به نقل از هفت صبح؛ طبیعی است این موضوع صرفا اقتصادی نیست زیرا رکود و کاهش ارزش دارایی ها در حوزه اقتصادی از جای دیگری نشات می گیرد که یکی از آنها روانشناسی است که ترس و مهاجرت را به محرک های اصلی بدل کرده و دیگری سیاست است که بی ثباتی ژئوپلیتیکی را به عنوان ریشه بحران برجسته می کند. اقتصاد مسکن در تنگنا بازار مسکن تهران در گردابی از رکود گرفتار است. خریداران که از تورم لجام گسیخته، نوسانات ارزی و ترس از سقوط بیشتر قیمت ها به ستوه آمده اند، عملاً از بازار خارج شده اند. گزارش های تجارت نیوز نشان می دهد قیمت املاک در سطح شهر به طور متوسط 8.5 درصد افت کرده اما در محله های اعیان نشین مانند نیاوران، فرمانیه، زعفرانیه و قیطریه این کاهش به 15 تا 30 درصد رسیده است. برای نمونه، آپارتمانی 200 متری در نیاوران که پیش تر 45 میلیارد تومان ارزش داشت، اکنون با قیمتی نزدیک به 39.8 میلیارد تومان آگهی شده است. در شهرآرا، واحدی 98 متری و قدیمی ساز با 6.7 میلیارد تومان عرضه می شود، قیمتی که سال گذشته برای آپارتمانی کوچک تر هم غیرممکن بود. این رکود با هجوم فروشندگان تشدید شده است. آگهی های فروش به ویژه در مناطق لوکس مانند الهیه و فرمانیه، به طرز چشمگیری افزایش یافته و مالکان از ترس کاهش بیشتر ارزش دارایی ها، به فروش زیر قیمت روی آورده اند. مطالعه ای در مجله بین المللی بازارها و تحلیل مسکن تأیید می کند که شوک های اقتصادی و سیاسی می توانند بازارهای محلی را به ورطه کاهش ارزش بکشانند. جالب تر، چرخش مالکان به سمت تهاتر است. در زعفرانیه و ولنجک، برخی آپارتمان های خود را با ویلاهای شمال در نوشهر یا کلاردشت، خودروهای لوکس یا حتی شمش طلا معاوضه می کنند. این استراتژی که از کمبود خریدار نقدی و نگرانی از تورم سرچشمه می گیرد، نشان دهنده تلاش برای حفظ سرمایه برابر آینده ای نامطمئن است اما این روند می تواند نقدینگی بازار را خشک کرده و ساخت وساز را به رکود عمیق تری بکشاند. روانشناسی ترس و مهاجرت زندگی در تهران این روزها زیر سایه ابهام آلوده به دلهره پیش می رود. جنگ 12 روزه با اسراییل که مناطق شمال و شمال شرق مانند نیاوران و پاسداران را هدف قرار داد، حس امنیت را از ساکنان ربوده است. طبق نظریه روانشناسی اجتماعی رفتار توده ای افراد در زمان بحران به تصمیمات جمعی گرایش پیدا می کنند. در تهران، این به معنای هجوم مالکان به فروش املاک یا برنامه ریزی برای مهاجرت است. آگهی های فروش فوری در محله های مرفه، از زعفرانیه تا فرمانیه، نشان دهنده این نوع رفتار جمعی است. برخی حتی پیشنهاد فروش خانه با تمام وسایل را داده اند تا سریع تر معامله کنند. ساکنان این مناطق که اغلب از طبقه مرفه و دارای امکانات مهاجرت اند، با نگرانی های دوگانه دست وپنجه نرم می کنند. کاهش ارزش املاک و تهدیدات امنیتی. الان اکثر اهالی محله ها تغییر کرده اند و این تغییر، حس تعلق به محله را از بین برده و بسیاری را به فکر نقل مکان به مناطق امن تر یا خروج از کشور انداخته است. این رفتارها پیامدهای روانشناختی گسترده ای دارند. اضطراب جمعی و بی اعتمادی به آینده، تصمیم گیری های شتاب زده را دامن زده و سرمایه اجتماعی را تضعیف کرده است. مهاجرت فزاینده، به ویژه در میان قشر مرفه، می تواند به کاهش نیروی انسانی متخصص و تشدید بحران های اجتماعی منجر شود. وقتی ساکنان احساس کنند دیگر جایی در شهر ندارند، پیوندهای اجتماعی گسسته شده و تهران به شهری شکننده تر بدل می شود. سیاست و سایه جنگ سایه سنگین تنش های سیاسی بر بازار مسکن تهران افتاده است. جنگ 12 روزه با اسراییل و حملات به مناطق مرفه نشین اعتماد ساکنان به امنیت این مناطق را متزلزل کرده است. گزارش صندوق بین المللی پول نشان می دهد که تنش های سیاسی می توانند سرمایه گذاری را کاهش داده و ارزش دارایی ها را پایین بیاورند که در تهران با افت 30درصدی قیمت ها در برخی مناطق مشهود است. در این میان، شکاف بین روایت رسمی و واقعیت بازار عمیق تر شده است. خبرگزاری ایرنا به نقل از داوود بیگی نژاد، نایب رییس اتحادیه مشاوران املاک تهران، ادعا می کند که گزارش های کاهش قیمت و افزایش فروش صحت ندارد و تهاتر را امری عادی می داند. اما آگهی های پرشمار در پلتفرم های اینترنتی از چیتگر تا قیطریه، روایتی دیگر دارند. این شکاف اعتبار، اعتماد عمومی را خدشه دار کرده و مالکان را به تصمیمات شتاب زده سوق داده است. سیاست های کلان نیز به این بحران دامن زده اند. ناتوانی در مدیریت تنش های سیاسی و مهار تورم نااطمینانی را تشدید کرده است. مطالعات جهانی هشدار می دهد که تنش های منطقه ای می توانند هزینه های اقتصادی را افزایش دهند که در تهران به کاهش سرمایه گذاری در مسکن منجر شده است. مهاجرت قشر مرفه که گاهی نقش کلیدی در اقتصاد دارند می تواند نارضایتی عمومی را افزایش داده و به بی ثباتی سیاسی دامن بزند. وقتی ساکنان مناطق لوکس احساس کنند دیگر جایی برای ماندن ندارند، پایه های ثبات اجتماعی و سیاسی شهر متزلزل می شود. بازار مسکن تهران در تلاقی بحران های اقتصادی، روانشناختی و سیاسی گرفتار است. رکود عمیق، با کاهش 8.5 تا 30 درصدی قیمت ها و هجوم فروشندگان از یک سو و ترس و مهاجرت قشر مرفه از سوی دیگر، این بازار را به تلاطم انداخته است. جنگ 12 روزه و بی ثباتی سیاسی همراه با شکاف بین روایت رسمی و واقعیت، اعتماد را از بین برده و تهران را شکننده تر کرده است. برای برون رفت از این بحران، سیاست های شفاف و اعتمادساز ضروری است. مدیریت تنش های منطقه ای، حمایت از بخش مسکن با مشوق های مالی و بازسازی پیوندهای اجتماعی می تواند از فروپاشی بیشتر جلوگیری کند. تهران، شهری با تاریخ و فرهنگ غنی، نیازمند هماهنگی بین سیاست های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است تا بار دیگر به عنوان خانه ای امن برای ساکنانش احیا شود. |