در روزهایی که جهان شاهد تحولات پیچیده منطقهای و برق آسایی است، نگاهها به اجلاس سازمان همکاری شانگهای در تیانجین دوخته شده است. ایران، پس از سالها حضور به عنوان عضو ناظر، اکنون با نقش فعال خود به عنوان عضو رسمی در این اجلاس، فرصت دارد تا جایگاه خود را در معادلات جهانی تثبیت کند. در گفتوگو با محمد کشاورززاده، سفیر اسبق ایران در چین، روشن شد که این حضور فراتر از دیپلماسی رسمی یا دیدارهای دو جانبه است؛ ایران با شرکت در نشستها و رژههای نمادین، پیام روشنی از استقلال، مقاومت و همکاریهای استراتژیک به جهان میفرستد. کشاورززاده تأکید میکند که روابط فعال تهران با پکن و دیگر کشورهای عضو شانگهای میتواند نه تنها زمینه توسعه اقتصادی و امنیتی ایران را فراهم کند، بلکه نشاندهنده حمایت جامعه بینالمللی غیرغربی از تهران در مقابل اقدامات تجاوزکارانه اخیر است. این اجلاس، فرصتی است تا ایران بعد از جنگ 12 روزه و دفاع میهنی علیه متجاوزان، توان دفاعی، نفوذ دیپلماتیک و ظرفیتهای همکاری منطقهای خود را بهصورت ملموس به جهانیان نشان دهد. سازمان همکاری شانگهای چه جایگاهی در معادلات جهانی دارد و آیا مشارکت در این سازمانها در صحنه عملیاتی تأمینکننده منافع ملی خواهد بود؟ سازمان همکاری شانگهای تنها سازمان بزرگ منطقهای و جهانی است که کشورهای غربی در آن حضور ندارند. ایران پس از سالها، ابتدا به عنوان عضو ناظر در این سازمان حضور داشت و طی یکی دو سال گذشته و بعد از عضویت دائمی تلاشهای بسیاری صورت گرفته است تا از ظرفیتهای این سازمان بهره ببریم. بویژه در تجاوز اخیر آمریکا و اسراییل علیه ایران، سازمان همکاری شانگهای این اقدام را محکوم کرد و این موضعگیری، پیام روشنی از حمایت نسبی جامعه بینالمللی غیرغربی به کشور ما بود. مسلماً در سفری که رییسجمهوری خواهد داشت، این موضوع نیز از جمله مواردی است که مطرح خواهد شد. حضور کشورهای بزرگی مانند چین، هند و روسیه جایگاه ویژهای به این سازمان میدهد و امکان بهرهبرداری ایران از شبکههای اقتصادی و امنیتی این کشورها را افزایش میدهد. البته میزان تأثیرگذاری آن بستگی دارد به اینکه ما تا چه حد بتوانیم از این ظرفیتها استفاده کنیم و تعاملات دیپلماتیک و اقتصادی خود را به شکل فعال مدیریت کنیم. سازمان همکاری شانگهای در واقع بستری است برای تبادل نظر بین ایران و کشورهای عضو، که بسیاری از آنها هم کشورهای مهم منطقه هستند و میتوانند در مسائل امنیتی و اقتصادی نقش مؤثر ایفا کنند. برای نمونه، امسال وزیر دفاع ما بعد از جنگ به چین سفر کرد تا در چهارچوب اجلاس وزرای دفاع این سازمان شرکت کند؛ این سفرها نشان میدهد که سازمان همکاری شانگهای یک پلتفرم مناسب برای گفتوگو و همکاری است و میتواند زمینهساز پروژههای مشترک اقتصادی، فناوری و امنیتی باشد. حضور ایران در اجلاس شانگهای در فضای پسا جنگ 12 روزه و دیدار رؤسایجمهوری ایران و چین در این اجلاس چه پیامی برای کشورهای منطقه و در سطح جهان دارد؟ آیا میتوان انتظار یک اقدام یا حمایت ویژه از پکن داشت؟ در چند سال گذشته، بسیاری از شرکتهای بزرگ چینی به خاطر همکاری با ایران، تحت تحریم قرار گرفتند. علیرغم فشارهای شدید، این شرکتها همچنان نفت ایران را خریداری کردهاند و امروز چین شریک اصلی تجاری ایران است و بسیاری از نیازهای ما را تأمین میکند. این واقعیت نشاندهنده اعتماد و ظرفیت بالای همکاری میان دو کشور است. با این حال، نباید انتظار داشته باشیم که چین تمام ظرفیت و امکانات خود را به خطر بیندازد تا روابطش با ایران حفظ شود. فشارهای بینالمللی، بویژه از سوی آمریکا، بسیار زیاد است و چین مجبور است تصمیمهای خود را با احتیاط اتخاذ کند. با وجود این، عملکرد چین در این سالها قابل تقدیر بوده است. برای نمونه، در زمینه موضوع مکانیسم ماشه در سازمان ملل، چین تلاش میکند از فعال شدن آن جلوگیری کند، چرا که تجربه خروج آمریکا از برجام و تحریمهای