه در یک سال و نیم اخیر نشان میدهد مشکل درون زمین است. دفاع تیمی طراحی نشده، وظایف بازیکنان شفاف نیست و مدیریت بازی پس از برتری به چشم نمیآید. این همان شکافی است که حتی با بهترین آمار هجومی هم پر نمیشود.
تیم ملی امروز بیش از هر زمان دیگری روی لبه تیغ قرار دارد. آیا فدراسیون و کادرفنی بالاخره تصمیمی جدی برای جراحی ساختار دفاعی خواهند گرفت؟ یا باید در بزرگترین آوردگاه جهان دوباره شاهد شکستهای پرگل و تلخ باشیم؟
منبع: خبرآنلاین |