سخنگوی سابق وزارت امور خارجه در یادداشتی با بیان اینکه بعد از جنگ 12 روزه عناصر ذاتی و اکتسابی اقتدار ایران قوی‌تر شده، نوشت: ملت ایران منسجم‌تر از پیش و دشمن شناس‌تر شده و پیوند بین دیپلماسی و میدان عمیق و یک ایران پشت رهبر حکیم خود ایستاده و از عمق این معرکه پیچیده، ایرانی قوی‌تر و مقتدرتر از قبل در منطقه و جهان رونمایی خواهد شد.

 فارس نوشت، ناصر کنعانی سخنگوی پیشین دستگاه دیپلماسی در یادداشتی در خبرگزاری فارس نوشت: نتانیاهو در سفر به واشنگتن در حاشیه ضیافت شام با دونالد ترامپ مغرورانه می‌گوید که (اسماعیل) هنیه، (یحیی) سنوار و (سیدحسن) نصرالله کشته شده‌اند، حماس ویران شده و حزب‌الله (لبنان) از بین رفته است. تسلیحات باقیمانده نظام اسد (در سوریه) را نابود کردیم، سامانه‌های دفاع هوایی ایران را فلج کردیم و اکنون برای تأمین آینده ما و آوردن صلح برای منطقه، باید کار را (علیه ایران) به پایان برسانیم. وی مدعی شد که با همکاری مشترک با ترامپ چهره خاورمیانه را تغییر داده‌ایم.

ترامپ نیز در حاشیه ضیافت شام با نتانیاهو در پاسخ به سؤال خبرنگاران مدعی «حمله با بزرگترین بمب‌های غیراتمی تاریخ» به تأسیسات هسته‌ای ایران شد و گفت: اگر یادتان باشد، پیش از اینکه حمله را انجام دهیم، گفته بودم که هدف مذاکرات از بین بردن کامل برنامه هسته‌ای ایران است و این برنامه اکنون نابود شده‌ است. او همچنین ادعا کرد: سران ایران علاقه دارند با مقامات آمریکایی دیداری برای ایجاد صلح داشته باشند و دیدارهایی با ایران برگزار خواهد شد.

ترامپ همچنین با مقایسه غیرمستقیم ایران و سوریه تحت حکومت جولانی گفت: ما تحریم‌های سوریه را برداشتیم، چون می‌خواهیم به آنها فرصتی بدهیم. من خیلی دوست دارم بتوانم در زمان مناسب آن تحریم‌ها را از ایران (نیز) بردارم، به آنها فرصتی برای بازسازی بدهم، چون دوست دارم ببینم ایران به‌صورت مسالمت‌آمیز خودش را دوباره بسازد. اگر ایرانی‌ها دیگر مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل نگویند، فرصتی مثل سوریه خواهند داشت.

* نتانیاه‌و به هیچ یک ار اهداف اعلامی خود دست نیافته

اظهارات نتانیاهو در خصوص ترور فرماندهان و نابودی حماس در حالی صورت می گیرد که حماس پس از حدود 650 روز مبارزه و محاصره، همچنان مقاومت می‌کند و نتانیاهو به هیچکدام از اهداف اعلامی خود از زمان آغاز جنگ علیه غزه دست نیافته است. 

در حالی‌که نتانیاهو مغرورانه اصلاحات حماس بر مفاد توافق آتش‌بس را رد کرده و سفر خود به واشنگتن را برای اعلام مواضع پیروزمندانه خود آغاز کرده بود و تقریبا مقارن با مهمل‌گویی‌های نتانیاهو در واشنگتن، عملیات کمین حماس علیه نظامیان رژیم صهیونیستی در «بیت حانون» در نوار غزه به اعتراف خود صهیونیست‌ها سنگین‌ترین و دردناک‌ترین ضربه بر اسراییل پس از عملیات طوفان الاقصی بود. بلافاصله پس از این عملیات حماس اعلام کرد که در صورت عدم خروج نظامیان اشغالگر از غزه، مرگ یا اسارت سرنوشت آنهاست.

سرلشکر «گیدئون شفر»، رییس سابق سرویس امنیت ملی رژیم صهیونیستی پس از عملیات مثال زدنی حماس در بیت حانون می‌گوید، در حال حاضر ما در غزه از شکارچی تبدیل به شکار و طعمه شده‌ایم و نیروهای فلسطینی علیه ما کمین کرده‌ و عملیات برنامه‌ریزی می‌کنند.