گسترده، خسارات زیادی به شرکتها و اقتصاد چین وارد کرده است. چین آگاه است که اقدامات ماجراجویانه غربیها میتواند تأثیرات منطقهای گستردهای داشته باشد و به همین دلیل، سعی میکند از تشدید بحرانها جلوگیری کند. به نظر من، پیام دیدار رسمی رؤسایجمهوری ایران و چین در اجلاس شانگهای روشن است؛ ایران همچنان یک بازیگر مهم و مؤثر در منطقه و عرصه بینالمللی است و روابط تهران و پکن در چهارچوب واقعبینی و منافع متقابل ادامه خواهد داشت. این روابط میتواند مسیر سرمایهگذاریها و همکاریهای جدید در حوزه انرژی، زیرساخت و فناوریهای نوین را هموار کند. یعنی اگر مکانیزم فعال شود، آیا امکان دارد که چینیها قطعنامههای تحریمی را اجرا نکنند؟ میتوان گفت که مشروعیت برخی از قطعنامهها از همین الان زیر سؤال است. البته در آخر، تصمیم نهایی باید به سازمان ملل بازگردد. اکنون بهترین موقعیت برای چین و روسیه به عنوان اعضای دائم شورای امنیت است که موضع خود را اعلام کنند و حتی ممکن است یک دستورالعمل مشترک صادر کنند که نشان دهد قطعنامهها را قبول ندارند. اگر چین، بهویژه، از پذیرش اجرایی شدن قطعنامهها خودداری کند، طبیعتاً روند اجرای آن متوقف خواهد شد. البته این موضوع همچنان بستگی به فرآیندها و روندهای حقوقی سازمان ملل دارد که بسیار پیچیده و سخت است و نمیتوان آن را به شکل مطلق پیشبینی کرد. از سوی دیگر، روابط ایران با چین امروز بسیار فعالتر است. ما با اروپاییها و عمدتاً با آلمان، فرانسه و دیگر کشورها مبادله جدی نداریم، اما روابط اقتصادی و سیاسی با چین ادامه دارد. بر این اساس، معتقدم چین به دنبال یک راهحل میانه و منطقی خواهد بود که هم منافع خود را تأمین کند و هم تا حد امکان منافع ایران را در نظر بگیرد. این تعامل هوشمندانه میتواند ایران را از فشارهای اقتصادی و تحریمی جدید مصون بدارد و در عین حال به توسعه تجارت و همکاریهای استراتژیک کمک کند. به نظر شما حضور رییسجمهوری در اجلاس شانگهای در تیانجین چه دستاوردی برای کشور خواهد داشت؟ بدون شک حضور رییسجمهوری ایران در این اجلاس و همچنین در اجلاس شانگهای پلاس اهمیت ویژهای دارد. این دیدارها علاوه بر دستاوردهای عملیاتی در مقطع فعلی به لحاظ نمادین نیز بسیار مهم است. علاوه بر دیدارها و رایزنیهای رسمی با دیگر رهبران، رییسجمهوری بعد از اجلاس طی دو روز در رژه نظامی بزرگ چین که به مناسبت هشتادمین سالگرد پیروزی مردم چین بر امپریالیسم ژاپن برگزار میشود، شرکت خواهد کرد. حضور رییسجمهوری ایران در این رژه نمادین و تاریخی و سیاسی پیام بسیار مهمی برای منطقه و جهان دارد، چرا که ما خود به تازگی از یک تجاوز خارجی عبور کردهایم و موفق شدیم آن را دفع کنیم. شرکت ایران در این مراسم، با تشابه تاریخی آن با پیروزی چین در دهه 1940، نشاندهنده همراهی ایران با اصول استقلال و مقاومت در برابر تجاوز خارجی است. از سوی دیگر، در این مراسم، رؤسایجمهوری کشورهای مهمی از جمله ولادیمیر پوتین رییسجمهوری روسیه مشارکت خواهند داشت و این همراهی بین تهران، پکن و مسکو در کنار دیگر نمایندگان کشورها برای کشورهای غربی، پیام روشنی دارد و آن این است که تجاوز خارجی به یک کشور مستقل و مردمی در جهان کنونی با دفاع میهنی همه جانبه مواجه خواهد شد. دعوت چین از رییسجمهوری ایران برای شرکت در این رژه نظامی، اقدامی هوشمندانه است که همبستگی تاریخی و ارزشهای مشترک در مقابل تجاوز را برجسته و جایگاه ایران در صحنه جهانی را تقویت میکند. به نظر من، چنین حضوری نه تنها در سطح دیپلماسی، بلکه در بعد نمادین و استراتژیک نیز بسیار بااهمیت است و میتواند تأثیر مثبتی بر روابط ایران با کشورهای منطقه و همچنین جایگاه کشورمان در معادلات جهانی داشته باشد. افزون بر این، این حضور فرصتی است برای ایران تا ظرفیتهای دفاعی، همکاریهای امنیتی و پروژههای مشترک اقتصادی را به شکل ملموس به شرکای منطقهای و جهانی خود نشان دهد. روزنامه ایران |