رهبر حزب «الوعی» مصر شادی الغزالی حرب، در یادداشت برای رسانه آمریکایی از بیاعتنایی تلآویو به «خطوط قرمز» قاهره و تجاوز احتمالی اسراییل به سینا سخن گفت. فارس؛ او در یادداشتی برای مجله «امریکن کانسروتیو» نوشت: «برای اولین بار در دهههای اخیر، مصر و اسراییل در آستانه یک بنبست قرار گرفتهاند.» یادداشت این محقق امور خاورمیانه در مرکز بلفر دانشگاه هاروارد، با این عنوان منتشر شد: «پس از ایران، آیا نوبت مصر خواهد شد؟» الغزالی حرب نوشت: «درگیری مستقیم اسراییل با ایران، اولین جنگ آشکار این کشور با یک دولت-ملت از زمان جنگ یوم کیپور با مصر در سال 1973 است. علیرغم برنامه هستهای ایران یا ایدئولوژی رهبری آن، و دلایل اعلام شده (اسراییل) برای این جنگ، ضروری است که به مسائل عمیقتری که از سال 1973 تاکنون ادامه داشته است، اذعان کنیم. عدم حل مناقشه اسراییل و فلسطین، همراه با تلاشهای مداوم قدرتهای منطقهای برای اعمال سلطه از طریق قدرت نظامی به جای پیگیری ادغام و صلح، عوامل اساسی هستند که این مناقشه را زنده و در حال گسترش نگه داشتهاند.» به نوشته او، «اسراییل پیش از جدیدترین درگیری با ایران، در لبنان، سوریه و یمن علیه بازیگران غیردولتی عملیات انجام میداد. تشدید تنشها نشاندهنده مرحله جدیدی است که ممکن است تعاملات آن با دولت-ملتهای منطقهای را افزایش دهد. در نتیجه، اکنون سوال فقط این نیست که جنگ بین اسراییل و ایران چه زمانی و چگونه دوباره شعلهور خواهد شد، بلکه آن است که کدام کشور ممکن است هدف بعدی باشد.» این سیاستمدار سکولار مصری ادامه داد: «یک روزنامهنگار اسراییلی به شوخی و با استفاده از ادبیات مسابقات فوتبال اظهار داشت که پس از رویارویی با ایران، اسراییل در مسابقه نهایی با ترکیه روبرو خواهد شد و وقتی با او در مورد این اظهار نظر جدل شد، اهمیت آن را کم جلوه داد و ادعا کرد که میتوانسته از مصر نیز نام ببرد. اظهارات این روزنامهنگار نشاندهنده تمایل فعلی اسراییل برای اثبات قدرت خود در پیگیری دستور کار منطقهایاش است. چنین جاهطلبی احتمالاً بیثباتی منطقهای را افزایش میدهد. این تمایل، مدتها قبل از شروع جنگ با ایران، توجه مردم مصر را به خود جلب کرده بود.» رهبر حزب الوعی نوشت: «برای اولین بار در دهههای اخیر، مصر و اسراییل در آستانه یک بنبست قرار گرفتهاند. حمله مداوم و بیهدف اسراییل به غزه با تلفات بیش از 55000 نفر در کنار سخنان فلسطینیهای گرسنهای که عمداً توسط سربازان اسراییلی در حین درخواست کمک هدف قرار گرفته و کشته شدهاند، نشانههای نگرانکنندهای برای مصر هستند. این نشانهها حکایت از این دارد که کابینه افراطی نتانیاهو هیچ محدودیتی ندارد و به خطوط قرمزی که قاهره بارها بر آنها تأکید کرده است، احترام نخواهد گذاشت.» به گفته او، «این وضع، ارتش مصر را بر آن داشته است که در صورت ادامه فشار دولت اسراییل بر غزه برای راندن فلسطینیها به سینا، برای اقدامات احتمالی آماده شود. سناریوی جابجایی به طور مداوم توسط وزرای تندرو در کابینه اسراییل بیان میشود و با پیشنهاد رییسجمهور دونالد ترامپ رواج بیشتری هم پیدا کرده است. یکی از وزرای فعلی پا را فراتر گذاشته و خواستار فتح سینا شده است.» حرب ادامه داد: «نماینده ترامپ استیو ویتکاف در مصاحبه با تاکر کارلسون، مصر را به عنوان "نقطه اشتعال" خوانده بود. او هشدار میدهد که جنگ غزه میتواند به دلیل چالشهای اقتصادی شدید و احتمال فروپاشی دولت، منجر به از دست دادن مصر به عنوان یک متحد کلیدی (آمریکا) شود. ارزیابی ویتکاف درست است. مصر اگر از اتحاد بلندمدت خود با آمریکا فاصله بگیرد، چالش بزرگتری نسبت به ایران برای ایالات متحده ایجاد میکند اما ربط دادن احتمال از دست دادن مصر به فروپاشی دولت آن به دلیل ناکامی اقتصادی، این را نادیده میگیرد که مصر میتواند بدون تغییر در دولت، از ایالات متحده فاصله بگیرد. این تغییر میتواند در صورتی رخ دهد که مصر از سوی