آخرین خبرها
  عارف: جوانان همیشه در صحنه دفاع از کشور حضور داشته اند
  اذعان «گاردین» به مشارکت آمریکا در نسل‌کشی غزه
  وزیر دفاع: اتفاقات خوب در توسعه روابط دفاعی با پاکستان رخ خواهد داد
  توافق ایران و پاکستان برای ایجاد منطقه آزاد مشترک
  گلایه علم‌الهدی از توزیع خاموشی برق در مشهد
 
- اندازه متن: + -  کد خبر: 15201صفحه نخست » اخبار مهمشنبه، 11 مرداد 1404 - 18:22

بخشی از نخبگان هنوز شکست محاسبات خود را نمی‌پذیرند/نیروهای مسلح بهترین تصمیمات را گرفتند


در پی جنگ 12 روزه‌ای که با تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران آغاز شد و با پاسخ قاطع و گسترده جمهوری اسلامی به پایان رسید، تحلیل‌ها و ارزیابی‌های متعددی درباره ابعاد نظامی،

سعید آجرلو، کارشناس مسائل سیاسی و رسانه‌ گفت: جنگ 12 روزه، نتیجه خطای راهبردی رژیم صهیونیستی بود؛ جایی که ایران با پاسخ قاطع، نه‌تنها حمله را دفع کرد، بلکه معادلات قدرت در منطقه را تغییر داد.

فارس: در پی جنگ 12 روزه‌ای که با تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران آغاز شد و با پاسخ قاطع و گسترده جمهوری اسلامی به پایان رسید، تحلیل‌ها و ارزیابی‌های متعددی درباره ابعاد نظامی، سیاسی و اجتماعی این نبرد وجود دارد. در همین راستا در گفت‌وگویی با سعید آجرلو، کارشناس مسائل سیاسی و رسانه‌ای، به بررسی دلایل آغاز جنگ، پیامدهای آن برای ایران و اسراییل، نقش افکار عمومی و چگونگی مدیریت راهبردی بحران توسط جمهوری اسلامی پرداختیم؛ که مشروح ان در ادامه آمده است.

محاسبه غلط رژیم صهیونیستی، آغازگر جنگی تحمیلی علیه ایران بود

فارس: برای آغاز بحث، بفرمایید که ارزیابی شما از وضعیت کلی این جنگ اخیر چیست؟ چه اتفاقی افتاد و چرا اسراییل به ایران حمله کرد؟

آجرلو: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و مخاطبان محترم خبرگزاری فارس. واقعیت این است که شروع جنگ تحمیلی 12 روزه ناشی از یک محاسبه غلط از سوی رژیم اشغالگر قدس و آمریکا بود. رژیم تصور می‌کرد جمهوری اسلامی ایران در ضعیف‌ترین وضعیت ممکن قرار دارد؛ هم از نظر داخلی و هم از نظر بین‌المللی. آن‌ها فکر می‌کردند اکنون زمان مناسبی برای اجرای پروژه‌ای چون «رژیم‌چنج» یا حتی تجزیه ایران است؛ چیزی که در بلندمدت بخشی از نقشه کلان این رژیم نسبت به تمام دولت‌ها و ملت‌های بزرگ منطقه محسوب می‌شود.

بر این اساس، رژیم صهیونیستی تصور می‌کرد می‌تواند بخشی از این پروژه را از طریق ترور، بخشی را با حمله به تأسیسات نظامی و هسته‌ای و بخشی دیگر را با تحریکات اجتماعی پیش ببرد. آن‌ها خیال می‌کردند آسمان را با جنگنده‌های خود تسخیر می‌کنند و زمین را مردم با اعتراضات. در واقع می‌خواستند جامعه را به سمتی ببرند که خود مردم حکومت را تغییر دهند.

نتانیاهو پیش از این هم در طول سال گذشته چند بار به‌صراحت چنین پیام‌هایی داده بود و حتی در روز دوم جنگ نیز دوباره مردم ایران را به واکنش علیه نظام دعوت کرد. اما به نظر من این پروژه به‌طور کامل شکست خورد و به همین دلیل است که ما می‌توانیم از این جنگ به‌عنوان «روایت پیروزی» نام ببریم.

رهبری، انسجام سازمانی و واکنش سریع، سه مؤلفه پیروزی در 24 ساعت اول

فارس: چه عواملی باعث شد که این محاسبه شکست بخورد و پروژه آن‌ها به سرانجام نرسد؟

آجرلو: اولین دلیل این است که نقشه‌ بزرگی که رژیم طراحی کرده بود، محقق نشد. درست پس از ترور فرماندهان نظامی، کشور به‌سرعت به وضعیت عادی بازگشت. فرماندهان جدید منصوب شدند، ساختار فرماندهی ارتش و سپاه حفظ شد و بلافاصله پدافند هوایی کشور فعال گردید. موشک‌ها به‌سرعت شلیک شدند و پاسخ کوبنده‌ای داده شد. این واکنش سریع، در همان 24 ساعت اول بسیار حیاتی بود.

باید در نظر داشت که در آن شرایط، جامعه دچار شوک و اندوه شد. مردم غمگین بودند و فضا ملتهب بود. اما پیام و ورود رهبری به موضوع و انتصابات سریع ایشان، ورق را برگرداند و باعث شد که سازمان نظامی کشور بتواند واکنشی منسجم و قاطع نشان دهد. این نقطه، به‌نظر من یک دستاورد راهبردی بود.

برخلاف آنچه دشمن تصور می‌کرد، جامعه ایران فرو نپاشید. در مقابل، انسجام و همبستگی اجتماعی قابل توجهی شکل گرفت. نوعی دفاع ملی به راه افتاد که کنار سازمان نظامی قرار گرفت. مردم به صحنه آمدند و افکار عمومی علیه تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی موضع گرفت. جامعه هم جنگید.

حتی در سطح سازمان سیاسی هم اجماعی بی‌سابقه پدید آمد. جریان‌های سیاسی مختلف و نهادهای مسئول، در یک موضع واحد در کنار مردم قرار گرفتند. این انسجام سه‌گانه—نظامی و امنیتی، اجتماعی و سیاسی—عامل اصلی در خنثی‌سازی محاسبات رژیم صهیونیستی بود.

رژیم صهیونیستی که با این جنگ به‌دنبال یک فرصت تاریخی برای تغییر ساختار در ایران بود، در نهایت مجبور شد به دنبال آتش‌بس برود. شدت و گستردگی حملات متقابل ایران به‌حدی بود که سرزمین‌های اشغالی برای نخستین بار در این سطح هدف قرار گرفتند.

در طول حدود 80 سالی که از تشکیل این رژیم می‌گذرد، هیچ‌گاه تا این حد ضربه نظامی نخورده بود. در جنگ‌های چندروزه اعراب با اسراییل، چندان حجمی از تخریب و ضربه مشاهده نشده بود. ایران در این پاسخ کوبنده نه‌تنها هیمنه نظامی رژیم را شکست، بلکه اقتدار دفاعی خود را نیز در سطح جهانی به نمایش گذاشت.

این جنگ از نظر راهبردی موجب تحول در تحلیل‌های داخلی ایران هم شد و یکی از دستاوردهای غیرمستقیم این جنگ، شناخت دقیق‌تر از نقاط ضعف داخلی بود. ما بهتر متوجه شدیم که دشمن چگونه به مسائل ایران نگاه می‌کند و از کدام نقاط آسیب‌پذیری ما سوءاستفاده می‌کند. به‌عبارتی، مواجهه واقعی با تهدید، ما را وادار به بازبینی ساختارها و ذهنیت‌ها کرد.

در همین راستا، من فکر می‌کنم نظام تحلیلی کشور نیز به‌تدریج در حال تغییر است؛ یا حداقل ضرورت این تغییر را بهتر درک کرده‌ایم. باید با نگاه عمیق‌تر، چندلایه‌تر و آینده‌نگرانه‌تری به تحولات منطقه‌ای و تهدیدات امنیتی بنگریم.

