در فضای سیاسی امروز ایران میتوان سه گفتار یا جریان اصلی را در مواجهه با مسائل داخلی و خارجی تشخیص داد: اول، جریانی که میتوان آن را «جریان پارادایم شیفت» نامید. این جریان بر عادیسازی روابط با آمریکا، گفتوگو و حرکت به سمت یک توافق جامع تأکید دارد. آنان حتی از دیدار احتمالی رییسجمهوری با رهبران آمریکایی در نیویورک سخن گفتهاند. از نگاه منتقدان، این جریان در پی آن است که دولت را به هزینه گفتار و باورهای خود تبدیل کند. این طیف روابط خارجی را همچنان از منظر ایدئولوژیک میبیند و در بزنگاههایی مانند جنگ 12روزه نیز تغییری جدی در رویکردشان پدید نیامده است. در برابر این گروه، جریان دوم قرار دارد که میتوان آن را «طرفداران رئالیسم تهاجمی» نامید. این طیف عمدتاً در زمره نیروهای رادیکال جناح راست و منتقدان دولت قرار میگیرند. آنان مخالف هرگونه مذاکره و تفاهماند و نگاهشان کاملاً مبتنی بر بازدارندگی سخت است. در حوزه سیاست هستهای، برخی از آنان حتی از حرکت به سوی ظرفیتهای تسلیحاتی سخن گفتهاند. این جریان در مجلس نیز نمایندگانی دارد و منتقد وعدههای دولت و عملکرد فرماندهان نظامی است. اما در میان این دو قطب، جریان سومی نیز وجود دارد که میتوان آن را «نیروی عملگرا و میانهرو» دانست. این جریان شامل مسئولان کلیدی کشور از جمله آقایان پزشکیان، قالیباف، اژهای و لاریجانی است. ویژگی اصلی آنان اتخاذ رویکردی تاکتیکی در سیاست خارجی است. این گروه معتقد است، در مذاکره با غرب نباید بسته شود و اگر فرصتی برای کسب منافع باشد، باید از آن استفاده کرد، اما نه در حد نرمالسازی کامل روابط. در عین حال، بر حفظ روابط با چین و روسیه نیز تأکید دارند. دغدغه اصلی آنان اداره کشور و جلوگیری از تشدید شکافهای سیاسی است. در واقع، این جریان میانه میکوشد از قطبیسازی پرهیز کند و با عملگرایی، مسائل کشور را حلوفصل کند. بدنه اجتماعی بزرگی نیز متمایل به همین گفتمان است. چنانکه سخنان اخیر آقای طباطبایی، معاون اطلاعرسانی دولت، نیز مرزبندی روشنی با دو طیف افراطی نشان میدهد و تأکید میکند، رأی آقای پزشکیان قابل مصادره از سوی اصلاحطلبان نیست. بنابراین میتوان گفت سیاست داخلی دولت جدید، ترجمهای از همین رویکرد میانه و عملگرایانه است که هم فرصتهایی برای حل مسأله دارد و هم با تهدیدهایی از دو سوی افراطی مواجه است. منبع: روزنامه ایران |