دولت اسراییل که همچنان از حمایت بیقید و شرط آمریکا برخوردار است، احساس تهدید کنند.» وی افزود: «برای مصریها، وضع غزه و اظهارات تحریکآمیز مقامات اسراییلی، نه تنها برای آرمان فلسطین، بلکه برای تمامیت ارضی خودشان هم تهدیدی جدی است. پیمان صلح تاریخی اسراییل و مصر اکنون بیش از هر زمان دیگری تحت فشار است. این وضع به افزایش روایتها در مصر مبنی بر اینکه شاید هدف بعدی پس از ایران باشد، کمک کرده است. این دیدگاه، حمایت رسمی و عمومی قابل توجه (مصریها) از ایران و همچنین افزایش حضور نظامی در سینا را توضیح میدهد.» به نوشته رهبر حزب الوعی، «اسراییل نگرانی فزایندهای را در مورد افزایش حضور نظامی در سینا ابراز کرده و آن را نقض پیمان صلح میداند. اما مصر معتقد است که اقداماتش دفاعی است. تحلیلگران اسراییلی نسبت به نیات احتمالی پنهان که باعث افزایش تنش در منطقه میشود، هشدار میدهند. توقف انتصابات دیپلماتیک (سفرای قاهره و تلآویو) نشاندهنده یک نقطه ضعف بیسابقه در روابط دو طرف است.» او هشدار داد: «مصر در یک موقعیت اقتصادی آسیبپذیر است و تمایلی به جنگ ندارد. با این حال، اگر امنیت ملی به خطر بیفتد مانند آواره کردن فلسطینیها به سینا، دولت ممکن است احساس کند که مجبور به اقدام است. در آن صورت، ارتش مصر نمیتواند بدون به خطر انداختن انسجام خود، عقبنشینی کند. این سناریوی کابوسوار دولت افراطی نتانیاهو در آستانه جنگ علیه مصر، نه تنها بیثباتی منطقهای، بلکه جهانی را نیز تشدید خواهد کرد.» الغزالی حرب معتقد است: «مصر در آمادهسازی برای رویارویی نظامی بالقوه با اسراییل، اخیراً همکاری نظامی خود را با چین افزایش داده است. آوریل گذشته، مصر و چین اولین رزمایش نظامی مشترک خود با عنوان "عقابهای تمدن 2025" را با تمرکز بر رزمایشهای نیروی هوایی برگزار کردند. این رزمایشها پس از گزارشهایی مبنی بر خرید جنگندههای چینی جی-10 سی (J-10C) توسط مصر در اکتبر گذشته انجام شد. اثربخشی سلاحهای چینی که با درگیری اخیر بین هند و پاکستان نشان داده شد، قاهره را بر آن داشت تا خرید جنگنده جی-35 معادل چینی جنگنده اف-35 آمریکایی را دنبال کند. این امر بُعد ژئوپلیتیکی جدیدی به درگیری منطقهای میافزاید و آن را به روزهای جنگ سرد بازمیگرداند.» او گفت: «با حمایت تقریباً بیچون و چرای ایالات متحده از اسراییل، درگیری منطقهای فعلی خطر تبدیل شدن به میدان نبرد نیابتی قدرتهای جهانی را دارد. از آنجایی که چین در دکترین امنیت ملی خود، دیدگاهی جهانی را اتخاذ میکند، احتمال قابل توجهی برای مسابقه تسلیحاتی و جنگهای نیابتی بالقوه ابرقدرتها در خاورمیانه، مشابه جنگهای دوران جنگ سرد وجود دارد. این گرایش به ویژه در رویدادهای اخیر مشهود است؛ پکن اولین مقصد سفر وزیر دفاع ایران پس از آتشبس با اسراییل بود. سفر رسمی شی جینپینگ به قاهره که اخیراً اعلام شد، احتمالاً نویدبخش همکاری بیشتر با پکن خواهد بود.» از نظر وی، «تنها راه کاهش چنین مسیر ویرانگری، شروع فوری کار روی یک پیمان منطقهای تمامعیار است. مانند جنگ یوم کیپور، منطقه اکنون به یک پیمان صلح مهم نیاز دارد تا از تجدید خصومتهای اسراییل و ایران یا رویارویی نظامی بالقوه با مصر یا دیگران جلوگیری کند. همه باید بدانند که خاورمیانه ظهور یک هژمون را تحمل نخواهد کرد. طرفین باید یاد بگیرند که بدون تکیه بر ابرقدرت، همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند تا از تبدیل شدن منطقه به میدان نبرد در درگیری بزرگتر بین ایالات متحده و چین جلوگیری شود. این پیمان باید به ریشه این درگیری، که مسئله فلسطین است، بپردازد. برای دستیابی به صلح پایدار، پیمان صلح آینده باید کاستیهای کمپ دیوید و توافقنامه آبراهام را رفع کند.» حرب افزود: «به جای دستیابی به آتشبس در غزه یا حمایت ظاهری از منافع فلسطینیان، هر توافقی باید بر حل مناقشه اسراییل و فلسطین مطابق با قطعنامههای سازمان ملل تمرکز کند.» |