تحلیلی الجزیره نوشت: تانیاهو سالها برای حمله به ایران برنامهریزی کرده بود و منتظر زمان مناسب بود. این زمان هفته گذشته فرا رسید. این یک تلاش ناامیدانه برای جلب حمایت جهانی از اسراییل، درست زمانی است که آمادهسازیهایی برای سلب مصونیت مطلقی که اسراییل از زمان تأسیسش از آن برخوردار بوده، در حال انجام است. به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، در ادامه این گزارش با عنوان «دلیل واقعی حمله اسراییل به ایران» آمدهاست: در حالی که درگیری اسراییل و ایران وارد سومین روز خود میشود، تلفات در هر دو طرف در حال افزایش است. دستکم 80 نفر در ایران و حداقل 10 نفر در اسراییل «کشته» شدهاند. با وجود پاسخ ایران، مقامات اسراییلی همچنان اصرار دارند که حملات به تأسیسات هستهای و نظامی مختلف ایران ضروری بوده است. دلایل متعددی به افکار عمومی اسراییل اعلام شده، اما هیچکدام توضیح نمیدهد که چرا اسراییل تصمیم به انجام این حمله یکجانبه گرفت. تلآویو ادعا میکند که این حمله «پیشگیرانه» بوده و برای مقابله با تهدید فوری و اجتنابناپذیر ایران برای ساخت بمب هستهای انجام شده است. به نظر میرسد هیچ مدرکی برای این ادعا وجود ندارد. حمله اسراییل بدون شک بهدقت و در طول زمان طولانی برنامهریزی شده بود. یک حمله پیشگیرانه باید عنصری از دفاع از خود داشته باشد که به نوبه خود ناشی از یک وضعیت اضطراری است. به نظر نمیرسد چنین وضعیت اضطراری رخ داده باشد. علاوه بر این، اسراییل اشاره کرده که گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) که در 12 ژوئن منتشر شد و ایران را به دلیل نقض تعهداتش در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) تا اوایل دهه 2000 محکوم کرد، چنین وضعیت اضطراری را ایجاد کرد اما حتی آژانس نیز این ادعا را رد میکند. هیچ چیز جدیدی در گزارش وجود نداشت که برای طرفهای مربوطه ناشناخته باشد. اسراییل همچنین در ارتباط مستقیم با مفهوم حمله «پیشگیرانه»، پیشنهاد کرده که هدفش نابودی برنامه هستهای ایران بوده است. به طور کلی، کارشناسان و سیاستگذاران معتقدند که اسراییل توانایی نابودی این برنامه را ندارد، بهویژه اگر بخواهد بهتنهایی چنین هدفی را محقق سازد. ماهیت عملیات در حال انجام نیز نشان میدهد که اسراییل هرگز قصد نابودی کامل فعالیتهای هستهای ایران را نداشته است. ارتش اسراییل پایگاههای موشکی، یک میدان گازی و یک انبار نفت را بمباران کرده و همچنین مجموعهای از ترورهای مقامات ارشد نظامی ایران را انجام داده است. ترور نشاندهنده روش عملیاتی مورد علاقه اسراییل است. اسراییل اغلب سعی میکند افراد خاصی را «حذف» کند به این امید که حذف آنها منجر به فروپاشی سیستمها و نهادهایی شود که آنها هدایت میکنند. به هر حال، ترورها همچنین نشاندهنده وجود یک برنامه جامع برای نمایش قدرت اسراییل در تمام سطوح زندگی رسمی و عملکردهای ایرانیان است. آنچه اسراییل انجام میدهد «حذف برنامه هستهای ایران» نیست. الجزیره در ادامه ادعا میکند که هدف اصلی اسراییل تغییر نظام سیاسی در ایران است و به سخنان نخست وزیر رژیم صهیونیستی استناد میکند که از ایرانیها خواسته به خیابان