به نقل از اطلاعات شهرسازی مدرن ایران، به جای آن که تداوم سنت باشد، تقلیدی عجولانه و ناکام از الگوهایی شد که امروز حتی درباره مدرن بودن آن تردید وجود دارد و بیشتر از شبه مدرن بودن آن سخن گفته می شود. نتیجه این کار، شهرهایی شد که نه با انسان سازگار است، نه با طبیعت. در دل بافت تاریخی بسیاری از شهرهای ایران، در زیر سایه دیوارهای بلند خشتی شهرهای کویری، در سایه سار درختان انار و انگور و چنار و در آرامش پای حوض آب میان حیاط های مرکزی، حکمتی نهفته که در سایه برج ها و مجتمع ها و بلوارهای بی روح امروزی رنگ باخته است. شهرهای قدیم ایران، تنها سکونتگاه هایی پراکنده بر پهنه این سرزمین نبودند بلکه محل بروز و ظهور اندیشه هایی ژرف و فرهنگی غنی بودند که در کویر و کوهستان و ساحل و جنگل، رابطه هوشمندانه با طبیعت را از یاد نمی بردند. اصول شهرسازی سنتی ایران بر پایه همزیستی، اعتدال و حکمت شکل گرفته بود. از چیدمان محله ها تا فضاهای عمومی مانند مسجد و میدانگاه و کاروانسرا و بازار، هرچیزی در شهر سر جای خودش بود. در شهرهایی مثل یزد، بادگیرها چونان زبان هایی خاموش با باد سخن می گفتند و خنکای آن را به خانه های گِلی می رساندند. در کاشان، حیاط های مرکزی چون قلبی تپنده با حوض و درخت و سایه، تکه ای از روح زندگی را درون خانه ها جاری می کردند. در تبریز و کرمان، بازارها به عنوان شریان های حیاتی شهر، نه تنها محل تبادل کالا که مرکز گفتگوی اجتماعی و فرهنگی بودند. با گذر زمان، این حکمت و این اصول فراموش شد. شهرسازی مدرن ایران، به جای آن که تداوم سنت باشد، تقلیدی عجولانه و ناکام از الگوهایی شد که امروز حتی درباره مدرن بودن آن تردید وجود دارد و بیشتر از شبه مدرن بودن آن سخن گفته می شود. نتیجه، شهرهایی شد که نه با انسان سازگار است، نه با طبیعت؛ شهرهایی با ترافیک سرسام آور، آلودگی شدید، فقدان فضاهای عمومی باکیفیت و زندگی دشوار. بازخوانی درس های فراموش شده شهرسازی تاریخی ایران، می تواند نوری بتاباند بر تاریکی بحران های کنونی. به تازگی کتابی با عنوان دروازه های کرمان قدیم به بازار آمده که در آن سامان کارگر و پیمان سلیمانی روزبهانی براساس خوانش اسناد و کتب تاریخی و تحلیل های معماری و شهرسازی، این حکمت و دانش غنی یعنی شهرسازی تاریخی ایران را یادآوری کرده اند. اگرچه نام کتاب و بیشتر مطالب آن مربوط به شهر کرمان است اما این دو کارشناس و پژوهشگر، به موضوع شهر و شهرسازی تاریخی در ایران نیز به طور مفصل پرداخته اند. این اثر، فرصتی مناسب برای بازشناسی زوایای کمتر شناخته شده از تاریخ شهر را فراهم کرده است. به بهانه انتشار این کتاب که با حضور وزیر میراث فرهنگی از آن رونمایی شده است، با این دو کارشناس گفتگو کردم تا از درس های شهرسازی تاریخی برای شهرهای امروز ایران بگویند. شهرسازی اصولی سامان کارگر، کارشناس ارشد مرمت بناها و بافت های تاریخی و نویسنده کتاب دروازه های کرمان قدیم در پاسخ به این پرسش که شهرسازی تاریخی ایران چه تجربیات و درس هایی برای شهرهای امروز ما دارد می گوید: اول از همه موضوع مکان گزینی است. در مکان هایی که برای استقرار هسته زیستی و اجتماع انسانی مشخص می شد، به موضوع نزدیکی به منابع و استفاده بهینه از منابع توجه جدی داشتند. فضایی با کاربری عمومی مثل قبرستان در جایی بیرون و نزدیک شهر جانمایی می شد، به گونه ای که در جهت باد غالب نباشد تا از لحاظ بهداشتی مشکلی برای شهر ایجاد نشود. این الگو امروز هم باید در زمینه جانمایی واحدهایی که آلایندگی زیست محیطی و صنعتی دارند مدنظر قرار بگیرد تا شهرک های صنعتی و کاربری هایی که از لحاظ بهداشتی مسأله دارند به شکلی جانمایی شوند که به فضای زیست داخل شهر آسیب نزنند. در مقیاس جزیی تر، شهر به محلاتی تقسیم می شد که بنا به مذهب، نژاد، قومیت یا اقتصاد شکل می گرفت اما آنچه که در همه محلات، یکسان در نظر گرفته می شد، وجود فضاهای عمومی در خود محله برای پاسخ به نیازهای ساکنان آن محدوده بود؛ مثلا تکایا و مساجد یا آب انبار یا میدانگاه هایی ایجاد می شد که نیاز هر محله را تأمین می کرد. این موضوع در شهرسازی