«مجنون» تلاش میکند پرترهای انسانی و همزمان حماسی از شهید مهدی زینالدین ارائه دهد؛ فرماندهای که نامش در سیمای مقاومت و ایثار پررنگ است. فیلمِ مهدی شامحمدی که محصول سازمان اوج است، نه صرفاً بازسازی یک عملیات، که کوشش برای ثبت روحیهای است که مردان آن دوران را از هر متن و مایهای متمایز میکرد: میدانی از ایثار، تواضع و التزام به مردم و مکتب. از پرتره تا عملیات؛ کدام سو پررنگتر است؟ مجنون بین دو گره اصلی روایت میدود: پرتره انسانیِ زینالدین و نمایش پیچیدگیهای نظامیِ عملیات خیبر. نقطه قوت فیلم، انتخابِ قطعاتی از زندگی شخصی فرمانده—گفتوگوهایش با برادر، توجهش به خانواده و احترامش به رزمندگان—است که انسانِ پشتِ اسطوره را قابللمس میکند. در عین حال، بخشهایی از فیلم در فرو رفتن در رخدادهای عملیاتی طولانی میشود و اگرچه جزییات نظامی جذابیتی دارد، تعادلِ میان شخصیتپردازی و توضیحِ ابعاد عملیاتی گاه به هم میخورد. بازیِ نافذِ سجاد بابایی؛ نزدیک به واقعیتِ یک قهرمان سجاد بابایی در نقش مهدی زینالدین یکی از نقاط روشن کار است. بازی او فراتر از تقلیدِ ظاهری است؛ بابایی کوشیده شخصیتِ رزمنده را از دلِ مستندات بیرون کشد و با جسارتِ لازم وارد آن شود. تلاش برای نزدیکشدنِ جسمی و روحی به شهید—کاهش وزن، پژوهش در مکتوبات و همراهی با خانواده—همه نشان از تعهد بازیگر و تیم تولید دارد. این وفاداری به متن تاریخی، اگرچه کامل نیست، اما شایسته تقدیر است. موسیقی، تدوین و زبان بصری؛ بین مستند و سینما حضور مجید انتظامی در مقام آهنگساز از وعدههای مهم فیلم بود؛ اما موسیقی در بعضی جاها با تمِ مینیمالِ فیلم همخوانی ندارد و گاه از فضا فراتر میرود. تدوین نیز نقطهای است که فیلم را نیازمند بازنگری میکند: زمانبندیِ سکانسها گاهی کشدار میشود و ریتم روایت را میکاهد. از سوی دیگر، چشمانداز تصویری و برخی سکانسهای نمادین—مانند وداعِ آقامهدی و صحنهٔ عقبکشیدنِ پیکر با موتور—صحنههایی تأثیرگذار و ماندگار خلق کردهاند. ملاحظاتِ انتقادی؛ کجا باید دقیقتر میبود؟ مهمترین نقد به «مجنون» درباره نیمهتمامماندن شخصیتپردازی است؛ فیلم در تلاش برای ارائه هر دو وجهِ زندگی و جنگ، گاه هیچکدام را به طور کامل پیگیری نمیکند. جزیرهایبودنِ روایت و فقدانِ یک خط فرعی محکم که تماشاگر را همراه کند، از نقاطی است که باعث میشود احساس کنیم میتوانستیم بیش از این شهید را بشناسیم. همچنین جا داشت موسیقی و تدوین در خدمت روحِ اثرِ مستند-دراماتیک بهتر تنظیم شود. چرا مجنون ارزشِ تماشا دارد؟ با وجود کاستیها، «مجنون» یک سرمایه فرهنگی است. ساخت چنین آثاری که به قهرمانانِ ملی بپردازد، نه فقط یاد و خاطره را نگه میدارد، بلکه نسل جوان را با مفاهیمِ ایثار، مسئولیت و انسانیّتِ مبارز آشنا میکند. فیلمِ شامحمدی نشان میدهد چگونه میتوان از زبانِ مستند به سینمای روایی پل زد و واقعیت تاریخ را با جمالِ سینما آمیخت—هرچند که نیاز به پالایشِ بیشتر دارد. میراثِ یک فیلم و راهِ پیشِ رو «مجنون» نخستین گامِ جدی مهدی شامحمدی در روایت بلند سینمایی از زندگی یک فرمانده شهید است: اثری که شایستگیهای زیادی دارد و در عین حال، مجالِ بهینهسازی و تکمیل را میطلبد. این فیلم به ما امکان میدهد تا به پشتِ صحنهٔ حماسه نگاه کنیم—نه صرفاً در قامت نماد، بلکه انسانمحور و دقیق. اگر تدوین مجدد و تنظیم موسیقی در نسخهٔ نهایی مدنظر قرار گیرد، «مجنون» میتواند به یکی از آثار بهیادماندنیِ ژانر دفاع مقدس بدل شود؛ اثری که هم حافظِ حقیقت است و هم الهامبخشِ نسلهای آینده. |