مشروعیت دفاعی جمهوری اسلامی در افکار عمومی

فارس: از منظر بین‌المللی، بازتاب این جنگ چگونه بود؟ 

آجرلو: از منظر افکار عمومی جهانی، دفاع ایران از خود، مشروع شناخته شد. به‌جز چند کشور معدود که مواضع خصمانه داشتند، بسیاری از دولت‌ها یا سکوت کردند یا با موضعی همدلانه اتخاذ کردند. اما مهم‌تر از مواضع رسمی دولت‌ها، همراهی افکار عمومی در سطح جهانی با ایران بود.

شعار علیه اسراییل دیگر صرفاً یک شعار ایرانی یا منطقه‌ای نیست. امروز این شعار به یک شعار جهانی تبدیل شده که وجدان‌های بیدار در سراسر جهان را همراه خود کرده است. در واقع، حمایت از مقاومت، امروز دیگر یک اتهام نیست؛ بلکه نشانه‌ای از آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی است.

به اعتقاد من، جمهوری اسلامی ایران امروز از زمان پیش از جنگ 12 روزه قوی‌تر است. این قدرت صرفاً نظامی نیست، بلکه در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اطلاعاتی و بین‌المللی نیز قابل مشاهده است. ما هم ضعف‌هایمان را شناختیم، هم ساختارهایمان را تقویت کردیم و هم در سطح جهانی صدای مظلومیت و مقاومت‌ و قدرت مان را به گوش دنیا رساندیم.

به همین دلیل، این جنگ می تواند بستری باشد برای بازسازی اقتدار ملی و نمایش ظرفیت‌های درونی جمهوری اسلامی ایران.

فردای جنگ، آغاز بازنگری در سیاست، اجتماع و تحلیل‌های نخبگان است

‌فارس: در مطالب خود، اشاره‌ای داشتید به برخی جریانات داخلی که در بستر جنگ 12 روزه نقش‌آفرینی کردند یا تلاش داشتند فضا را تحت تأثیر قرار دهند. به نظر می‌رسد حالا که جنگ تمام شده، از نظر اجتماعی و سیاسی، برای تقویت کشور چه باید کرد؟

آجرلو: بله، اجازه بدهید این بخش را قدری مفصل‌تر باز کنم. آنچه پس از پایان جنگ 12 روزه اهمیت دارد، ورود به مرحله‌ای جدید است؛ مرحله‌ای برای بازبینی جدی در حوزه‌های سیاست خارجی، امنیتی، اجتماعی و حتی نظام تحلیلی نخبگان.

اگر ما بپذیریم که مهم‌ترین دلیل شکست محاسبات دشمن، شکل‌گیری یک دفاع ملی جامع بود؛ دفاعی که هم ریشه در توان نظامی داشت و هم در همبستگی اجتماعی؛ بنابراین باید ببینیم چه عواملی می‌توانند این همبستگی را به‌هم بزنند. پرسش این نیست که آیا رژیم صهیونیستی باز هم حمله خواهد کرد، این به میزان آمادگی ما بستگی دارد. پاسخ این سوال، به توان ما در حفظ و تقویت انسجام داخلی برمی‌گردد؛ از سیاست خارجی تا افکار عمومی.

جامعه ما در این جنگ، تماشاچی نبود؛ خودش بخشی از جنگ بود. در فضای عملیات روانی و جنگ ادراکی، افکار عمومی با هوشیاری تمام پای کار آمد. این یک نقطه عطف بود. ما امروز با جامعه‌ای روبه‌رو هستیم که نه‌تنها فرو نپاشیده، بلکه در برابر غرب بدبین‌تر و نسبت به دستاوردهای ملی همچون صنعت هسته‌ای وفادارتر شده است.

طبق آخرین نظرسنجی‌ها، بدبینی به مذاکره با غرب افزایش یافته و حمایت از استقلال هسته‌ای و مقاومت ملی بالا رفته است. بنابراین اگر دشمن روی فروپاشی اجتماعی حساب باز کرده بود، این معادله برعکس شد؛ جامعه جنگید، آن هم نه با سلاح، بلکه در میدان ادراک و تحلیل و ایستادگی روانی.

بخشی از نخبگان هنوز شکست محاسبات خود را نمی‌پذیرند

فارس: با این حال، برخی گروه‌ها و جریان‌ها تحلیل‌های متفاوتی دارند. نظرتان در این‌باره چیست؟

آجرلو: ‌متأسفانه برخی نخبگان سیاسی و روشنفکران هنوز نمی‌خواهند شکست تحلیلی خود را بپذیرند. تحلیل‌هایی که فروپاشی را پیش‌بینی می‌کردند و اکنون که جامعه ایستاده، اینان یا سکوت کرده‌اند یا تلاش دارند خود را بر افکار عمومی تحمیل کنند. برخی از آنان حتی رفتارشان به‌گونه‌ای است که گویی از مقاومت جامعه ناراضی‌اند و نوعی انتقام تحلیلی از جامعه می‌گیرند.

دو طیف قابل‌تمایز در این زمینه وجود دارد. گروه اول کسانی هستند که دنبال «گذار» از جمهوری اسلامی‌اند و فکر می‌کنند راه‌حل سومی بین نظام اسلامی و جنگ با دشمن وجود دارد. اما واقعیت این است که راه‌حل سوم، یک خیال سیاسی است. طرح‌هایی مانند مجلس مؤسسان یا نامه‌های گروهی؛ نظیر نامه 700 نفر؛ نه‌تنها واقع‌گرایانه نیستند، بلکه در شرایط جنگ و مقاومت، ملی نیستند و عملاً در راستای «براندازی نرم» قرار می‌گیرند.

نامه‌ای هم مثل نامه 180 نفره از مدل‌های توسعه خطی و نظریات نوسازی هستند که عمیقاً خوش‌بین به غرب و لیبرال‌محورند. در حالی‌که جامعه امروز ما این خوش‌بینی را ندارد. این‌ها نه‌تنها عقب‌ از شرایط واقعی جهان‌اند، بلکه درک دقیقی از وضعیت منطقه و ایران ندارند.

به موازات این جریان، جریان دیگری هم هست که متأسفانه نسبت به جذب حداکثری بی‌باور است. این‌ها جزو اصحاب «دفع حداکثری»اند و بر طبل قطبیت می‌کوبند. گاهی به‌نام دفاع از رهبری، حرف‌هایی می‌زنند که عملاً تضعیف رهبری است. به‌عنوان مثال، برخی گفتند که «دولت پزشکیان کودتا کرده است» یا برخی به‌اشتباه مدعی شدند رهبری در صحنه نیست؛ این‌ها حرف‌هایی است که دقیقاً برخلاف واقعیت و برخلاف خواست رهبری است.

رهبری در تمام طول جنگ، از لحظه آغاز تا دوران پس از آن، در رأس مدیریت قرار داشتند. کسانی که مدعی‌اند دولت، رهبری را دور زده، نه‌تنها تحلیل درستی ندارند، بلکه در حال القای ضعف هستند. این در حالی است که دشمن، رهبری را بزرگ‌ترین نقطه اقتدار ایران می‌داند.

همین‌طور سخنانی مثل اینکه "رزمندگان شب جنگ ای ایران نمی‌خواندند" هم نادرست است. عنصر ملی و مذهبی در ایران در هم تنیده‌اند. شعر ای ایران در ایام محرم، نماد قدرت ما و نماد مذهب و ملیت ما بود. نمی‌شود این دو را از هم جدا کرد.

 اخیراً یآقای نقد علی یکی از نمایندگان مجلس، گفته بودند ملت ایران از ملت یمن عقب‌تر است و ما باید زودتر به اسراییل حمله می‌کردیم. این سخن از چند جهت اشتباه است.

