اصغر زارعی، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با «صبح نو» در تحلیل رابطه وقایع اخیر سوریه و عراق اظهارکرد: «اهداف نامیمونی که رژیم صهیونیستی در سناریوهای سنتی خود برای توسعه اراضیاش در نظر گرفته و آنچه که تحت عنوان «از نیل تا فرات» بهعنوان آرمان این رژیم مطرح میشود، در واقع تلاشی است برای دور کردن تهدیدات از اراضی اشغالی.» رؤیای نیل تا فرات؛ سناریویی برای دور کردن تهدیدات از اراضی اشغالی وی با بیان اینکه بهزعم سران این رژیم، تا حدی نیز موفق شدهاند مسأله نوار غزه و حماس را مدیریت کنند، ادامه داد: «سقوط رژیم بشار اسد و تحولات بعدی با شرایطی فراهم شد که این رژیم بتواند یکی از سناریوهای خود را با عنوان «کریدور داوود» مطرح کند.» نقشههایی از مکه تا آذربایجان کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: «اخبار و اطلاعات منتشر شده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد برخی از تحلیلگران و مقامات ارشد رژیم صهیونیستی - چه در جغرافیای اراضی اشغالی و چه در دیگر کشورها از جمله ایالات متحده - نقشههایی را ترسیم کردهاند که اراضی اشغالی را تا مرزهای جمهوری آذربایجان، شرق سوریه، بخشهایی از اقلیم کردستان عراق و حتی مکه و مدینه در عربستان گسترش میدهد. این ادعاها نگرانیهای جدی را در میان حکام عرب منطقه از جمله اردن و عربستان سعودی به وجود آورده است.» زارعی افزود: «آنها احساس میکنند که رژیم جعلی و نیابتی صهیونیستی، اگر بخواهد به اهداف توسعهطلبانهاش برسد و با توجه به یاوهگوییهایی که در شبکههای اجتماعی از زبان مقامات آن پخش میشود، از حمایت کامل آمریکا برخوردار است. جریان قدرتمندی نیز در آمریکا حضور دارد که مسئولیت تأمین هزینههای این پروژهها را بر عهده گرفته و در پی تغییر جغرافیای منطقه، احیای طرحهای شکستخوردهای چون «خاورمیانه جدید» است که در سال 93 و در زمان خانم رایس و پدر بوش مطرح شده بود.» پشتپرده حمایت آمریکا از پروژههای صهیونیستی در منطقه وی خاطرنشان کرد: «با اعمال فشار جناح راست مذهبی افراطی آمریکا بر دولتهای منطقه، از جمله دولت سودانی در عراق، و با توجه به اهرمهایی که آمریکا در اختیار دارد - از جمله کنترل ذخایر ارزی عراق - این کشورها را تحت فشار قرار دادهاند تا جریاناتی نظیر حشدالشعبی را تضعیف کنند. این در حالی است که همان اشتباهاتی که در سوریه رخ داد، ممکن است در آینده در عراق نیز تکرار شود. وضعیت عراق اکنون در آستانه بحرانی خطرناک قرار دارد که میتواند دامنهاش به عربستان، اردن و حتی ایران کشیده شود.» کارشناس مسائل خاورمیانه اظهارکرد: «رژیم صهیونیستی با استفاده از پیوندهایی که با دولت ترکیه و جمهوری آذربایجان برقرار کرده و همچنین دیدارهایی که در روزهای اخیر با برخی کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان داشته است، به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود در شمال ایران است و این منطقه را نیز با تهدید مواجه کرده است.» چندپارگی ژئوپلیتیک و فروپاشی اقتدار جولانی زارعی یادآور شد: «در مورد سوریه و عراق، تحولات بسیار سریع اتفاق افتاد. در سوریه، با گذشت پنج ماه از سقوط بشار اسد، این کشور عملا به سه یا چهار بخش تقسیم شده است.» وی افزود: «منطقه ساحلی در غرب سوریه شامل استانهای لاذقیه در اختیار علویهاست. هرچند هنوز بهطور رسمی خودمختار یا مستقل نشده، اما زمینه چنین تحولاتی در آنجا کاملا محسوس است. در شرق و شمال شرق، کردها به دنبال ایجاد منطقهای دموکراتیک و نوعی خودمختاری هستند. در جنوب، در مرز با اردن و عراق نیز درگیریها به شدت ادامه دارد.» کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: «نیروهای جولانی در این مناطق هیچ تسلط یا تمرکز مشخصی ندارند و بخشی از ساکنان عرب بادیهنشین همچنان درگیر این تحولات هستند.» زارعی تصریح کرد: «ادامه حضور برخی جمعیت ها در مناطق ناپایدار، شرایط بیثبات و خطرناکی را رقم زده که زمینه را برای دخالت بیشتر نیروهای صهیونیستی فراهم کرده است. این وضعیت میتواند تهدیدی جدی برای مناطق مرزی عراق ایجاد کند. بنابراین، مدیریت بحران در عراق - بهویژه در شرایط فعلی - اهمیتی دوچندان یافته است.» احتمال ترور یا خروج جولانی وی یادآور شد: «از سوی دیگر ترکیه نیز حمایت کامل خود را از «جولانی» اعلام کرده و حتی اقدام به بمباران مناطقی کرده که تحت تسلط کردهای دموکراسیخواه در غرب هستند. در نتیجه، امروز در سوریه هیچ اراده سیاسی و امنیتی جدی در دولت جولانی دیده نمیشود و عملا تمامی زیرساختها و سازههای دفاعی و امنیتی این دولت از هم پاشیده است.» کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: «احتمال وقوع ترور یا خروج اجباری جولانی از سوریه در بازه زمانی کوتاهمدت نیز بسیار بالاست. در مجموع، گسترش ناامنی و بیثباتی در سوریه میتواند دامنه بحران را به لبنان - بهویژه مناطقی که گروه «دروزیها» در آن سکونت دارند - نیز بکشاند. این شرایط، وضعیتی بسیار دشوار را رقم زده که نیازمند رصد و پایش دائمی و دقیق تمامی تحولات است.» |