در تازهترین یادداشت شورای روابط خارجی آمریکا، «ری تکیه» کارشناس سرشناس مسائل ایران، با اذعان به ناکارآمدی تحریمها و شکست مکانیسم ماشه، مدعی شده است که ایده مبادله امتیازات هستهای در برابر رفع تحریمها دیگر در ایران مخاطبی ندارد. او در عین حال میکوشد با طرح مفهوم «غنیسازی صفر»، مسیر جدیدی از جنگ شناختی علیه تهران بگشاید. در یکی از تازهترین خروجیهای اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا، «ری تکیه» چهرهای شناختهشده در حوزه ایران، یادداشتی منتشر کرده که در ظاهر به تحلیل سیاست تحریم و سازوکار «مکانیسم ماشه» میپردازد، اما در واقع روایتی هدفمند از نبرد ادراکی غرب علیه جمهوری اسلامی است. او از همان ابتدا تأکید میکند که ایده «امتیاز هستهای در برابر رفع تحریم» دیگر جایگاهی در ساختار تصمیمسازی ایران ندارد. این جمله، در نگاه نخست نوعی پذیرش واقعیت از سوی یک تحلیلگر آمریکایی است، اما لایه پنهان آن چیز دیگری است: تلاش برای القای بنبست در داخل ایران و تشویق جریانهای غربگرا به بازسازی فضای گفتوگو با آمریکا از مسیر جدید. تکیه با اشاره به حملات اسراییل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران مینویسد که حتی این بمبارانها نیز نتوانستند اراده مذاکره را در تهران از میان ببرند. او اذعان میکند که ایران در دوران اجرای برجام نیز تحت شدیدترین فشارها بوده، اما این فشارها نه به تغییر رفتار، بلکه به تقویت نوعی بازدارندگی منجر شده است. در ادامه، تکیه اعتراف میکند که تحریمهای پس از فعال شدن مکانیسم ماشه، «جنبهای امنیتی و نمادین» یافتهاند و از نظر اقتصادی دیگر کارایی گذشته را ندارند. اما بخش اصلی یادداشت او، جایی است که از پروژهای تازه پرده برمیدارد: تبدیل ایدهی «غنیسازی صفر» به یک اصل حقوق بینالملل. تکیه توضیح میدهد که کشورهای اروپایی با حمایت واشنگتن در تلاشاند تا از طریق تصویب قطعنامههای پیدرپی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ممنوعیت غنیسازی را بهعنوان قاعدهای الزامآور در نظام بینالملل جا بیندازند. او به صراحت مینویسد که ترامپ نیز در دوران خود امیدوار بود با همین مسیر، این اصل را بر ایران تحمیل کند. با این حال، ری تکیه اعتراف میکند که تهران نه تنها از خطوط قرمز خود عقبنشینی نکرده، بلکه صریحاً اعلام کرده حاضر به هیچ مذاکرهای درباره توان موشکی و امنیت ملی نیست. به گفته او، حتی پس از ترور فرماندهان و دانشمندان هستهای، ایران بلافاصله جایگزینهایی یافت و توان بازدارندگی خود را حفظ کرد. تکیه در بخش دیگری از یادداشت، از «محاسبات اشتباه آمریکا و اسراییل» سخن میگوید؛ جایی که دو طرف، پیش از جنگ دوازدهروزه، تصور کردند حمله مستقیم به ایران هزینه اندکی دارد. او مینویسد این محاسبه غلط، در نهایت به مطالبه توقف درگیری از سوی واشنگتن و تلآویو انجامید. در جمعبندی، تحلیلگر شورای روابط خارجی تصریح میکند که ایران همچنان بر دو محور اصلی سیاست خود پافشاری میکند: ادامه غنیسازی در داخل کشور و عدم مذاکره درباره توان دفاعی. این جمله، هرچند به ظاهر گزارشی از واقعیت است، اما در حقیقت بیانگر شکست کامل راهبرد فشار حداکثری غرب و به بنبست رسیدن پروژه مهار ایران است. |