نخست، این حرف درک درستی از مفهوم مقاومت منطقه‌ای ندارد. حاج قاسم سلیمانی جمله‌ای ماندگار گفت: «ایران حرم است»؛ یعنی هم ایران سرزمین مقدس ماست و هم الهام‌بخش و محور جبهه مقاومت. 

دوم، این سخن قدر ناشناسی نسبت به عظمت مردم ایران است. مردم ما در این جنگ 12 روزه حماسه‌آفرینی کردند. مقایسه آن‌ها با هر ملت دیگر، آن هم با لحن تخفیف‌آمیز، جفا به این مردم است.

سوم، چنین سخنانی نوعی روایت‌سازی از شکست است؛ گویی ما شکست خورده‌ایم که باید پاسخگو باشیم. در حالی‌که روایت درست، روایت فتح ایران است. آن‌ها که به این پیروزی باور ندارند، یا آن را کوچک می‌شمارند دچار اشتباه تحلیلی هستند. 

لزوم حفظ انسجام، مراقبت از روایت پیروزی و تقویت اعتماد عمومی

فارس: با توجه به آنچه فرمودید، پیشنهاد عملی شما برای تقویت سرمایه اجتماعی و سیاسی کشور چیست؟

آجرلو: اکنون وظیفه نخبگان، مسئولان و رسانه‌ها این است که از سرمایه اجتماعی شکل‌گرفته در جریان جنگ، صیانت کنند. باید از روایت پیروزی پاسداری کرد. نباید اجازه داد جنگ روانی دشمن و تحلیل‌های نادرست داخلی، این سرمایه را تضعیف کند.

دوم، باید به سمت تحلیل‌های ملی و واقع‌گرا حرکت کنیم، نه تحلیل‌های دوگانه‌ساز. جامعه باید احساس خوب از رفتار مسئولان در فردای جنگ بگیرد. 

و سوم، وحدت ملی حول محور رهبری همچنان مهم‌ترین عامل مهم موفقیت ماست. این وحدت، نه با قطبی سازی و شکاف سازی، بلکه با جذب حداکثری و گفت‌وگوی درون‌گفتمانی قابل‌تحقق است.

نیروهای مسلح بهترین تصمیمات را گرفتند

‌فارس: با گذشت چند هفته از پایان جنگ، برخی می‌گویند کاش اقدامات بیشتری صورت می‌گرفت. آیا شما نیز چنین حسی دارید که مثلاً در پاسخ نظامی یا تحولات داخلی، جای خالی تصمیمی احساس می‌شود؟

آجرلو: به نظر من، مجموعه نیروهای مسلح ما—چه آن‌هایی که اکنون در قید حیات هستند و چه آن فرماندهان فداکاری که به شهادت رسیدند—بهترین تصمیمات را متناسب با شرایط و ظرفیت‌های کشور اتخاذ کردند. تصمیمات آنان دقیق، هدفمند و بر پایه منافع ملی بود.

اتفاقاً کسانی که در گذشته به فرماندهان بزرگی مانند سرلشکر باقری، سرلشکر رشید، سرلشکر سلامی یا حتی شهید حاجی‌زاده انتقاد می‌کردند، امروز باید شرمنده باشند، چون این بزرگواران با جان و آمادگی خود، پاسخ‌های قاطع و کم‌نظیری را ممکن کردند. همین عملکرد موجب شد ایران با قدرت وارد میدان شود و عزت ملی حفظ گردد.

باید دقت کنیم که اگر رژیم صهیونیستی بخواهد ساختار اجتماعی ما را بر هم بزند، همین‌جاست که سرمایه‌گذاری می‌کند—بر شکاف‌سازی و قطبی‌سازی. البته گفت‌وگو و تفاوت نظر، طبیعی و حتی مفید است، اما کسانی که حقیقتاً به گفتمان رهبری اعتقاد دارند، باید بدانند که برای رهبر انقلاب، همبستگی و وحدت ملی، مهم است. ایشان بارها و از جمله در پیام‌های اخیر پس از جنگ، بر اهمیت انسجام اجتماعی تأکید داشتند.

ما قوی‌تر از پیش از جنگ هستیم، اما بخش بزرگی از این قدرت در سرمایه اجتماعی ماست. حفظ و تقویت این سرمایه، یک ضرورت راهبردی است.

باید در این مقطع حساس سیاست خارجی‌مان را بازتنظیم کنیم

فارس: در روزهای اخیر، تحولاتی در حوزه دیپلماسی نیز رخ داده است مانند مذاکرات با اروپا. نگاه شما به شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ویژه واکنش‌ها نسبت به ایران پس از جنگ چیست؟

آجرلو: ما اکنون در یک مقطع حساس تاریخی قرار داریم که باید در آن سیاست خارجی‌مان را بازتنظیم کنیم، به‌ویژه در محور شرق. درباره روسیه، به‌نظرم نباید آن را نه «دوست رؤیایی» تلقی کنیم، نه «دشمن بالقوه». واقع‌گرایی، راه‌حل است.

در جریان این جنگ، دیدیم که تصورات آرمان‌گرایانه از روسیه نادرست بود. روسیه، با وجود اشتراکاتی با ما، اکنون درگیر جنگ اوکراین است، ضعیف‌تر از قبل شده، و نشان داد که نوع نگاهش به  امنیت ملی ما چگونه است. این یک نکته تحلیلی مهم است: با روسیه، باید با عینک واقع‌بینی کار کنیم، نه خوش‌باوری یا بدبینی مفرط.

در مورد چین نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. ما از دهه 90 شمسی به این‌سو، هیچ گام راهبردی جدی برای شراکت با چین برنداشته‌ایم. در این مسئله، دولت آقای روحانی قصور داشت و متأسفانه دولت سیزدهم هم نتوانست آن را جبران کند. روابط با چین به سطح فروش نفت تقلیل پیدا کرده، در حالی که باید به روابط راهبردی چندلایه در حوزه‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و نظامی ارتقا یابد.

آقای لاریجانی در مقطعی تلاش کرد با چین تفاهمی در سطح حاکمیتی ایجاد کند که متأسفانه نیمه‌تمام ماند. در دولت فعلی هم پس از یک سال تازه سفیر معرفی شده، اما مهم‌تر از سفیر، تصمیم سیاسی و امنیتی است که باید درباره چین اتخاذ شود.

چین امروز، چین دهه 90 نیست. در افکار عمومی داخلی ما نیز تصور از چین دچار تحول شده. اما مهم این است که بدانیم چین به صورت رادیکال به‌دنبال برهم‌زدن نظم جهانی نیست؛ بلکه رویکردی میانه‌رو و آرام در پیش گرفته و ترجیح می‌دهد در چهارچوب نظام موجود رشد کند و بعد در نظم جهانی اصلاحات کند.

ما باید انتظارات‌مان از چین را بر اساس واقعیت تنظیم کنیم. این کشور توانمند است، ظرفیت‌های بالایی دارد، و اگر با رویکرد جدی و متوازن با آن برخورد کنیم، می‌توان از این ظرفیت‌ها در مذاکرات هسته‌ای، همکاری‌های منطقه‌ای و حتی موازنه قدرت با غرب استفاده کرد.

به‌بیان دقیق‌تر، تعیین‌تکلیف با چین، هم در سیاست خارجی و هم در امنیت ملی، یک گام راهبردی ضروری است که می‌تواند جایگاه ایران را در نظم بین‌الملل ارتقا دهد. چین می تواند وارد موضوع مذاکره هسته ای ایران شود.

