به گزارش خبرنگار مهر، در روزهای پراضطراب و ناآرام که ذهن، فرسوده از اخبار و رخدادهای ناگوار است، هنر هفتم می‌تواند با قاب‌ها و تصاویر زیبا و اعجاب انگیز خود تسکینی بر نگرانی‌ها باشد و ساعتی هم که شده ذهن خسته آدم‌ها را از دنیای واقعی دور و به جادوی سینما پیوند بزند.

در ادامه به معرفی چند فیلم مناسب که حال و هوای مفرح و شادی را برای هموطنانمان در این روزهای سخت به وجود می‌آورند، می‌پردازیم.

1. «قندون جهیزیه»

سال ساخت: 1394

کارگردان: علی ملاقلی‌پور

«قندون جهیزیه»، نخستین فیلم بلند علی ملاقلی‌پور است که داستان زوجی جوان به نام محسن (با بازی صابر ابر) و مریم (با بازی نگار جواهریان) را روایت می‌کند که تازه ازدواج کرده‌اند و در یک خانه‌ اجاره‌ای زندگی می‌کنند. زندگی‌شان ساده و پر از امید است، اما به‌محض اینکه صاحب‌خانه اعلام می‌کند می‌خواهد خانه را بفروشد، همه‌چیز به‌هم می‌ریزد.

محسن و مریم پولی برای خرید خانه ندارند، و پیدا کردن خانه‌ای دیگر هم در تهران کار آسانی نیست. پس تصمیم می‌گیرند تا صاحب‌خانه را از فروش منصرف کنند یا لااقل او را معطل کنند. قندون جهیزیه از زندگی و سختی‌های آن سخن می‌گوید اما نه با اشک و آه بلکه با لبخندی که گاه از سر امید است و گاه از سر استیصال.

2. «بمب؛ یک عاشقانه»

سال ساخت: 1396

کارگردان: پیمان معادی

داستان این فیلم در روزهای جنگ تحمیلی و بمباران تهران روایت می‌شود. زمانی که ترس و وحشت بر همه جا چیره شده و مردم خود را در پناهگاه‌ها پنهان می‌کنند. در این میان اما عشق بر جنگ و جدایی و ترس غلبه می‌کند تا قدرت امید و عشق را به رخ بکشد.

«بمب یک عاشقانه» روایت عشق فروخورده و خاموشی میان یکی از معلمان و همسرش (با بازی پیمان معادی و لیلا حاتمی) و همینطور مهر و نگاه‌های دزدیده 2 دانش‌آموز در پناهگاه مدرسه را روایت می‌کند تا تقابل بین ترس و عشق را به بهترین شکل نشان دهد.

3. «لیلی با من است»

سال ساخت: 1375

کارگردان: کمال تبریزی

«لیلی با من است» یکی از محبوب‌ترین آثار کمدی دهه هفتاد است که در آن تار طنز و کمدی در پود جبهه و جنگ تحمیلی تنیده شده است تا نشان دهد امید در تاریک‌ترین لحظات هم وجود دارد.

صادق مشکینی (با بازی پرویز پرستویی)، کارمند ساده و ترسوی صداوسیماست از رفتن به جبهه وحشت دارد اما به دلایلی شخصی مجبور می‌شود، وانمود کند که داوطلب اعزام به جبهه است. او با یک گروه فیلمبرداری همراه می‌شود تا به خط مقدم برود به این امید که تنها از دور صحنه‌هایی از جنگ را ثبت کند و زود برگردد. اما برخلاف تصورش، شرایط طوری پیش می‌رود که پایش به مناطق عملیاتی واقعی باز می‌شود.

4. «جهان با من برقص»

سال ساخت: 1398

کارگردان: سروش صحت

«جهان با من برقص» روایت فروشکستن مرگ در برابر قدرت زندگی است. روایت سقوط ترس به چاه امید و پرواز خیال بر فراز مرغزار زندگی. این فیلم درست در زمانی که ترس و ناامیدی بر همه‌چیز چیره شده است با برافروختن شعله‌ای دوباره امید به زندگی را روشن می‌کند.

جهانگیر مردی میانسال و آرام است که به بیماری لاعلاجی مبتلا شده و زمان زیادی برای زندگی‌اش باقی نمانده است. او می خواهد آخرین روزهای عمرش را در خانه‌ ییلاقی اش در شمال کشور در دل طبیعت با آرامش سپری کند اما به بهانه‌ تولدش، چند نفر از دوستان قدیمی‌اش به دیدنش می‌آیند. آنها ابتدا نمی‌دانند که جهانگیر بیمار است اما به‌تدریج با حقیقت مواجه می‌شوند. در این دورهمی صمیمی و پر از خاطره، حرف‌های ناگفته گفته می‌شود، زخم‌های کهنه سر باز می‌کند، رازهایی فاش می‌شود و هر کس با خودش و زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود.

5. «سن پطرزبورگ»

سال ساخت: 1388

کارگردان: بهروز افخمی

«سن پطرزبورگ» یک کمدی‌ شاد است که بزرگترین چالش‌ها را به شوخی می‌گیرد. در «سن پطرزبورگ»، پادشاهی، دزدی، گنج و ترور همگی در کوره طنز آبدیده شده‌اند تا نشان دهند که زندگی در سخت‌ترین و پیچیده‌ترین شرایط نیز بازی‌ گذرا است.

