پس از پایان جنگ 12 روزه میان ایران و اسراییل و حملات گسترده به تأسیسات هستهای و زیرساختهای ایران، مقامات تهران موضعی تازه اتخاذ کردهاند. مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزیر خارجه اعلام کرد که جمهوری اسلامی در ازای لغو تحریمهای آمریکا آماده پذیرش برخی محدودیتهای برنامه هستهای خود برای مدت معین است. این تغییر موضع میتواند پیامدهای سیاسی و اقتصادی مهمی برای آینده مذاکرات هستهای و وضعیت ایران در داخل و عرصه منطقهای و جهانی داشته باشد. تأثیر موضع جدید بر مذاکرات هستهای و روابط ایران -آمریکا اعلام آمادگی ایران برای انعطافپذیری در ظرفیت و سطح غنیسازی اورانیوم در برابر رفع تحریمها، سیگنالی مهم به مذاکرات هستهای ارسال میکند. این موضع نشان میدهد تهران پس از جنگ، راهحل دیپلماتیک «برد - برد» را ترجیح میدهد و حاضر است بهطور موقت برنامه هستهای خود را محدود سازد. بااینحال، ایران تأکید کرده که تعطیلی کامل غنیسازی خط قرمز است و در هیچ شرایطی غنیسازی را صفر نخواهد کرد. به بیان تختروانچی، اگر آمریکا بر «غنیسازی صفر» اصرار کند، «هیچ توافقی نخواهیم داشت.» بنابراین در هر مذاکرهای، حفظ حداقلی از فعالیت غنیسازی برای ایران ضروری خواهد بود. از سوی دیگر، اعتماد میان تهران و واشنگتن پس از جنگ به شدت آسیب دیده است. ایران، ایالات متحده را متهم میکند که همزمان با گفتوگوهای غیرمستقیم، گزینه نظامی را برگزیده و با حمله به ایران عملا «قول دروغین» مذاکره داده است. تختروانچی تصریح کرده یکی از موانع بازگشت به گفتوگو، نیاز به شفافسازی آمریکا درباره چرایی توسل به زور است و اینکه واشنگتن ایران را فریب داد، تظاهر به مذاکره کرد، اما مسیر حمله را در پیش گرفت. بنابراین هرگونه ازسرگیری مذاکرات مستلزم ترمیم این بیاعتمادی عمیق خواهد بود. بااینحال، پایان جنگ و حیات برنامه هستهای ایران نشان داد که راهحل نظامی نتوانسته مسأله هستهای را حل کند. ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا حاکی است حملات هوایی ترامپ به تأسیسات ایران فقط برای چند ماه برنامه هستهای را عقب انداخته و بخش عمده تجهیزات و اورانیوم غنیشده ایران مخفی و حفظ شده است. در واقع، بسیاری از سانتریفیوژها ظرف ماهها قابل راهاندازی مجدد هستند و ذخایر اورانیوم 60 درصد به مکانهای سری منتقل شدهاند. این واقعیت به دولت آمریکا علامت میدهد که بدون یک توافق پایدار، تهدید هستهای ایران بازخواهد گشت. ازاینرو مقامهای آمریکایی احتمالا دو رویکرد موازی را در پیش خواهند گرفت: از یک سو، حفظ فشار حداکثری برای امتیازگیری (همانگونه که اروپا تهدید به فعالسازی مکانیزم اسنپبک کرده است) و از سوی دیگر آزمودن جدیت ایران در عمل به محدودیتهای پیشنهادی. چشمانداز روابط ایران و آمریکا اکنون به نحوه پاسخ واشنگتن به پیشنهاد تهران گره خورده است؛ اگر آمریکا آماده کاهش حداقلی تحریمها باشد، ممکن است فضای مذاکره مجدد فراهم و تنش مهار شود، در غیر این صورت، خصومت و بیاعتمادی تداوم خواهد یافت. نقش کشور واسطه در ارتباط تهران و واشنگتن در سالهای اخیر کشور عمان بهعنوان مهمترین واسطه دیپلماتیک بین ایران و آمریکا نقشآفرینی کرده است. سلطاننشین عمان مدتهاست پل ارتباطی بیطرفی میان تهران و واشنگتن برای مذاکره هستهای و سایر گفتوگوها بهشمار میرود. امسال نیز مسقط میزبان مذاکرات محرمانه متعدد میان نمایندگان ایران و آمریکا بوده است. از 12 آوریل تا می 2025 پنج دور مذاکره غیرمستقیم تحت نظارت عمان در مسقط و نیز در سفارت عمان در رم برگزار شد. عمان حتی تدارک دور ششم گفتوگوها در مسقط در 15 ژوئن را دیده بود که تنها دو روز پیش از آن، اسراییل با حملات هوایی آغازگر جنگ شد. مقامات عمان این اقدام اسراییل را ضربهای مستقیم بر ابتکار عمل دیپلماتیک خود دانستند و بلافاصله آن را محکوم کردند. با وجود توقف مذاکرات پس از جنگ، ارتباطات تهران و