مکانیسم ماشه، بخشی از مذاکره کلان با غرب است

فارس: در موضوعی دیگر، برخی معتقدند اجرای مکانیسم ماشه در شورای امنیت، تأثیر خاصی ندارد. ارزیابی شما چیست؟

آجرلو: اینکه برخی می‌گویند «مکانیسم ماشه فعال بشود هم اتفاق خاصی نمی‌افتد»، به‌نظر من همه واقعیت نیست. ما به مدت حدود 10 سال، تحت برجام، تعهدات جدی و محدودکننده‌ای را پذیرفتیم، به امید آنکه تحریم‌ها لغو شود و منافع اقتصادی حاصل گردد. حالا اگر طرف مقابل بخواهد بدون هیچ هزینه‌ای، این مکانیزم را فعال کند و ما هم بگوییم «مهم نیست»، این رفتار آنها علیه حقوق ملت ایران است.

باید از حقوق ملت دفاع کرد، چه در میدان جنگ و چه در میدان دیپلماسی. برجام اگر باطل شده، یک طرفه  توسط غربی ها باطل شده است. بنابراین، امروز مطالبه ملت ایران، نه انفعال، بلکه اقدام فعالانه در صحنه بین‌المللی است. در این میان، استفاده از ظرفیت کشورهایی مانند چین نیز بسیار مهم است؛ هم به‌عنوان حامی در شورای امنیت، و هم در فضای دیپلماتیک جهانی.

 ما باید اجازه ندهیم مکانیزم ماشه اعمال شود. اصلاً سؤال اساسی این است که ما این‌همه سال رفتیم و محدودیت پذیرفتیم برای چه؟ هدف این بود که تحریم‌ها برداشته شود. حالا جدا از فصل هفتم و مسائل حقوقی، اصل ماجرا همین است. دولت وقت به ملت‌ گفتیم اگر کوتاه بیاییم، محدودیت‌هایی را بپذیریم، نتیجه‌اش برداشته شدن تحریم‌ها خواهد بود. حالا اگر امروز بگوییم خب برگردیم به عقب، این یعنی با 10 سال صبر ملت چه کنیم؟ با امتیازهایی که دادیم چه کنیم؟

اتفاقاً در چنین وضعیتی است که دیپلماسی باید فعال شود. اما نه دیپلماسی منفعل، بلکه دیپلماسی مطالبه‌گر و طلبکار. ما باید در مذاکره به طرف‌های اروپایی بگوییم: شما به تعهداتتان عمل نکردید، آمریکا که خارج شد، شما هم به‌جای پایبندی، طلبکاری می‌کنید. دیپلماسی اینجا باید در میدان باشد، فعالانه، با زبان قدرتمند مطالبه کند. شنیدم در مذاکرات استانبول هم لحن ایران مطالبه گرایانه بوده است.

نکته بسیار مهمی است. ما نمی‌توانیم مذاکرات ماشه را از مذاکرات کلان با آمریکا و غرب برای رفع تحریم جدا کنیم. این یک اشتباه استراتژیک است اگر فکر کنیم مثلاً الان شش ماه یا یک سال ماشه تمدید نشود، ما هم چند امتیاز بدهیم، بعد که آنها تمدید کردند و خیالشان از برخی جهات راحت شد، دوباره وارد یک مذاکره جدید شویم. این خطاست.

مذاکره درباره جلوگیری از اعمال ماشه بخشی از همان مذاکره کلان برای رفع تحریم‌هاست. در ادبیات غربی، مذاکرات برای «اطمینان هسته‌ای» صورت می‌گیرد، اما در ادبیات ما، مذاکره برای «رفع تحریم‌ها» است. ما پای میز می‌رویم برای اینکه تحریم‌ها برداشته شود، نه صرفاً برای پاسخ به دغدغه‌های فنی غرب.

بنابراین روشن است که ما باید همه تلاش خود را برای جلوگیری از اعمال ماشه به‌کار بگیریم، اما در چارچوب مذاکره‌ای جامع و کلان. این‌طور نیست که بگوییم ماشه مسئله‌ای فرعی است. خیر، این بخشی از همان منازعه اصلی ما با غرب بر سر تحریم‌هاست.

تضمین، شرط هرگونه مذاکره آینده با غرب

فارس: یکی از مسائلی که همواره از سوی ایران مطرح شده، تضمین در هرگونه توافق جدید با غرب است. آیا این مطالبه قابل تحقق است؟

آجرلو: بدون تردید. مسئله تضمین یک مطالبه محوری در هرگونه توافق جدید است. اولا ما تجربه‌ای تلخ دراجرای برجام داریم. در ایام اخیر هم، آن‌ها وسط مذاکره ناگهان علیه ما عملیات انجام دادند. بنابراین سؤال جدی این است که چه تضمینی هست که اگر دوباره پای میز رفتیم، تکرار همان اتفاق رخ ندهد؟

شاید لازم باشد مدل‌های جدیدی برای تضمین طراحی شود. مثلاً می‌توان از ظرفیت کشورهایی که به ایران نزدیک‌تر هستند استفاده کرد؛ کشورهایی مانند چین که هم قدرت بین‌المللی دارند و هم منافع مشترکی با ما دارند. این ظرفیت‌ها را باید وارد فرآیند مذاکره کرد. ما باید دیپلماسی چندلایه و خلاقی داشته باشیم.

در کنار این‌ها، یک بازاندیشی جدی در محور شرق هم لازم است. نگاه من این است که ما باید به‌صورت کلی سیاست خارجی‌مان را با یک الگوی کاملاً عملگرایانه، منافع‌محور، با فرض بدبینی به غرب و با تأکید بر تضمین بازتعریف کنیم.

نقشه جدید اسراییل؛ از عادی‌سازی تا تجزیه منطقه

فارس: حمله اخیر اسراییل به سوریه در چه چارچوبی قابل تفسیر است؟ آیا این روند واکنشی به تحولات داخلی اسراییل است یا بخشی از یک نقشه راهبردی بزرگ‌تر؟

آجرلو: ما باید بفهمیم که اسراییل پس از 7 اکتبر به‌کلی در حال بازتعریف منطق راهبردی خود در منطقه است. در گذشته، غرب تلاش داشت اسراییل را «عادی» جلوه دهد؛ یعنی بگوید این رژیم آماده پذیرش صلح، عادی‌سازی و پذیرش دو دولت است. اما امروز، اسراییل دقیقاً برخلاف آن ادبیات غربی حرکت می‌کند. اصلاً شما تصور می‌کنید اسراییل امروز آماده است یک دولت فلسطینی را به رسمیت بشناسد؟ اصلاً چنین چیزی نیست.

برعکس، اسراییل در حال حرکت «علیه عادی‌سازی» است. عادی‌سازی برای ما می‌تواند به معنای تفاهم با غرب، تفاهم با همسایگان یا تثبیت مرزهای جغرافیایی باشد. اما اسراییل به دنبال بی‌ثبات‌سازی است. طرح راهبردی امروز اسراییل به نظر من شامل چند مرحله است، نخست، دور کردن تهدیدهای فوری مانند حزب‌الله لبنان یا دولت سابق سوریه. دوم، ساختن نیابتی‌های جدید مانند دوروزی ها و سوم تجزیه دولت- ملت های بزرگ. نیابتی ها مأموریت تجزیه کشورهای بزرگ منطقه را دارند. سوریه یکی از نمونه‌های اصلی است.

اسراییل چون خودش نه تاریخ دارد، نه سرزمین بزرگ، نه ملت واحد، تلاش می‌کند ساختار کشورهای دیگر را هم بشکند. هرجا کشوری بزرگ و منسجم است، آن را تهدید می‌بیند.

این تجزیه کشورها باعث می‌شود خاورمیانه ضعیف‌تر شود و اسراییل بتواند خود را به‌عنوان هژمون منطقه‌ای مطرح کند. از همین روست که عادی‌سازی دیگر سقف خواسته‌های اسراییل نیست، بلکه کف مطالبات آن‌هاست. سقف، ساخت «اسراییل بزرگ» است؛ همان طرحی که تحت عنوان از «نیل تا فرات» درباره‌اش حرف می‌زنند.