* انصارالله یمن

در همین زمان انصارالله یمن نیز مدتی پس از آتش‌بس یکطرفه واشنگتن علیه دولت صنعا و خروج ناوهایش از منطقه دریای سرخ و خلیج عدن، عزم راسخ خود را در ادامه حمایت از غزه نشان داد و در اوج قدرت نمایی، ابتدا کشتی حامل کالا به مقصد بنادر اسراییل با نام «مجیک سیز» و سپس کشتی «ایترنیتی سی» را پس از هشدارهای اولیه مورد هدف قرار داد و هر دو را غرق کرد. 

علاوه بر آن در اقدامی بی‌سابقه جنگنده‌های متجاوز اسراییلی را با پدافند موشکی ضدهوایی هدف گرفت و فراری داد و بلافاصله حمله صهیونیست‌ها به یمن را با حملات موشکی و‌ پهپادی به عمق اراضی اشغالی پاسخ داد. به این ‌ترتیب انصارالله همچنان تنگه راهبردی باب المندب و پهنه دریای سرخ و منطقه خلیج عدن را تحت اشراف و کنترل خود حفظ کرده و بنادر اسراییل در دریای مدیترانه را با خسارات کمرشکن تجاری و اقتصادی مواجه کرده است.

* حزب‌الله دست بر ماشه ایستاده

در سویی دیگر، حزب‌الله لبنان متناسب با شرایط سیاسی این کشور، گرچه صبر راهبردی در حوزه نظامی را پیشه کرده، اما دست بر ماشه ایستاده است. علاوه بر آن ضمن مشارکت مؤثر در ساختار دولت لبنان، مجددا مواضع سیاسی مقتدرانه خود در حفظ سلاح و آمادگی برای دفاع از لبنان را مورد تاکید قرار داده است.

* ایران جنگ را به عمق اراضی اشغالی کشاند

و اما جمهوری اسلامی ایران نیز در جنگ تحمیلی 12 روزه، پروژه تجاوز نظامی و جنگ ترکیبی براندازنده اسراییل و آمریکا علیه ایران را با شکست مواجه کرده و با انجام حملات و ضربات کوبنده به رژیم اسراییل (که چنین حملاتی از زمان تأسیس این رژیم جعلی بی‌سابقه بوده)، جنگ را به عمق اراضی اشغالی و نیز پایگاه نظامی راهبردی آمریکا در «العدید» کشاند. 

پس از حملات‌ کوبنده ایران بود که آمریکا و رژیم صهیونیستی خواستار آتش‌بس شدند و ایران نیز با روش و اراده خود عملیات تنبیهی علیه اسراییل و آمریکا را متوقف کرد.

* شکست اضلاع محور مقاومت ادعای پوچی بیش نیست

در این بین ادعاهای ترامپ در خصوص نابودی توانایی هسته‌ای ایران نیز از سوی مراجع و مراکز تخصصی نظامی، اطلاعاتی و فنی با تردیدهای جدی مواجه شده و از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران با قانون جدید مصوب مجلس‌ شورای اسلامی، ابتکار عمل در مدیریت و محافظت از مراکز هسته‌ای صلح‌آمیز خود را در دست گرفته است.

وضعیت یاد شده در غزه، یمن، دریای سرخ و تنگه باب المندب، لبنان و ایران اثبات می‌کند که آمریکا و رژیم صهیونیستی در پروژه اخیر ضدایرانی خود - که مقدمه یک‌ کلان پروژه در منطقه بوده- با شکست مفتضحانه‌ای مواجه شده‌اند. رجزخوانی های نتانیاهو در واشنگتن نیز در واقع چیزی جز گزافه‌گویی و اعلام پیروزی‌های وهمی به منظور حفظ آبرو و تداوم حکومت خویش نبوده و شکست اضلاع محور مقاومت ادعای پوچی بیش نیست.

* مقایسه سوریه با ایران مقایسه‌ای مضحک است

نشریه آمریکایی فارین افرز در مقاله اخیر خود می‌نویسد «حملات آمریکا و اسراییل جان تازه‌ای به جمهوری اسلامی (ایران) بخشید و آن را قدرتمندتر کرد. نتیجه واضح جنگ این بود که ایران تسلیم نشد و بعید است که در آینده نیز رفتار متفاوتی از خود نشان دهد.»

در این بین اظهارات ترامپ در خصوص لغو تحریم‌های سوریه و امکان تکرار آن در خصوص ایران در صورت حرف شنوی ایران، شاهد دیگری بر صحت فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری است که فرموده‌اند «آمریکایی‌ها فقط به تسلیم ایران راضی می‌شوند و نه به کمتر از آن.»

