تا پیش از سریال اجل معلق ، مخاطبان ایرانی سریال کمدی در پلتفرم را با چنین کانسپتی(محتوا) ندیده بودند، چرا که در اکثر یا بهتر است بگویم در همه موارد، کمدی، زخمیِ و قربانی (آنچه مخاطب می پسندد) می شد اما سریال اجل معلق ساخته عادل تبریزی خود را از این ورطه هولناک ضد ساختاری جدا کرد و در همان قسمت اول با زبانی صمیمانه و با حفظ احترام و شان مخاطبان، ساختمان سریال را آن طور که تکنیک، اصول و خلاقیت حکم می کند، بنا کرده و می بینیم که مخاطبان هم از این خلق گرایی و خلاقیت استقبال ویژه ای کردند. اولین بار، نسل جوان و نسل زد ایرانی با شیوه تفکر مدرن و سبک سلیقه های خاصی که دارند، برای اولین بار نسبت به نگاه معنوی و انسانی یک سریال که در خصوص دنیای پس از مرگ است و آموزه های معنوی بسیار عمیقی که دارد، گارد نگرفته و با هر نوع نگاه عقیده ای که دارند در دنبال کردن سریال اجل معلق علاقه و اشتیاقشان، واحد و هماهنگ است. این یعنی موفقیت کامل یک اثر هنری در ارائه مفاهیم به جامعه جوان. چه چیزی قدرتمندانه تر از این که سریال اجل معلق توانست زبان هم صحبتی با نسل جوان امروز و نسل زد را با ادبیاتی گیرا، جذاب و روانشناختانه پیدا کند و ارتباطی مستقیم با نسل امروز بگیرد!؟ باید گفت که عادل تبریزی به عنوان کارگردان، به شناخت دقیقی از چگونگی هم صحبتی با نسل جدید و همزمان، نسلی قبل تر و در واقع عمومیت جامعه رسیده است، قبل از ورودش به سینمای بدنه رسیده است...به شکلی که در اولین فیلم سینمایی اش(گیجگاه) توانست با ارجاعات نوستالوژیک دهه 60 و تاریخ روایت گذشته، همزمان دهه های 70 و 80 و حتی 90 را هم به صورت گسترده به عنوان مخاطبانی دارا باشد که از دیدن اثر لذت برده و همزمان، شرایط گذشته دهه شصتی ها را با رفرنس(ارجاع) و تصویر ببینند و باور کنند. در این بین نباید میزان کیفیت بالای متن فیلمنامه را در این سریال نادیده گرفت. حمزه صالحی نویسنده اجل معلق توانست به اثبات برساند که بستر اجرایی اگر فضای مناسبی برای کیفیت نگارشی به او دهد، این جوان شایسته و خوش قلم، بهترین کیفیت را ارائه می دهد و در سریال اجل معلق فضایی با پتانسیل(ظرفیت) بالا به این نویسنده با آتیه سینما داده شد. |