این فیلم داستان زندگی 2 خلافکار خرده‌پا به نام کریم (با بازی محسن تنابنده) و فرشاد (با بازی پیمان قاسم‌خانی) را روایت می‌کند که در اثر یک تصادف به راز گنج میراث تزار روسیه پی می‌برند و به دنبالش می‌افتند ...

6. «ورود آقایان ممنوع!»

سال ساخت: 1389

کارگردان: رامبد جوان

«ورود آقایان ممنوع!» یک فیلم مفرح است که لحظات شیرین و خاطره‌انگیزی را برای بیننده رقم می‌زند و شاید بتوان گفت بهترین تجربه رامبد جوان درجذب مخاطب باشد که این اتفاق بیشتر مدیون فیلمنامه طنازانه پیمان قاسمخانی و ایده های بکر او و همچنین بازی رضا عطاران و ویشکا آسایش است.

بیتا دارابی مدیر یک دبیرستان دخترانه غیرانتفاعی و فوق‌العاده مؤدب، بر این عقیده است که هیچ مردی نباید وارد مدرسه شود. وقتی دبیر شیمی المپیادی مدرسه به دلیل زایمان شش ماه مرخصی می‌گیرد، بیتا تلاش می‌کند یک معلم زن جایگزین پیدا کند. اما وقتی راه‌ها بسته می‌شود، مجبور می‌شود وحید جبلی (با بازی رضا عطاران)، مردی مجرد و کمی دست‌وپاچلفتی، را استخدام کند تا دانش‌آموزان برای المپیاد آماده شوند ...

7. «اخراجی‌ها»

سال ساخت: 1386

کارگردان: مسعود ده‌نمکی

«اخراجی‌ها» یکی از پربیننده‌ترین کمدی‌های سینمای دفاع مقدس محسوب می‌شود که روایتی از حضور انسان‌هایی متفاوت در جبهه دارد. روایت مبارزه، ترس، شرف و وظیفه در آستانه پرتگاه مرگ. «اخراجی‌ها» در زمان خود با فروش بیش از 2 میلیارد تومان رکورددار گیشه بود.

مجید (با بازی کامبیز دیرباز)، یک لات جنوب شهری، عاشق نرگس دختر پیرمردی عارف مسلک به نام میرزا می‌شود اما میرزا برای این عشق، یک شرط می‌گذارد؛ مجید باید سربه‌راه شود. مجید تصمیم می‌گیرد برای اثبات خود به جبهه برود و دوستانش بیژن، بایرام، امیر و مصطفی نیز با او همراه می‌شوند ...

8. «زودپز»

سال ساخت: 1402

کارگردان: رامبد جوان

«زودپز» یک کمدی خانوادگی است که در روزهای جنگ و بمباران تهران روایت می‌شود. خانواده‌ای که با مرگ و جنگ و فقر شمشیر می‌زند اما امیدش را رها نمی‌کند.

در تهران تحت بمباران، خانه‌ای قدیمی در اختیار خانواده‌ای است که دامادهایش، سیروس (با بازی محسن تنابنده) و شاهین (با بازی نوید محمدزاده)، همراه با پدرزن زندگی می‌کنند. یک شب، زودپزِ قدیمی در مغازه پدرزن منفجر شده و او به شدت زخمی می‌شود و در نهایت فوت می‌کند. سیروس و شاهین که ترس از متهم شدن به قتل دارند، نقشه می‌کشند تا این مرگ را به‌گونه‌ای جلوه دهند که پدرزن مانند شهید جنگی باشد؛ هم از رفتن آبرو در امان بمانند و هم از مزایای اجتماعی و مادی «شهادت» استفاده کنند ...

9. «نهنگ عنبر»

سال ساخت: 1393
کارگردان: سامان مقدم

«نهنگ عنبر» یک کمدی-درام عاشقانه است که مخاطب را به دل اتمسفر و روزگار پرهیاهو دهه شصت می‌برد. شخصیت‌ها به رغم مواجه شدن با سختی‌ها و چالش‌های مختلف امید خویش را از دست نمی‌دهند و تلاش می‌کنند تا هم‌پای زندگی به پیش بروند.

ارژنگ صنوبر مردی پنجاه‌ساله، تمام زندگی‌اش را صرف عشق به رویا کرده است. با ورود به میانسالی، ارژنگ ثروتمند می‌شود اما همچنان در پی رویاست. مسیر عشق‌شان پر از تلاش، فاصله، ازدواج‌های ناموفق و بازدیدهای کوتاه است، تا اینکه در پایان ارژنگ موفق می‌شود رویا را از آمریکا به ایران بازگرداند ...

10. «هزارپا»

سال ساخت: 1397

کارگردان: ابوالحسن داودی

«هزارپا» کمدی‌ای موفق و پرفروش است که با بهره گرفتن از بازی‌های خوب بازیگران و فضاسازی موفق، خنده را برای ساعتی همنشین مخاطب می‌کند. این فیلم با فروش بیش از 38 میلیارد تومان پرفروش‌ترین فیلم سال خود لقب گرفت.

رضا نیازی (با بازی رضا عطاران) و منصور (با بازی جواد عزتی)، دو کیف‌قاپ هستند. وقتی رضا متوجه می‌شود که الهام نذر کرده تا با یک جانباز ازدواج کند، تصمیم می‌گیرد پای ازدست‌رفته‌اش را به رخ بکشد و وارد آسایشگاه جانبازان شود تا بتواند او را فریب دهد ...