رسول کوهپایه زاده، وکیل میلاد حاتمی در گفت وگو با ایلنا با اشاره به انتقال موکلش از زندان اوین به زندان بزرگ دی پی حمله ددمناشه رژیم صهیونیستی به زندان اوین عنوان کرد: موکل میلاد حاتمی که در زمان حمله رژیم صهیونیستی به زندان اوین به عنوان شاهد عینی این جنایت هولناک حضور داشته است، مشاهدات خود را از به خون غلتیدن زندانیان، سربازان وظیفه، کادر پزشکی و کادر اداری اوین طی تماس تلفنی از زندان با بنده مطرح و بنده مطرح نموده است. وی افزود: این اولین ویسی است که از موکلم بعد از گذشت 5 سال از بازداشت و تحمل حبس از زندان ارسال می شود. حمله جتایتکارانه رژیم صهیونیستی بر خلاف قواعد جنگ و معاهدات بین المللی حقوق بشری صورت گرفته که میلاد حاتمی در زمان حمله به عنوان شاهد عینی مشاهداتش را طی تماس تلفنی بیان کرده است. این وکیل دادگستری به نقل از صحبت های میلاد حاتمی در زندان اوین گفت: موکلم در این تماس تلفنی می گوید من الان پنج سال است که در زندان هستم و برای اولین بار بعد از دستگیری دارید صدایم را می شنوید.می خواهم درباره جنگی که اتفاق افتاد و شاهد عینی ماجرا بودم صحبت کنم. در این 5 سالی که زندان بودم چه از مسئولان قضایی گرفته وچه پرسنل زندان و کادر پزشکی و حتی سرباز وظیفه در حال خدمت که هر کدام به نوعی امانتدار ما بودند چه من وچه سایر زندانیان انصافا چیزی جز خدمت رسانی و احترام و پیگیری کارهای زندانی ها ندیدیم. وی با اشاره به صحبت های موکلش گفت: میلاد می گوید: با اینکه ساعت اداری زندان تا ساعت یک الی دو ظهر بود اما در بسیاری از موارد یک سری از مسئولین تا ساعت هشت شب می ماندند و کار زندانی ها را راه می انداختند.به عنوان مثال معاون زندان آقای توسلی آدمی بود که تمام زندانیان با هر عنوان اتهامی ایشان را دوست داشتند چراکه همیشه هر کمکی از دستش بر می آمد برای همه زندانی انجام می داد. چه این آقا چه سایر شهدای زندان، همه آنها افراد خوبی بودند. واقعا آدم های خوبی بودند. اینطوری نیست که بخواهم تعریف بکنم و فکر نکنید من این حرفا را به خاطر گرفتن عفو میزنم. کوهپایه زاده گفت: در ادامه این تماس تلفنی موکلم می گوید: اگر حرفهایم به خاطر عفو گرفتن بود در این پنج سال صدایم را به گوش همه می رساندم نه اینکه در سکوت کامل باشم. میخواهم بگویم که واقعا اگه کسی ذره ای عرق ملی داشته باشد از اتفاقاتی که در کشور افتاد و خیلی ها شهید شدند، جگرش آتش می گیرد و قلبش به درد می آید. فکر کنم کسی تا حالا ندیده در جنگی بخواهند زندان یک کشور را بمباران کنند.در آن روز من چیزهایی را با چشم خودم دیدم که غیر قابل تصور بود. وی ادامه داد: میلاد درباره مشاهداتش از روز حمله می گوید: مثلا خیلی از رسانه ها آمدند گفتند فقط سر در زندان اوین رو زدن. ولی علت اصلی اینکه من بعد از پنج سال دارم حرفم رو به گوش مردم میرسونم اینه که گفتن همچین دروغ بزرگی هم ظالمانه است و هم یک بار برای همیشه خودم یقین پیدا کردم که این رسانه ها به خاطر منافع خودشان هر دروغی که بتوانند می گویند. مثلا همین بهداری زندان دقیقا چسبیده به بند ما بود که کاملا تخریب شد. جدا از اینکه خیلی ها همان اول بمباران شهید شدند، خیلی ها حتی جاهای دورتر به خاطر موج انفجار تیکه تیکه شدند.یکی از آنها امید ملاشهری که یکی از افسرنگهبان های زحمت کش بود. من خودم جنازه این بنده خدا را با چشم خودم جلوی اندرزگاه خودمان دیدم. وی تصریح کرد: حاتمی اعلام کرد حالا چه این آقا چه آن کادر درمانی که بهداری کار میکردند، چه خانواده هایی که برای ملاقات اومده بودند، چه خانم هایی که در ساختمان اداری کار میکردند خیلی هایشان جوان بودند و آرزو داشتند، چه سربازهای وظیفه و زندانی هایی که من با چشم خودم دیدم. اینها واقعا چه گناهی کرده بودند؟ این چه جنگ ناجوانمردانه ای است. حتی یکی از کادر درمان به نام خانم دکتر مکارم که متخصص عفونی هم بود و خیلی از زندانی ها را مداوا کرده بود جلوی در اندرزگاه با چشم خودم دیدم که موج انفجار پرتش کرده بود و دست و پاش به وضع فجیعی خرد و شکسته شده بود. خلاصه کلام اینکه با گذشت چند هفته از این داستان هنوز تحت تاثیر این موضوع هستم و در شوک این آدم هایی که بیگناه شهید شدند هستم. |