صبح نو: محمود محمدی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «صبح نو» در تحلیل چشمانداز نقشه آمریکا و نتانیاهو اظهارکرد: «همه چیز بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد. هشتاد سال، بعضیها میگویند 30 سال، برخی تا صد سال، این نظریه وجود دارد که نظم دنیا دچار دگردیسی میشود. این اتفاق میافتد. نظم بینالمللی، نظم محیط بینالمللی از نظر چینش قدرتهای جهانی و منطقهای مشخص میشود. اتفاقات اخیر هم دو بُعد دارد.» وی افزود: «یعنی تجاوزی که از طرف اسراییل و آمریکا به ایران صورت گرفت، یک بُعدش برمیگردد به همین پیچ تاریخی که ما در آن قرار داریم و در واقع به تجدید و نوسازی نظم جهانی مرتبط است. سوال این است که چه اتفاقی دارد میافتد؟ تمام قدرتها تلاش میکنند که جایگاه خودشان را برای پنجاه، صد سال آینده تثبیت کنند.» کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: «در این گرد و غبار تغییرات، به طرحی که آمریکاییها بعد از 1945، یعنی بعد از جنگ جهانی دوم، در غرب آسیا طراحی کردند، میرسیم. در سال 1948، تشکیل رژیم اسراییل رخ داد و در سال 1949 پیمان ناتو منعقد شد. اینها اتفاقی نبوده، بلکه برمیگردد به این واقعیت که طرحهای منطقهای باید مبتنی بر نقاطی باشند که این نظم را تضمین کنند. تشکیل ناتو و رژیم صهیونیستی هم در همین راستا بوده است.» محمدی با بیان اینکه اکنون نکتهای که وجود دارد این است که بُعد دوم تجاوز اسراییل به ایران هم در راستای تثبیت همان نظم بوده، ادامه داد: «یعنی بهنوعی رژیم صهیونیستی بهعنوان بخشی از طرح غربیها بعد از جنگ جهانی دوم، باید بههرحال در منطقه تثبیت میشد و دشمنانش یا کنار میرفتند یا تجزیه میشدند و به کشورهای کوچکتر تبدیل میگشتند تا هیچ تهدیدی علیه این کانون قدرت غرب در آسیا وجود نداشته باشد. بنابراین، این تجاوز دو بُعد داشت و قابل پیشبینی بود.» دو بُعد تجاوز اخیر اسراییل به ایران وی یادآور شد: «معتقدم تجاوزی که رژیم صهیونیستی بیمحابا علیه ایران آغاز کرد، یک تجاوز هیجانی نبود، بلکه یک تجاوز راهبردی بود. این تجاوز نشان میدهد آمریکاییها بهطور مشخص به دنبال تعیین تکلیف ایران در منطقه هستند. بنابراین، این کنش، هیجانی، اتفاقی یا نسنجیده محسوب نمیشود. البته محاسبات آنها اشتباه بود. منابع اطلاعاتی که مبنای راهبرد جنگ علیه ایران قرار گرفت، چندان مؤثر نبود و شناخت فرهنگی و اجتماعی لازم از مردم ایران نداشتند. به همین دلیل محاسباتشان غلط از آب درآمد.» *این جنگ نبود؛ تجاوزی راهبردی با پاسخ دفاعی ایران کارشناس مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: «به نظر من، این تقابل ادامه خواهد داشت، مخصوصا در حوزه نظامی. البته کلمه «جنگ» که امروز استفاده میشود، در ادبیات حقوق سیاسی کلمه دقیقی نیست. طبق قانون اساسی، فرمان جنگ را رهبر انقلاب صادر میکنند و من ندیدم رهبر معظم انقلاب از اصطلاح جنگ یا اعلان جنگ در این ماجرا استفاده کرده باشند. این یک نبرد بود که در قالب تجاوز و دفاع قابل توجیه بوده است. یعنی بر اساس ماده 76، تجاوزی به ایران صورت گرفت و شورایعالی امنیت ملی مصوب کرد که پاسخ متناسب داده شود. این پاسخ دفاع محسوب میشود و ادامه پیدا نمیکند. بنابراین، بحث آتشبس هم بیمعناست؛ چون جنگی در کار نبوده، بلکه تجاوزی صورت گرفته و پاسخ متناسب داده شده است.» تقابل نظامی ادامه دارد؟ محمدی تصریح کرد: «از نظر حقوق سیاسی، این تقابل ادامه خواهد داشت. آرایش آن متفاوت خواهد بود. به نظر من، اسراییل صرفا مجری است .» وی افزود: «بنابراین، تقابل ادامهدار خواهد بود و ممکن است به درگیریهای مرزی مثلا در حوزه اقلیم کردستان منجر شود. با توجه به انحلال حکومت مستقل کردستان و خلع سلاح گروههای مسلح در آنجا، وضعیت متفاوتی شکل گرفته است. روسیه هم اجازه نمیدهد که این معادلات بدون کنترل باقی بماند، همانطور که در جنگ اوکراین اجازه نداد آثار پیمان امنیتی خدشهدار شود. کارشناس مسائل بینالملل اظهارکرد: «ما در سوریه هم باید نگاه راهبردی داشته باشیم. نمیتوانیم با سادهلوحی و حسن نیت غیرواقعبینانه مسائل منطقه را پیش ببریم. مبارزه یک واقعیت است و مسائلی که موساد طراحی میکند، همچون پروژههای اطلاعاتی در آذربایجان، نشان میدهد که هدف نهایی تثبیت نظم امنیتی غرب است. ترامپ هم در کتابش اشاره میکند: «اجازه نمیدهم یک دلار از مالیات مردم آمریکا برای امنیت کشور دیگری هزینه شود. اگر امنیت میخواهند، باید پولش را بپردازند.» محمدی با بیان اینکه قطعا حمله به ایران با بهرهبرداری عربستان، امارات و قطر همراه بوده است، تأکید کرد: «حتی ترکیه نیز که از منظر دشمنی به موضوع نگاه میکند، از این ماجرا بینصیب نبوده است. مسأله اصلی اینجاست که تجاوز اخیر به ایران بدون هماهنگی نبوده است. اگر این عملیاتها موفق میشد، افراد ترور شده چه جایگاهی در شورای امنیت ملی و ساختار دفاعی کشور داشتند؟ اگر حمله به سران سه قوه همزمان با شورشها صورت میگرفت، چه پیامدهایی در ایران رقم میخورد؟» تصویر اقتدار آمریکا در منطقه آسیب دید وی اضافه کرد: «باید ماهیت تجاوز 12 روزه اخیر را شناسایی کنیم و بدانیم اگر اهداف طراحان محقق میشد، چه سرنوشتی در انتظار کشور بود. ما اگر بخواهیم درگیری زمینی داشته باشیم، همزمان در بلوچستان و همزمان در مرزهای آذربایجان، فکر میکنم بدون زمینهسازی چنین حملهای مجدد به ایران اتفاق نیفتد. علتش هم خسارات فوق سنگینی است که طرف مقابل متحمل شد. نمیخواهم بگویم هژمونی، شاید این عبارت اینجا مناسب نباشد، اما بههرحال آن تصویر اقتدار آمریکا در منطقه آسیب دید. همیشه میگفتند: «بزن، ولی یواش بزن؛ بزن، ولی قبلش بگو.» همین زدن برای ما موضوعیت داشت.» کارشناس مسائل بینالملل اظهارکرد: «اما به نظر من غافلگیری ما در مذاکره نبود، بلکه در بیتوجهی به سیگنالهایی بود که در آرایش دفاعی منطقه دیده میشد. ما متوجه نبودیم چه معاملههایی در ترکیه و عراق صورت گرفته یا سالیان سال در آنجا جنگیده بودیم. در مذاکرات به مطالب مهمی که در رابطه با ایران مطرح شد توجه نکردیم. اینها باید مورد دقت قرار گیرد.» محمدی گفت: «این تقابل، به صورت جدی ادامه خواهد داشت. به نظر من، حمله غافلگیرانه مجدد مانند سری قبل توسط رژیم صهیونیستی رخ نخواهد داد. فکر میکنم اینبار ما چالشهای دیگری خواهیم داشت؛ مثلا با کار روی افکار عمومی، جامعه را دوقطبی کنند. دستگاههای شورای امنیت کشور و دادستان کل باید به این موضوع توجه داشته باشند که فضای مجازی چگونه میتواند مردم را به خیابانها بکشاند. همچنین ممکن است تعدادی از نیروهای رادیکال نیز به این مسأله دامن بزنند. این مسأله نیازمند ظرافت است. امنیت ملی باید متکی به مردم باشد.» مهمترین عامل قدرت، مردم هستند وی خاطرنشان کرد: «مهمترین عامل قدرت، موشک یا بمب اتم نیست؛ مردم هستند. این همبستگی و ائتلاف اجتماعی باید بهعنوان یک سرمایه ملی حفظ شود. امیدوارم این سرمایه را مانند سرمایههای دیگر خراب نکنند. الان مردم فارغ از حجاب یا بیحجابی، همه یک حرف میزنند: «خاک ما مورد تجاوز قرار گرفته.» این مسأله بسیار مهم است.» کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: «تجاوز بعدی به شکل دیگری اتفاق خواهد افتاد. ما نباید صرفا حالت دفاعی داشته باشیم. بههرحال دشمنی داریم که دنبال کشور پهناور ماست. بعد از ایران نوبت عربستان و دیگران است. ترکیه، آذربایجان، امارات و قطر هم خیلی همراه نیستند. محیط امنیتی ما بسیار مهم است و نظریههای مختلفی در حوزه دیپلماسی وجود دارد.» دو رویکرد برای پیشرفت ایران؛ مدلهای شرق آسیا یا تکیه بر مقاومت داخلی محمدی تأکید کرد: «اما نکته مهم این است که باید به مدلهای موفق جهانی مثل ژاپن، سنگاپور و کره جنوبی توجه کنیم. اصلاحطلبان و اصولگرایان هر دو باید به این مدلها فکر کنند. یک جریان معتقد است که مسیر پیشرفت ما باید شبیه کره جنوبی، ژاپن و سنگاپور باشد. جریان دوم معتقد است که باید به توانمندیهای داخلی تکیه کنیم و مقاومت داشته باشیم.» |