| در میانه تنشهای گاه وبیگاه منطقهای، بار دیگر نشانههایی از حرکت واشنگتن به سمت گفتوگو با تهران دیده میشود؛ نشانههایی که نه رنگ آشتی دارد و نه نشانی از بازگشت به مسیرهای عادی دیپلماتیک، بلکه بیشتر بر وجود «پنجرهای نیمهباز» دلالت میکند؛ پنجرهای که محتاطانه و با تکیه بر ارزیابیهای امنیتی گشوده شده است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، از «درخواست مجدد» آمریکا برای مذاکره خبر داده؛ اما همزمان تأکید میکند که ایران وارد هیچ مسیری نخواهد شد که در آن «تحمیل و دیکته» جای «گفتوگو و احترام متقابل» را بگیرد. عراقچی در توضیح چرایی این چرخش آمریکاییها بهصراحت میگوید حمله به تأسیسات هستهای ایران نهتنها به هدف واشنگتن نرسید، بلکه ثابت کرد «موضوع هستهای ایران راهحل نظامی ندارد» و آمریکا این واقعیت را با تجربه میدانی دریافته است. او رویکرد فعلی واشنگتن را بهگونهای توصیف میکند که امکان شکلگیری «مذاکره برابر و منصفانه» در آن دیده نمیشود. در همین چارچوب، سعید خطیبزاده، معاون وزیر خارجه، با ادبیاتی صریحتر هشدار میدهد که اگر مذاکرهای در این مقطع انجام شود، «مذاکرهای مسلح» خواهد بود؛ گفتوگویی که نه بر پایه اعتماد، بلکه زیر سایه تهدید، فریب و سابقه اقدامات آمریکا تعریف میشود. او تأکید میکند دولت ایران تا آخرین لحظه برای جلوگیری از جنگ تلاش کرده اما آنچه رخ داده محصول «توهمات و برداشتهای غلط» طرف مقابل بوده است؛ برداشتهایی که واشنگتن کوشید پشت پرده «تئاتر مذاکره» پنهان کند. مذاکره زیر سایه جنگ؛ مسبوق به سابقه اما ... در ارزیابی این وضعیت باید یادآور شد که گفتوگوهای احتمالی امروز میان تهران و واشنگتن در حالی مطرح میشود که آمریکا تنها در هفتههای اخیر، بهصورت علنی خاک ایران و تاسیسات دفاعی وهسته ای کشور را هدف حملات مستقیم قرار داده است. با وجود این، تاریخ روابط بینالملل نشان میدهد که مذاکره در دل جنگ یا پس از آن، امری نامتعارف نیست. ایران و عراق پس از هشتسال جنگ فرسایشی پای میز مذاکره نشستند؛ روسیه و اوکراین در چهار سال اخیر با وجود ادامه درگیری، هم از طریق میانجیها و هم در مقاطعی بهصورت مستقیم گفتوگو کردهاند و حتی حماس و رژیم صهیونیستی نیز در برخی بزنگاهها وارد مذاکره شدهاند. این نمونهها یادآور یک اصل بنیادیناند: مذاکره میان دشمنان، خود یک ابزار قدرت است؛ موضوع اصلی نه «اصل گفتوگو»، بلکه «چارچوب و کیفیت» آن است. سه مولفه کلیدی در مذاکره با این حال، «پنجره نیمهباز» مورد اشاره عراقچی و خطیبزاده تنها زمانی به مسیری واقعی تبدیل میشود که سه مولفه اساسی آن یعنی زمان، موضوع و شیوه مذاکره بهدرستی سنجیده شود. 1. زمان مذاکره سوال اصلی این است که آیا درخواست واشنگتن از موضع ضعف مطرح شده یا بخشی از یک محاسبه جدید است؟ تهران تصریح میکند که آمریکا در حمله نظامی اخیر نتوانست به اهداف خود دست یابد و همین ناکامی، وزن بازدارندگی ایران را آشکار کرده است. از این منظر، ایران نه با دست خالی و نه از روی اضطرار، بلکه با اتکا به موقعیتی که قادر به تغییر معادله است، درباره اصل مذاکره تصمیم میگیرد. 2. موضوع مذاکره پرسش بعدی درباره ماهیت گفتوگوست. آیا مباحث هستهای در دستور کار است؟ اگر چنین است، ترامپ پیشتر مدعی شده بود برنامه هستهای ایران را «نابود» کرده؛ پس مذاکره بر سر چه خواهد بود؟ آیا بحث از غرامت و خسارت ناشی از حملات اخیر است؟ یا این که پروندههای منطقهای و موشکی هدف اصلی آمریکاست؟ ایران بارها تأکید کرده غنیسازی خط قرمز و «غیرقابل مذاکره» است؛ بنابراین موضوع واقعی گفتوگو باید با شفافیت مشخص شود. 3. شیوه و سازوکار مذاکره مسئله سوم به شکل مذاکرات مربوط است: مستقیم یا غیرمستقیم؟ با واسطه یا بدون واسطه؟ در تهران، بارها تأکید شده مذاکره باید «از موضع برابر، عادلانه و شرافتمندانه» باشد و مذاکره مستقیم زمانی معنی دارد که فشار نظامی و تهدید کنار گذاشته شود. از همینرو، نقش کشورهایی مانند عمان میتواند در مدیریت بستر گفتوگو تعیینکننده باشد. از زاویه راهبردی، این «پنجره نیمهباز» میتواند به ابزاری برای نمایش بلوغ سیاسی و قدرت چانهزنی ایران بدل شود؛ فرصتی برای نشان دادن این که تهران آماده مذاکره هست اما نه آماده عقبنشینی. چنین وضعیتی پیام روشنی برای بازیگران منطقهای و بینالمللی دارد: ایران همچنان بازیگری فعال است که توانایی مدیریت همزمان میدان و دیپلماسی را دارد. با این حال، مسیر همچنان پرریسک است. اگر واشنگتن به درخواستها و پیامهای ایران پاسخ مشخص ندهد، این پنجره میتواند به سرعت بسته شود و اگر مذاکرات جنبه «تحمیلی» پیدا کند، اساساً از دستور کار تهران خارج خواهد شد. در نهایت، فصل تازه دیپلماسی میان ایران و آمریکا، نه آغاز یک آشتی، بلکه میدان آزمون قدرت، صبوری و محاسبه سیاسی است. پنجرهای که نیمهباز است و اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند مقدمهای بر گفتوگویی منصفانه باشد؛ اما اگر خلاف این پیش رود، تنها بر شدت تنشها خواهد افزود. خراسان |