نتانیاهو و ترامپ؛ سوءاستفاده متقابل برای منافع شخصی

فارس: آیا می‌توان گفت این سیاست‌های اسراییل کاملاً با سیاست‌های آمریکا هم‌راستا هستند؟

آجرلو: در راهبردهای کلان امنیتی بله، اسراییل و آمریکا معمولاً همسو هستند. جالب است که نتانیاهو و ترامپ در حال سوءاستفاده متقابل از یکدیگرند. ترامپ می‌خواهد از نتانیاهو برای ضربه زدن به ایران استفاده کند، در حالی‌که نتانیاهو هم سعی می‌کند از حمایت آمریکا برای بقا در قدرت بهره بگیرد.

نتانیاهو اصلاً نمی‌خواهد جنگ تمام شود؛ چون پایان جنگ، آغاز فروپاشی سیاسی اوست. او به جنگ به چشم ابزار بقای شخصی هم نگاه می‌کند. ضمن اینکه متن جدید اسراییل هم بر مبنای حرکت به سمت عدم نرمالیسم در منطقه است.

بنابراین امروز منطقه با یک متن امنیتی جدید از سوی اسراییل مواجه است؛ متنی که مبتنی است بر بی‌ثبات‌سازی، تجزیه، جلوگیری از هرگونه عادی‌سازی واقعی و در نهایت ساخت یک موقعیت هژمون برای اسراییل در منطقه.

ما در این مرحله حساس باید چند اصل را رعایت کنیم: اول، فعال بودن دیپلماسی؛ فرصت های زیادی در این شرایط جدید وجود دارد. دوم، نگاه کلان به مذاکرات، نه جدا کردن موضوعاتی مثل ماشه از کلیت پرونده تحریم‌ها. سوم، مطالبه تضمین واقعی، با طراحی ابزارهای نوآورانه برای جلوگیری از تکرار گذشته. و در عین حال فرآیند تجهیز و تدارک نظامی و طراحی امنیتی.

در نهایت هم باید درک کنیم که منطقه وارد فاز جدیدی شده است. باید طرح‌ها و نقشه‌های اسراییل را بشناسیم و متناسب با آن‌ها پاسخ بدهیم؛ چه در عرصه نظامی، چه سیاسی و چه رسانه‌ای. این مرحله، مرحله هشیاری حداکثری و بازتعریف هوشمندانه سیاست خارجی است.

استفاده ابزاری نتانیاهو از ترامپ برای رژیم‌چنج در ایران

فارس: نگاه رژیم صهیونیستی به ایران در دوره ترامپ چه ویژگی‌هایی داشت و امروز چه تفاوت‌هایی کرده است؟

آجرلو: نتانیاهو می‌خواست از ترامپ استفاده کند تا به‌زعم خودش، رژیم ایران را تغییر دهد. این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد. در سخنرانی‌ها و دیدارهای مختلفش نیز این مسئله کاملاً مشهود بود. روابط میان آمریکا و رژیم صهیونیستی یک رابطه ساده و خطی نیست، بلکه کاملاً تو در تو و پیچیده است. هر دو طرف در تعامل با هم، اهدافی را دنبال می‌کردند که فراتر از تبلیغات رسانه‌ای بود. امروز نیز این نگاه ادامه دارد، اما با تفاوت‌هایی در منطق و شیوه مواجهه با ایران.

شکست پروژه نیابتی اردوغان در سوریه و همراهی با پروژه اسراییلی تجزیه

فارس: نقش ترکیه در معادلات منطقه‌ای و پروژه‌های نیابتی آن چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آجرلو: ایده نیابتی که اردوغان در سوریه پیاده کرد، شکست خورد. او در چارچوب نظریه‌های نئو-عثمانی و نگاه به شرق، سعی کرد یک حوزه جغرافیایی برای خود ایجاد کند؛ جایی که هم بتواند مسئله کردها را تا حدی مهار کند و هم یک قدرت منطقه‌ای نزدیک به خود را شکل دهد. اما امروز، این پروژه شکست خورده است. حتی نتوانستند سرزمین‌هایی را که اشغال کرده بودند، حفظ کنند. نه تنها علیه اسراییل و آمریکا هیچ اقدام مؤثری نکردند، بلکه در مورد اشغال جولان هم منفعل بودند و حتی آماده عادی‌سازی روابط با تل‌آویو شدند. در این شرایط، اسراییل مسیر تجزیه سوریه را در پیش گرفته است.

اسراییل به دنبال این است که در منطق جدیدش، به یک «هژمون منطقه‌ای» تبدیل شود؛ نه صرفاً بازیگری که امنیت خودش را حفظ کند. این ایده البته با چالش‌های بزرگی مواجه است. در غزه، با وجود جنایات گسترده و تخریب سنگین، هنوز از مقاومت کمین می خورند، هنوز هم نتوانسته‌اند گروگان‌ها را آزاد کنند، و با یک جمعیت بزرگ و خشمگین در داخل غزه مواجه‌اند. شعارهایی که امروز علیه اسراییل در سراسر جهان داده می‌شود، محدود به ایران نیست؛ جهانی شده است.

نکته جالب اینجاست که حتی مکرون، که فرانسوی‌ها به‌طور سنتی روابط نزدیکی با اسراییل دارند، از تشکیل کشور فلسطینی علناً حمایت می‌کند. این یعنی افکار عمومی غربی دارند فشار می‌آورند. دولت‌ها شاید تعهد جدی نداشته باشند، اما نمی‌توانند در برابر موج اجتماعی سکوت کنند. حتی رسانه‌های رسمی اگر سانسور کنند، شبکه‌های اجتماعی این تصویر را تغییر می‌دهند. ایده اسراییل در جهان نامشروع شده است. این نامشروعیت جهانی، مزیتی بزرگ برای جبهه مقاومت است.

مشروعیت جهانی، سرمایه نرم سیاست خارجی ایران است

فارس: آیا این تحولات جهانی می‌تواند بر سیاست خارجی ایران نیز تأثیرگذار باشد؟

آجرلو: حتماً. ما باید در تدوین سیاست خارجی‌مان حواسمان به این مشروعیت جهانی باشد. قدرت نرم امروز نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. نگاه کنید؛ مقام معظم رهبری فتوای منع ساخت بمب هسته‌ای را صادر کردند. حتی اگر از منظر راهبردی هم نگاه کنیم، این یک تصمیم هوشمندانه بوده است. هرگونه اقدام تسلیحاتی در حوزه هسته‌ای می‌تواند این همبستگی جهانی با ملت ایران را خدشه‌دار کند. امروز، قدرت نرم ایران مکمل قدرت سخت آن در برابر اسراییل شده است.

امروز دیگر حتی ایده اسراییل در جهان مشروعیتی ندارد. با وجود تمام جنایاتی که انجام داده‌اند، اسراییل از منظر ذهنی و مفهومی در سطح جهان تضعیف شده است. کشورهایی مثل فرانسه، کانادا، و برخی دولت‌های اروپایی بیانیه‌هایی علیه جنایات اسراییل صادر کرده‌اند. این نشان می‌دهد که مقاومت فقط یک نیروی نظامی نیست؛ یک منطق است، و این منطق از بین‌رفتنی نیست. برعکس، این منطق در حال گسترش است و اگر ما دقیق‌تر متوجه «متن اسراییلی» باشیم، بهتر می‌توانیم راهبرد مقابله را تدوین کنیم.

مسئله غزه فراتر از سیاست؛ آزمون وجدانی برای بشریت

فارس: این روزها شاهد اتفاقات وحشتناک و دردآوری در غزه هستیم، صدر این شرایط، وظیفه نهادهای مدنی و فرهنگی چیست؟

آجرلو: امروز مسئله غزه فقط یک موضوع سیاسی یا ایدئولوژیک نیست؛ یک مسئله انسانی است. هر انسانی که ذره‌ای وجدان دارد، نمی‌تواند نسبت به جنایاتی که در غزه رخ می‌دهد، بی‌تفاوت باشد. انسان وقتی این صحنه ها را نگاه می کند، می شکند، فرو می پاشد. نهادهای مدنی و غیردولتی، در حوزه‌های اقتصادی، علمی، فرهنگی و رسانه‌ای، می‌توانند نقش کلیدی داشته باشند. دانشگاه‌ها، بازرگانان، مؤسسات مالی و فرهنگی می‌توانند در کنار هم یک اجماع بین‌المللی علیه جنایات اسراییل بسازند.