امروز هم مدنظر قرار می گیرد ولی به صورت بلوک های شهری است و بسیاری از مسائل اجتماعی در آن رعایت نمی شود؛ در صورتی که خودکفایی یا دسترسی به فضاهای عمومی و تجاری و مذهبی و اقتصادی در مجموعه های کوچک تر باید دیده شود. همسازی با اقلیم این کارشناس ارشد مرمت بناها و بافت های تاریخی می گوید: در مقیاس خردتر، وقتی به تک فضایی مثل واحد مسکونی یا آموزشی و تجاری می رسیم یکی از مسائلی که در شهرسازی گذشته ایران مورد توجه بوده اما امروز مغفول واقع شده یا متفاوت با آن برخورد می شود توجه به اقلیم و همسازی با آن است. سامان کارگر می افزاید: در شهرسازی امروزی ایران، یک سری الگوهای مشخص داریم که در هر اقلیم و جغرافیایی استفاده می شوند. در واقع شهرها را با الگوهای یکسان و تکرارشونده می سازیم، در صورتی که پیشتر این طور نبود و گونه های متفاوتی از معماری وجود داشت. مثلا در مرکز کشور و در شهرهایی مثل کرمان، یزد، جنوب خراسان و سیستان و بلوچستان، حیاط مرکزی و فضاهای دوجبهه ساخت را داشتیم که همه باعث کاهش مصرف انرژی می شد یا از انرژی محیط استفاده می کرد و سازه هایی مثل بادگیر و زیرزمین و پایاب در معماری بنا وجود داشت. امروز به دلیل ارزش زمین و کمبود فضا، همسازی با اقلیم کمرنگ شده است و می طلبد مهندسان معمار و شهرساز و سیاستگذاران به این موضوع توجه کنند که در ازای توجه به همسازی با اقلیم، مصرف انرژی کمتر خواهد شد. صدای شهرها اگر سیاستگذاران امروز فقط 5 دقیقه وقت داشتند تا صدای شهرهای تاریخی ایران را بشنوند، فکر می کنید این شهرها چه می گفتند؟ نویسنده کتاب دروازه های کرمان قدیم در پاسخ به این پرسش می گوید: شهرها و روستاهایی که به ما رسیده اند، به یکباره و در یک نقطه قطع نمی شدند که به سلسله و حکمرانی بعدی وارد شوند، بلکه همیشه یک روند تاریخی در شهرها وجود داشته و هر شهر، بنا به نیازها و تغییرات زمانه، خود را کوچک و بزرگ می کرد اما امروز در شهرهای مختلف تاریخی، خطی به دور بافت تاریخی می کشیم و قسمت های جدید را از آن جدا می کنیم. نوع برخورد با این دو بخش از شهر متفاوت است. البته این برخورد متفاوت از لحاظ موضوع حفاظت مهم است، چرا که درباره شهرهای کهن در واقع با اثری تاریخی مواجهیم ولی آن هنگام که شهر قدیم را به صورت اثری می بینیم که نباید برای آن برنامه ریزی کرد یا به آن دست زد، زیست کنونی در آن فراموش می شود. آقای کارگر می افزاید: اگر شهرهای تاریخی بخواهند به ما چیزی بگویند این است که با دانش به سراغ موضوع شهرسازی برویم و سؤالات درست مطرح کنیم و برای رسیدن به پاسخ درست، تلاش کنیم. یک پرسش این است که چه کنیم تا هم ارزش این شهرها حفظ شود و هم حیات و زندگی را در آن جریان بدهیم و جریان موجود را ارتقا بخشیم. باید نحوه مواجهه با این شهرها را بدانیم که از مسیر شناخت این شهرها می گذرد؛ موضوعی که در کتاب دروازه های کرمان قدیم سعی کردیم به شکل خاص و ویژه به آن بپردازیم. اصول فراموش شده پیمان سلیمانی روزبهانی، کارشناس ارشد مرمت ابنیه و بافت های تاریخی و دیگر نویسنده کتاب دروازه های کرمان قدیم با تأیید این اظهارات می گوید: در گذشته نیز مانند امروز، ساخت شهر مستلزم برنامه ریزی و طراحی بود. شهرهای تاریخی از نظر معماری، فضاهای تشکیل دهنده، ساختار کالبدی و روابط فضایی، ویژگی های منحصر به فردی داشته و دارند که به نوبه خود بیانگر فرهنگ تاریخی سکونتگاه ها و تمدن های پیشین هستند. پایبندی به اصولی مبتنی بر عقاید، باورها، تجربه و احترام به تاریخ و فرهنگ پیشینیان، در کنار توجه به رفع نیازهای ساکنان شهرها در برقراری تعامل با یکدیگر در سطح منطقه و حتی خارج از مرزهای جغرافیایی منطقه زیستی، از مهمترین اصول در معماری و شهرسازی ایران، چه در دوره اسلامی و حتی پیش از آن بوده است. وی در پاسخ به این پرسش که اگر بتوان یک ویژگی از شهرسازی تاریخی ایران را امروز بدون هیچ مانعی احیا کرد، آن ویژگی کدام است تأکید می کند: توجه به ویژگی های تاریخی، فرهنگی و معماری شهرها از جمله همسازی معماری و شهرسازی با اقلیم غالب هر منطقه و مصالح و فرم های معماری بومی. |