بریزند. نویسنده این گزارش در ادامه مینویسد: این فرض که ایرانیان به سادگی خواسته اسراییل را در حالی اجرا میکنند که بیرحمانه و یکجانبه بمباران میشوند، شبیه به این تصور است که اگر اسراییل فلسطینیها را در غزه به اندازه کافی گرسنه نگه دارد و نابود کند، آنها علیه حماس قیام کرده و آن را از قدرت برکنار خواهند کرد. ایرانیان با هر گرایش سیاسی، به طور مداوم «میهنپرست» هستند و به حفظ حاکمیت و استقلال ایران در برابر هرگونه تلاش عوامل خارجی برای تحمیل برنامههایشان به کشورشان متعهدند. اسراییل به دلایل ذکرشده به ایران حمله نکرده پس انگیزه این حمله چه بود؟ در میان کارزار نسلکشی در غزه، نتانیاهو بهخوبی آگاه است که گزینههای دولتش در حال اتمام است. جامعه جهانی و همچنین متحدان منطقهای، شروع به انتقاد صریح از اسراییل کردهاند. حکم بازداشت دادگاه کیفری بینالمللی برای نتانیاهو در پیش است، و تصمیم دادگاه بینالمللی دیوان دادگستری درباره قانونی بودن اشغال اسراییل در انتظار اجرا است. اسراییل و ارتش آن به طور مداوم قتلعامها را انجام داده، منکر آنها شده و مشخص شده که دروغ گفتهاند. بدون شک، نتانیاهو سالها برای حمله به ایران برنامهریزی کرده بود و منتظر زمان مناسب بود. این زمان هفته گذشته فرا رسید. این یک تلاش ناامیدانه برای جلب حمایت جهانی از اسراییل است، درست زمانی که آمادهسازیهایی برای سلب مصونیت مطلقی که اسراییل از زمان تأسیسش از آن برخوردار بوده، در حال انجام است. ایران همچنان توسط بسیاری از قدرتهای برجسته شمال جهانی تهدید بالقوه تلقی میشود. با استناد به کلیشههای شناختهشده مرتبط با اقدامات مرگبار یکجانبه اسراییل – از وعدههای الهی تا هولوکاست – نتانیاهو امیدوار بود وضعیت موجود را بازگرداند؛ اسراییل همچنان میتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد. این تعریف کنونی اسراییل از «امنیت» است؛ این منشأ به ظاهر غیرسیاسی اسراییلیبودن است، مکانی که کاملاً به برتری یهودی اختصاص دارد، که تنها راه «واقعی» برای تضمین یکپارچگی زندگیهای یهودی است. «امنیت» به این معناست که اسراییل میتواند هر که را بخواهد، هر زمان و هر کجا که بخواهد، برای هر مدت که بخواهد، بدون پرداخت هیچ هزینهای بکشد. این «امنیت» است که انگیزه اقدامات اسراییل از غزه تا یمن، لبنان و سوریه و اکنون در ایران بوده است. البته، چنین «رژیم امنیتی» باید به طور مداوم گسترش یابد. این هرگز نمیتواند متوقف شود. با حمله به ایران، نتانیاهو همهچیز را به خطر انداخته و ادعای مصونیت کامل و مطلق برای اسراییل و همچنین برای خودش، چه در لاهه و چه در دادگاههای داخلی، مطرح کرده است. آیا این شرایط نجاتدهنده سرنوشت نتانیاهو خواهد بود؟ آیا مردم اسراییل او را به خاطر شکستهای فاحشش در داخل و تخلفات وحشتناکش در غزه خواهند بخشید؟ صفهای طولانی که از هر فروشگاه باز، از ابزارفروشی تا مواد غذایی، کشیده شده، نشان میدهد که اسراییلیها وارد حالت بقا در بیحسی شدهاند. شهروندانی مطیع ممکن است برای نتانیاهو خوب باشند، اما این امر برای هر تلاشی به منظور ساخت و دفاع از یک جامعه اسراییلی قوی، نشانه خوبی نیست. |