ظرفیت نهادهای مدنی بسیار بالاست. دانشگاه‌ها می‌توانند با برگزاری نشست‌ها و صدور بیانیه‌ها، مسئله غزه را در دستور کار جامعه علمی جهان قرار دهند. نهادهای فرهنگی، رسانه‌ها، هنرمندان و حتی شبکه‌های تجاری و بازرگانی می‌توانند این اجماع جهانی را تقویت کنند. همان‌طور که گفتم، مسئله امروز، مسئله عدم مشروعیت جهانی رژیم صهیونیستی است.  ما باید از این فرصت استفاده کنیم تا فشار بر این رژیم متجاوز را به حداکثر برسانیم.

امروز نهادهای مدنی می‌توانند تأثیر جدی بر افکار عمومی جهانی بگذارند و فرصت برای این کار نیز کاملاً فراهم است. ما نباید فقط منتظر بمانیم تا وزارت خارجه یا سفارت‌خانه‌ها کاری انجام دهند. با همه احترامی که برای آن‌ها قائلم، اما واقعیت این است که بروکراسی رسمی کشور کندتر از آن است که بتواند با تحولات لحظه‌ای همراه شود.

نهادهای مدنی، در این میدان باید مصداق «آتش به اختیار» باشند؛ یعنی وارد شوند، در کنار یکدیگر بایستند و تصویر روشنی از حمایت جهانی از فلسطین بسازند.

افکار عمومی جهانی در جنگ غزه علیه اسراییل فعال شده است

فارس: این ظرفیت در چه عرصه‌هایی باید فعال شود؟

آجرلو: همین فشار افکار عمومی است که توانست بر مکرون تأثیر بگذارد؛ حالا باید این فشار افزایش یابد و جهانی شود. صدا باید در همه دنیا شنیده شود، تا یک همبستگی جهانی در دفاع از فلسطین شکل بگیرد. نهادهای مدنی می‌توانند پرچم‌دار این حرکت باشند. البته دولت و مجلس و نهادهای رسمی هم وظایف خاص خود را دارند و باید ظرفیت‌های دیپلماتیک را فعال کنند، اما نهادهای مدنی نباید معطل آن‌ها بمانند. این دو مسیر باید به‌صورت موازی حرکت کنند.

هنرمندان، تصویرگران، شاعران، خوانندگان، همه وارد میدان شده‌اند و باید این حضور گسترش یابد. خانه سینما، وزارت ارشاد، دانشگاه‌ها، و رسانه‌ها باید به این مسئله ورود جدی کنند. این یک جنگ رسانه‌ای است، بخشی از جنگ واقعی ما با اسراییل. همان افکار عمومی جهانی که در جنگ اسراییل و ایران، به نفع ایران عمل کرد، امروز می تواند علیه اسراییل فعال شود. ما باید این ظرفیت را به‌درستی به کار بگیریم.

وطن‌فروشی سلطنت‌طلب‌ها و سکوت رضا پهلوی در برابر جنایات اسراییل

فارس: در ایام جنگ دوازده روزه شاهد اقدامات گسترده جریانات معاند و منافقین و تجزیه طلبان علیه کشور بودیم، اما نکته ای که برای برخی بسیار عجیب بود تحرکات جریانات سلطنت‌طلب‌ها و شخص رضا پهلوی بود، اقداماتی که موجب نفرت مردم و حتی جریانات اپوزیسیون خارج نشین هم شد، نظر شما در این باره چیست؟

آجرلو: به نظر من امروز سلطنت‌طلبی مساوی وطن‌فروشی شده است. رضا پهلوی در برابر جنایات اسراییل در غزه دو سال سکوت کرد. در حالی که مدعی است برای بازگشت به وطن تلاش می‌کند، در برابر حمله خارجی به همین وطن هیچ واکنشی نشان نداد. از سوی دیگر، از اسراییل حمایت کرد. عکسش با نتانیاهو، گویای همه چیز است. این چهره، امروز در افکار عمومی مردم ایران یک فرد «اسراییلی» شناخته می‌شود. نظرسنجی‌های اخیر هم نشان داده که پهلوی در نزد ملت ایران به شدت بی‌اعتبار شده است.

افکار عمومی جهانی در جنگ غزه علیه اسراییل فعال شده است

فارس: این ظرفیت در چه عرصه‌هایی باید فعال شود؟

آجرلو: همین فشار افکار عمومی است که توانست بر مکرون تأثیر بگذارد؛ حالا باید این فشار افزایش یابد و جهانی شود. صدا باید در همه دنیا شنیده شود، تا یک همبستگی جهانی در دفاع از فلسطین شکل بگیرد. نهادهای مدنی می‌توانند پرچم‌دار این حرکت باشند. البته دولت و مجلس و نهادهای رسمی هم وظایف خاص خود را دارند و باید ظرفیت‌های دیپلماتیک را فعال کنند، اما نهادهای مدنی نباید معطل آن‌ها بمانند. این دو مسیر باید به‌صورت موازی حرکت کنند.

هنرمندان، تصویرگران، شاعران، خوانندگان، همه وارد میدان شده‌اند و باید این حضور گسترش یابد. خانه سینما، وزارت ارشاد، دانشگاه‌ها، و رسانه‌ها باید به این مسئله ورود جدی کنند. این یک جنگ رسانه‌ای است، بخشی از جنگ واقعی ما با اسراییل. همان افکار عمومی جهانی که در جنگ اسراییل و ایران، به نفع ایران عمل کرد، امروز می تواند علیه اسراییل فعال شود. ما باید این ظرفیت را به‌درستی به کار بگیریم.

وطن‌فروشی سلطنت‌طلب‌ها و سکوت رضا پهلوی در برابر جنایات اسراییل

فارس: در ایام جنگ دوازده روزه شاهد اقدامات گسترده جریانات معاند و منافقین و تجزیه طلبان علیه کشور بودیم، اما نکته ای که برای برخی بسیار عجیب بود تحرکات جریانات سلطنت‌طلب‌ها و شخص رضا پهلوی بود، اقداماتی که موجب نفرت مردم و حتی جریانات اپوزیسیون خارج نشین هم شد، نظر شما در این باره چیست؟

آجرلو: به نظر من امروز سلطنت‌طلبی مساوی وطن‌فروشی شده است. رضا پهلوی در برابر جنایات اسراییل در غزه دو سال سکوت کرد. در حالی که مدعی است برای بازگشت به وطن تلاش می‌کند، در برابر حمله خارجی به همین وطن هیچ واکنشی نشان نداد. از سوی دیگر، از اسراییل حمایت کرد. عکسش با نتانیاهو، گویای همه چیز است. این چهره، امروز در افکار عمومی مردم ایران یک فرد «اسراییلی» شناخته می‌شود. نظرسنجی‌های اخیر هم نشان داده که پهلوی در نزد ملت ایران به شدت بی‌اعتبار شده است.

لزوم بازتعریف اپوزیسیون وطن‌دوست در برابر اپوزیسیون وابسته

فارس: البته بخشی از مخالفان نیز در دفاع از کشور در برابر تجاوز اسراییل ایستادند. این مسئله چه معنایی دارد؟

آجرلو: دقیقاً. بسیاری از کسانی که سابقه مخالفت با جمهوری اسلامی داشتند، در جریان جنگ اخیر، آن اختلافات را کنار گذاشتند و از کشورشان دفاع کردند. این نشان‌دهنده قدرت ایران، قدرت ملی و میهن‌دوستی است. ما باید ظرفیتی برای پذیرش این نیروها ایجاد کنیم؛ کسانی که وطن‌دوست هستند، انتقاد دارند، اما در لحظات حساس از میهن دفاع کردند. اگر این ظرفیت را فراهم نکنیم، فضا برای سوءاستفاده دشمن فراهم می‌شود؛ مثل آن نامه 700 نفری که در جهت براندازی نرم منتشر شد. طرف مقابل بیکار نمی ماند بنابراین باید ظرفیت سازی جدید انجام داد.