واشنگتن کاملا قطع نشده است. به گفته تختروانچی، پیامهایی از طریق واسطهها میان ایران و آمریکا در حال تبادل بوده است. عمان به همراه برخی کشورها همچنان کانال پشتپرده پیامرسانی را حفظ کردهاند تا از بسته شدن کامل درهای دیپلماسی جلوگیری شود. هرچند جنگ 12 روزه دیپلماسی آرام عمان را تضعیف کرد و فضای مذاکره را موقتا از بین برد، اما مسقط همچنان سعی دارد آتش تماسها را شعلهور نگه دارد. نقش کشور واسطه اکنون حیاتیتر شده است، زیرا دو طرف مستقیما گفتوگوی رسمی ندارند و هرگونه تفاهم ابتدایی باید از مسیر میانجی بگذرد. عمان با برخورداری از اعتماد نسبی هر دو طرف، میتواند پیشنهادهای جدید را رد و بدل کند و سوءتفاهمها را کاهش دهد. البته تحلیلگران عمانی هشدار میدهند که ادامه تنشهای نظامی کار میانجیگری را سختتر کرده و حتی ممکن است عمان را تحت فشار قرار دهد میان تهران و واشنگتن یکی را برگزیند. با این وجود، تا زمانی که ایران و آمریکا آماده تعامل غیرمستقیم باشند، عمان (و احتمالا قطر یا دیگر واسطههای مورد اعتماد) بهعنوان مجرای ارتباط و جلوگیری از سوءمحاسبات نقش کلیدی ایفا خواهند کرد. سناریوهای پیشروی ایران: ادامه یا لغو تحریمها دو سناریوی کلی قابل تصور است: تداوم وضعیت تحریمهای سختگیرانه فعلی یا توافق برای لغو تدریجی تحریمها در ازای محدودسازی برنامه هستهای. هر یک از این مسیرها پیامدهای بسیار متفاوتی برای آینده ایران خواهد داشت. در صورت عدم دستیابی به توافق و باقی ماندن تحریمها، چالشهای چندوجهی ایران تشدید میشود. از منظر امنیتی، باقی ماندن تحریمها احتمال بازگشت رویارویی نظامی را نیز افزایش میدهد. زیرا در غیاب هرگونه توافق، ایران احتمالا برنامه هستهای خود را مجددا توسعه خواهد داد تا از اهرم فشارش نکاهد. سناریوی لغو تحریمها سناریوی متفاوت، توافق و رفع تدریجی تحریمهای آمریکا است که میتواند فضای تنفس اقتصادی و کاهش تنش را برای ایران فراهم کند. در صورت تحقق چنین توافقی، اولین دستاورد آن افزایش درآمدهای نفتی و بانکی ایران خواهد بود. صادرات نفت که سالهاست زیر ظرفیت واقعی مانده، میتواند به سرعت افزایش یابد و ارز قابلتوجهی وارد اقتصاد کند. مهمتر آنکه رفع تحریمها راه را برای سرمایهگذاری خارجی گسترده در بخشهای زیربنایی باز میکند. ایران از نظر منابع و بازار بالقوه، برای بسیاری از شرکتهای بینالمللی جذاب است به شرط آنکه ریسک تحریم نباشد. به گفته صاحبنظران، ایران میتواند در صورت عادیسازی روابط اقتصادی، در بخشهای انرژی (نفت و گاز)، فناوری اطلاعات، صنعت خودروسازی، هوانوردی، حملونقل ریلی و داروسازی سرمایه جذب کند. در صدر اینها بخش انرژی قرار دارد که ذخایر عظیم، اما زیرساخت فرسودهای دارد. برآورد میشود تنها برای نوسازی تأسیسات فعلی نفت و گاز ایران حداقل 900 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است و حدود 300 میلیارد دلار سرمایه میتواند تولید نفت را به سطح بهینه بازگرداند. دولت فرصتهای مشخصی را نیز معرفی کرده است؛ طبق اعلام مقامات، حدود 200 پروژه بالادستی نفت و گاز به ارزش 137 میلیارد دلار آماده مشارکت سرمایهگذاران خارجی است که بهرهبرداری از آنها تولید نفت ایران را چندین برابر افزایش خواهد داد. از نظر بازسازی پساجنگ، رفع تحریمها امکان دسترسی ایران به منابع مالی و فناوری خارجی برای ترمیم سریعتر و بهتر خرابیها را فراهم میکند. مثلا ایران برای بازسازی به تجهیزات پیشرفته و تأمین مالی نیاز دارد که بدون تحریم به مراتب آسانتر وارد میشوند. هرچند کارشناسان گوشزد میکنند حتی در صورت لغو فوری تحریمها، اجرای برنامه بازسازی و رشد اقتصادی چندین سال زمان خواهد برد تا ثمر دهد، اما شروع این روند با ورود شرکتها و نهادهای بینالمللی تسریع میشود. خبرهای مذاکرات جدید همجنان زیر سایه بدبینی و اعتماد ایران جلو می رود. به نظر می رسد که تهران تنها متوقف به ایده مذاکره نخواهد ماند. |