در این‌ خصوص باید گفت مقایسه سوریه تحت سیطره جماعت جولانی با جمهوری اسلامی ایران مقایسه مضحکی است و هیچ عقل سیاسی سلیمی چنین مقایسه‌ای را بر نمی‌تابد. آنچه که جماعت دست نشانده جولانی بر سر سوریه آورده است، از دست دادن همه عناصر قدرت و پایداری سوریه و تسلیم محض در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی است و در مقابل آن ترامپ در کلام و نه در عمل از لغو تحریم‌های سوریه خبر داده است. (البته جوانان و فرزندان غیور و آزاده سوریه این وضع را هرگز تحمل نخواهند کرد.)

* ایران هرگز تسلیم خواسته‌های سلطه جویانه‌ نخواهد شد

فلذا اظهارات رندانه ترامپ مبنی بر امکان رفع تحریم‌های ایران همانند سوریه، معنای دیگری غیر از درخواست تسلیم کامل ایران و دست کشیدن ایران از تمامی ارکان و عناصر قدرت و اقتدار ملی خویش ندارد. 

بدیهی است که ایران مقتدر که در سایه تدابیر اعجازگونه و حکیمانه رهبر معظم انقلاب، شجاعت و قدرت‌نمایی قوای مسلح و انسجام مثال زدنی دولت و ملت، جنگ تحمیلی آمریکا و اسراییل را به عمق سرزمین‌های اشغالی و پایگاه نظامی آمریکا کشانده و آن‌ها را مجبور به درخواست آتش‌بس کرده، هرگز تسلیم چنین خواسته‌های سلطه جویانه‌ای نخواهد شد.

* مشکل آمریکا اصلِ نظام جمهوری اسلامی و ایران مستقل و قدرتمند است

حمله نظامی رژیم اسراییل و متعاقبا آمریکا به ایران در حالی که ایران پایبندی خود را به دیپلماسی برای حل اختلافات و توافق در خصوص موضوع هسته‌ای و اعتمادسازی نشان داده و دور ششم مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا در شُرف برگزاری بوده، گویای این واقعیت است که از نظر آمریکا دیپلماسی اصالت و ارزش ذاتی نداشته و این هدف است که وسیله را توجیه می‌کند. 

مشکل آمریکا نه موضوع هسته‌ای و یا حتی موشکی، بلکه اصلِ نظام جمهوری اسلامی و ایران مستقل و قدرتمند فارغ از نوع گرایش و تعلق سیاسی دولت‌های منتخب و مستقر در آن است.

راهبرد منطقه‌ای آمریکا آن است که اسراییل باید قدرت برتر منطقه بوده و هیچ قدرتی بالاتر از اسراییل نباشد، فلذا از نظر آمریکا راهکار سیاسی و یا نظامی و یا جنگ ترکیبی در خصوص ایران باید به یک نتیجه ختم شود و آن مهار، تضعیف و تسلیم ایران است و هر راهکاری که این هدف را تأمین کند، اصالت و مطلوبیت دارد.

* زورآزمایی آمریکا و اسراییل علیه ایران به انحاء مختلف ادامه می‌یابد

اقدامات و تجاوزات رژیم‌های اسراییل و آمریکا در غزه، لبنان، سوریه، عراق و یمن و حمله نظامی آنها به ایران گویای آن است که منطقه غرب آسیا صف‌آرایی و تحولات عمیق و تعیین کننده‌ای را تجربه می‌کند که نتیجه آنها نقشه آینده منطقه را ترسیم خواهد کرد. 

در این صف‌آرایی رژیم اسراییل خود را در جنگی وجودی می‌بیند و وجود اسراییل سرنوشت حضور آمریکا و بلوک غرب در منطقه را تعیین می‌کند. بنابراین بدیهی است که زورآزمایی آمریکا و اسراییل علیه ایران به انحاء مختلف ادامه خواهد یافت.

* فرهنگ مقاومت گستره‌ای جهانی یافته

اما اضلاع محور مقاومت در منطقه همچنان مقتدر، متحد و منسجم است و بلکه فرهنگ مقاومت گستره‌ای جهانی یافته است. عناصر ذاتی و اکتسابی اقتدار ایران قوی‌تر شده است. همچنین جمهوری اسلامی ایران عضو مؤثر بلوک‌های منطقه‌ای و ساختارهای چندجانبه ای نظیر شانگهای و بریکس است و منافع راهبردی ایران با منافع راهبردی کشورهایی نظیر روسیه، چین، پاکستان، عراق و کشورهای دیگری در ماورای منطقه غرب آسیا پیوند خورده است. 

ملت ایران نیز منسجم‌تر از پیش و دشمن شناس‌تر شده و پیوند بین دیپلماسی و میدان عمیق و یک ایران پشت رهبر حکیم خود ایستاده است. بی‌شک از عمق این معرکه پیچیده و در هم تنیده، ایرانی قوی‌تر و مقتدرتر از قبل در منطقه و جهان رونمایی خواهد شد، ان‌شاءالله.