لذا اولاً باید بپذیریم که همه اپوزیسیون ، لزوماً خواهان براندازی یا تجاوز نظامی نیستند. بخش قابل توجهی از آن‌ها از کشور دفاع کردند. این‌ها شاید بتواندد در چارچوب‌های رسمی و قانونی پذیرفته شوند، البته به شرط رعایت قواعد. اخیراً هم شنیدم که قانونی برای حمایت از ایرانیان خارج از کشور در حال تدوین است. این بستر قانونی می‌تواند کمک کند تا نیروهای سلطنت طلب و منافقین در خارج از ایران به عنوان وطن فروش کاملا برجسته شوند و صف بقیه اپوزیسیون به صورت کامل از آنها جدا شود.

البته همان‌طور که یک نامه 700 نفری برای براندازی نرم منتشر شد، در مقابل آن، نامه 191  نفره از طیف‌های مختلف—اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، مستقل—منتشر شد که در دفاع از ایران و مقابله با تجاوز اسراییل و طرح هایی برای همبستگی مواضع روشنی گرفت. این تضاد نشان می‌دهد که ما در یک فضای پویای سیاسی قرار داریم. باید مراقب باشیم تا نیروهای وطن‌دوست را از دست ندهیم و زمینه سوءاستفاده برای دشمن فراهم نشود. باید همه جریان‌هایی که به چارچوب‌های ملی و قانونی پایبندند، در تقویت انسجام ملی مشارکت داشته باشند.

 امروز دیگر مرزها شفاف و قطعی شده‌اند. پهلوی و منافقین برای مردم مساوی با «وطن‌فروشی» هستند. این نکته‌ای بسیار مهم و تعیین‌کننده است. مردم در این جنگ، نه‌فقط با سلاح، بلکه با آگاهی خود با دشمن صف‌بندی کردند. امروز کسی که در برابر حمله اسراییل سکوت کند یا همراه دشمنان ملت شود، به‌وضوح در صف وطن‌فروشان قرار می‌گیرد. ما باید از این ظرفیت تازه برای تقویت همبستگی اجتماعی بهره ببریم و آن را به جلو ببریم.

نقش کلیدی رهبر انقلاب در مدیریت جنگ و همبستگی ملی

فارس: در شرایطی که کشور درگیر جنگ بود، مقام معظم رهبری با تدابیری که اتخاذ کردند مانند انتصاب سریع فرماندهان جدید نیروهای مسلح و فرماندهی لحظه به لحظه جنگ، موجب ایجاد همبستگی ملی و جلوگیری از تحقق نقشه دشمنان شدند، در چنین شرایطی جایگاه و نقش رهبر معظم انقلاب را چگونه ارزیابی می‌شود؟

آجرلو: به نظر من یکی از نقاط اوج این جنگ، اقتدار شخصیت رهبر انقلاب بود؛ هم در سطح سیاسی، هم در حوزه رسانه‌ای. حضور، پیام‌ها و سخنرانی‌های ایشان در این مدت، قوی‌ترین ابزار رسانه‌ای ما بودند. همان شبی که در حسینیه وارد شدند، به اندازه تمام رسانه‌ها تأثیرگذار بودند. مردم، این شجاعت، تدبیر و حس حماسی را به‌وضوح در ایشان دیدند و با آن هم‌دل شدند. باید از این سرمایه ملی حفاظت و حراست کنیم. کسی حق ندارد به آن ضربه بزند یا خدشه وارد کند.

 هجمه‌های دشمن مستقیماً متوجه رهبری است. هم بیانیه‌هایی مثل آن 700 نفر و هم هجمه‌های رسانه‌ای دشمن، مستقیماً رهبری را هدف گرفته‌اند. دشمنان جمهوری اسلامی، از آمریکا و اسراییل گرفته تا جریان‌های گذارطلب داخلی، می‌دانند که اگر بخواهند ملت را تضعیف کنند، باید ستون خیمه را هدف قرار دهند. در داخل هم متاسفانه کسانی که با نیت ظاهراً خیر، تلاش می‌کنند تصویری ضعیف از رهبری نشان دهند، در حقیقت در حال جفا کردن‌اند. این، ضربه به عامل انسجام ملی است.

فراتر از نقش سیاسی، رهبری امروز قوی‌ترین رسانه کشور است. با پیام و گفتارشان، «حماسه» را احیا می‌کنند و «وحدت» را ممکن می‌سازند. ایشان توصیه مؤکد به همبستگی ملی دارند. کسانی که ایده فروپاشی اجتماعی را مطرح می‌کردند و حالا شکست خورده‌اند، هنوز تلاش می‌کنند از جامعه انتقام بگیرند و بگویند مردم اشتباه کرده‌اند؛ اما حقیقت این است که آنان اشتباه کردند، نه ملت. نگاه رهبری، بازسازی اجتماعی و جذب حداکثری است، نه دوقطبی‌سازی.

آسیب های دو جریان؛ ایده «هسته سخت» و نظریه «فروپاشی اجتماعی»

فارس: برخی جریان‌ها ایده‌هایی چون «هسته سخت» یا «بقای اقلیت» را مطرح می‌کنند. تحلیل شما چیست؟

آجرلو: این دو تفکر؛ فروپاشی اجتماعی و هسته سخت؛ هر دو مضرند. ایده «هسته سخت» می‌گوید وقتی بحران پیش بیاید، فقط اقلیتی می‌ماند و ما همان را حفظ کنیم. این خطاست؛ در جنگ اخیر، همه مردم بودند. نه فقط طرفداران جمهوری اسلامی، بلکه بسیاری از منتقدان هم ایستادند. اگر ما این اقشار را جذب نکنیم، دیگران آن‌ها را جذب می‌کنند. ایده «فروپاشی اجتماعی» هم که با واقعیت‌های میدانی نقض شد. پس هر دو نگاه در تضاد با منطق رهبری هستند.

ما به هیچ وجه نباید تصور کنیم که جنگ تمام شده است. ما هنوز در وضعیت «نیمه‌جنگی» هستیم. جنگ فقط توپ و تانک نیست. حمله رسانه‌ای، تهدید امنیتی، فشار سیاسی و تحرکات فرهنگی نیز از مصادیق جنگ‌اند. ما باید در همه حوزه‌ها—نظامی، سیاسی، امنیتی و به‌ویژه اجتماعی—قوی باشیم. هر قدر بازدارندگی اجتماعی بیشتر شود، احتمال تهاجم خارجی هم کاهش می‌یابد. دشمن پدافند ما را می‌سنجد، اما انسجام اجتماعی ما را هم به‌دقت رصد می‌کند.

افزایش قدرت ملی، شرط ضروری برای حفظ صلح و جلوگیری از جنگ

فارس: تقویت قدرت داخلی تا چه اندازه در کاهش تهدیدات خارجی مؤثر است؟

آجرلو: اتفاقاً بسیار مؤثر است. بازدارندگی نظامی یک رکن است، اما بازدارندگی اجتماعی مکمل آن است. اگر ملت همدل و منسجم باشد، هیچ دشمنی نمی‌تواند طمع حمله داشته باشد. دشمن حتماً نقشه‌هایی دارد؛ اما اینکه آن نقشه‌ها به اقدام عملی منجر شوند یا نه، وابسته به میزان آمادگی ماست. هرچه قدرت ملی ما بیشتر باشد، هزینه تهاجم برای دشمن بالاتر می‌رود و احتمال جنگ پایین‌تر می‌آید. پس باید بر همبستگی، اقتدار و آمادگی ملی تأکید کنیم.

