تیم ملی ایران این روزها در یکی از مبهم ترین و ناامیدکننده ترین دوره های خود به سر می برد؛ نه خوب بازی می کند و نه خوب نتیجه می گیرد. سه بازی پیاپی است که شاگردان قلعه نویی موفق به پیروزی نشده اند؛ از گل خوردن مقابل افغانستان تا کامبک تلخ برابر تاجیکستان، نتایجی که برای تیم ملی ما به هیچ عنوان قابل قبول نیست. با این حال، امیر قلعه نویی به جای پذیرش ضعف ها و پاسخ به انتقادات، همواره با جملاتی تکراری و مبهم سعی در توجیه شرایط دارد. او بارها گفته: در بدترین شرایط تاریخ فوتبال مان، سریع ترین صعود را داشتیم نسل تیم ملی را تغییر دادیم این تیم در جام جهانی حرف های زیادی دارد، مغرضانه انتقاد می کنند! اما پرسش اصلی اینجاست: منظور از آن سخت ترین شرایط دقیقا چیست؟ تیم ملی در مقدماتی جام جهانی در آسان ترین گروه ممکن قرار داشت، همه امکانات در حد توان فراهم بود، بهترین بازیکنان در اختیار کادرفنی بودند و هیچ بحران خاصی تیم را تهدید نمی کرد. پس این سختی که قلعه نویی از آن حرف می زند، کجاست؟ واقعا یکی بیاید و حداقل حرف های سرمربی تیم ملی را برای ما و مردم ترجمه کند تا بفهمیم پشت پرده این صحبت ها چیست و تیم بی برنامه و سردرگم او دقیقا چه شرایط سخت تاریخی را تجربه کرده که او با هنر مربیگری اش و البته دستیاران فوق العاده حرفه ای و با دانشش توانسته تیم ملی را نجات دهد و از منجلاب بیرون بکشد. از سوی دیگر، برخلاف ادعای تغییر نسل، در زمین همان چهره های تکراری و سبک های قدیمی دیده می شوند. تیم ملی نه برنامه ای روشن دارد، نه شادابی و انگیزه ای تازه. بازی های تیم ملی خسته کننده، کند و بدون برنامه هستند و مشخص است که هیچ پیشرفتی در بعد تاکتیکی حاصل نشده است. آنوقت دوستان هر روز از پیشرفت تاکتیکی و درخشش در جام جهانی حرف می زنند. فوتبال ملی ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند پاسخ گویی، شفافیت و شجاعت در پذیرش اشتباهاتاست، نه تکرار شعارهایی که هیچ ردی از واقعیت در زمین ندارند؛ چون مردم ما کاملا فوتبال را می فهمند و می توانند درست را از غلط تشخیص دهند. |