 

   
  

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
عنوان:
نظر
  قبل از ارسال نظر آنرا ویرایش کرده و قواعد نگارش را در آن رعایت کنید.
لطفاً در مطالب خود اخلاق اسلامی و قوانین کشور را مد نظر داشته باشید.
نمایش نظرات کاربران در خبرها به معنای تایید آنها توسط سایت نیست.

  کد امنیتی:
 
عارف: جوانان همیشه در صحنه دفاع از کشور حضور داشته اند
  عارف: جوانان همیشه در صحنه دفاع از کشور حضور داشته اند
محمدرضا عارف در مراسم رونمایی از «طرح ملی آمایش سرزمینی ورزش کشور» با تشکر از وزیر ورزش برای تهیه این طرح اظهار کرد: آقای دنیامالی مسیر درستی برای تدوین طرح ملی آمایش سرزمینی ورزش طی کرده است.
توافق ایران و پاکستان برای ایجاد منطقه آزاد مشترک
  توافق ایران و پاکستان برای ایجاد منطقه آزاد مشترک
این توافق در راستای سیاست‌های توسعه همکاری‌های اقتصادی منطقه‌ای و با هدف تقویت تجارت فرامرزی، جذب سرمایه‌گذاری و ارتقای زیرساخت‌های مرزی صورت گرفته است.
عکس جدید از تیپ جذاب و آرایش بلوچی مونا کرمی
  عکس جدید از تیپ جذاب و آرایش بلوچی مونا کرمی
مونا کرمی بازیگر سینما و تلویزیون همسر سپند امیرسلیمانی بازیگر در صفحه شخصی اینستاگرام خود عکسی از خودش با آرایش بلوچی منتشر کرد.
خبر ناگوار برای دهک‌های 1 تا 3 جامعه | بحران بزرگ تابستان 1404 آغاز شد | ضربه دوم به دهک‌های 1 تا 3
  خبر ناگوار برای دهک‌های 1 تا 3 جامعه | بحران بزرگ تابستان 1404 آغاز شد | ضربه دوم به دهک‌های 1 تا 3
تحلیل جدید از بازار مسکن نشان می‌دهد دهک‌های پایین جامعه بیشترین آسیب را از رکود، تورم و کاهش حمایت‌های دولتی در تابستان 1404 می‌بینند. همه جزییات را بخوانید.
ساخت خانه در روستا با وام 400 میلیونی | مقاوم‌سازی خانه‌های روستایی با وام 400 میلیونی
  ساخت خانه در روستا با وام 400 میلیونی | مقاوم‌سازی خانه‌های روستایی با وام 400 میلیونی
استان مازندران پیشگام نوسازی خانه‌های روستایی شد. با وام 400 میلیونی کم‌بهره و کمک‌های بلاعوض، ساخت 500 واحد مسکونی آغاز شده است. جزییات کامل را بخوانید.
بی‌بیِ سریال «متهم گریخت» در ورژن جدیدش!
  بی‌بیِ سریال «متهم گریخت» در ورژن جدیدش!
در مراسم بزرگداشت عزت‌الله رمضانی‌فر، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون ایران، تصاویر جدیدی از سیده شهربانو موسوی، بازیگر نقش «بی‌بی» در سریال محبوب «متهم گریخت»،
گفت‌وگوی متفاوت استاندار سیستان و بلوچستان با رییس‌ جمهور در مسیر سفر به پاکستان
  گفت‌وگوی متفاوت استاندار سیستان و بلوچستان با رییس‌ جمهور در مسیر سفر به پاکستان
منصور بیجار که شنبه، 11 مرداد همراه رییس جمهور به پاکستان سفر کرد، در طول مسیر پرواز در گفت‌وگو با پزشکیان به تشریح بسته توسعه‌ای سیستان و بلوچستان پرداخت و گفت:
بستن شکم با پلاستیک حین ورزش: آیا واقعاً چربی می‌سوزاند؟
  بستن شکم با پلاستیک حین ورزش: آیا واقعاً چربی می‌سوزاند؟
دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت در پاسخ به این‌که آیا بستن شکم با پلاستیک در حین ورزش موجب چربی‌سوزی شکم می‌شود؟ اعلام کرد: بستن شکم با پلاستیک در حین ورزش یک عمل رایج است که برخی افراد معتقدند با تعریق بیشتر بدن به کاهش وزن کمک می‌کند.
استوری جدید دختر داریوش مهرجویی جنجالی شد
  استوری جدید دختر داریوش مهرجویی جنجالی شد
مونا مهرجویی، دختر داریوش مهرجویی نسبت به رای پرونده قتل پدر و مادرش واکنش نشان داد.
عکس جالب مجری محبوب دهه شصتی ها در پارک!
  عکس جالب مجری محبوب دهه شصتی ها در پارک!
مجری محبوب دهه شصتی‌ها، به تازگی عکسی از خود در پارک منتشر کرده که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این عکس که در کنار سرسره کودکان گرفته شده،
آمریکا و ارمنستان رزمایش مشترک برگزار می‌کنند
  آمریکا و ارمنستان رزمایش مشترک برگزار می‌کنند
وزارت دفاع ارمنستان اعلام کرد که رزمایش مشترک «ایگل پارتنر 2025» میان نیروهای نظامی این کشور و ایالات متحده آمریکا از 12 تا 20 اوت (21 تا 29 مرداد) در خاک ارمنستان برگزار خواهد شد.
نرخ سفر حج عمره اعلام شد
  نرخ سفر حج عمره اعلام شد
از ساعت 10صبح امروز شنبه 11 مرداد نام‌نویسی سفر عمره آغاز شد. حدود 2هزار نفر ثبت‌نام کرده‌اند. رییس سازمان حج و زیارت:
  پربیننده ترین اخبار       
  مقبره کوروش در زمان سلطنت مظفرالدین‌شاه+ عکس
  دردسر جدید برای استقلال؛ آل‌کثیر فسخ نمی‌کند!
  سردار دورسون در کنار سرژ اوریه؛ تصویر ویژه از تمرین امروز سرخ‌ها
  رسانه اسراییلی: جنگ با ایران ممکن است زودتر از انتظار آغاز شود
  دو مرد مکزیکی نادر ترین بارش دنیا را ثبت کردند+ فیلم
  پایان پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش / گذشت از قصاص قاتل
  تغییر چهره استادانه‌ تینا یلان در عجل معلق+ تصاویر
  قاتل الهه حسین‌نژاد در آستانه قصاص | همه جزییات حکم دادگاه
  عزیزی: از رأی کمیته استیناف تمکین می‌کنیم، تراکتور برای غیبت بیرانوند آماده است
  همکاری جنجالی سیدنی با برند جین!
  آنها موفق شدند؟
  وحید قلیچ: هنوز پرسپولیسی‌ام اما کنار استقلالی‌ها ایستادم!
  کری‌خوانی پرسپولیس برای بیرانوند و تراکتوری‌ها
  آگهی استخدام مزدور توسط گروهک جیش‌الظلم!/ماجرای پروژه فتح تهران که شکست خورد
  اتهامات بی‌اساس محمد جرجندی در فضای مجازی و پیامدهای حقوقی آن
  مرگبار ترین نقطه در تمام اقیانوس ها کجاست؟+ فیلم
  هشدار وزارت بهداشت: کاهش نگران‌کننده موالید در زنان متأهل ایرانی
  «جعفر ول کن» را گسترش دهید
  درخواست تکان‌دهنده دختر مهرجویی: قاتل پدر و مادرم را نکشید!
  "چگونه از ممنوع‌الخروج بودن خود مطلع شویم؟ | راهنمای استعلام
© شبکه خبری رونگار 1404

All rights reserved