روز چهارشنبه، جهان با دیدن بمباران دمشق توسط اسراییل در بهت فرو رفت. این حملات که ساختمان وزارت دفاع سوریه و اطراف کاخ ریاستجمهوری این کشور را هدف قرار داد، با توجیه دفاع از دروزیها در برابر نیروهای جولانی انجام گرفت. از مبارزان آزادی تا هدف شماره یک تلآویو در حالی که نیروهای حکومت جدید سوریه زیر حملات اسراییل بیدفاع ماندهاند، هشت ماه پیش، جهان غرب و متحدین اسراییل از آنها با عنوان «مبارزان آزادی» یاد میکرد که علیه بشار اسد میجنگیدند. اما دیری نپایید که چشم صهیونیستها از فلسطین به سوی سوریه چرخید و «مبارزان آزادی» غربیها که همگی سابقه تکفیری-تروریستی دارند، به طعمه جدید بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل تبدیل شدند. این تشدید تنش، مسیر عادیسازی نوپای واشنگتن با جولانی را تهدید میکند. در ماه می، دونالد ترامپ علناً از جولانی حمایت کرد، تحریمهای علیه سوریه را برداشت و نقشهای برای پیوستن دمشق به پیمان ابراهیم کشید؛ نقشهای که اکنون پس از تجاوز اسراییل به سوریه در معرض خطر است. نتانیاهو و کابینهاش مدعی شدهاند این حملات هشداری برای حفاظت از اقلیت دروزی سوریه بوده و تهدید کردند که اگر نیروهای سوری و شبهنظامیان متحدشان از جنوب این کشور عقبنشینی نکنند، «ضربات دردناک» بیشتری در انتظار آنهاست. اما چرا اسراییل یک ساختمان مهم دولتی در دمشق را با ادعای دفاع از دروزیها بمباران کرد؟ بادیهنشینان علیه دروزیها درگیریهای مرگبار ماه فوریه بین نیروهای سوری و شبهنظامیان مناطق دروزینشین اولین بهانه جدی در رابطه با این اقلیت را به دست نتانیاهو داد. خشونتها که دوباره در آوریل شدت گرفت، هشدارهای تندتری از اسراییل را به دنبال داشت و در ماه می موقتاً فروکش کرد، اما اخیراً بار دیگر بالا گرفته است. حملات چند روز گذشته اسراییل پس از یک هفته درگیری سنگین در سویدا رخ داد که صدها کشته، از جمله اعدامهای صحرایی و قتلعام در یک بیمارستان به جا گذاشت. آخرین تنشها زمانی آغاز شد که افراد مسلح بادیهنشین یک تاجر سبزیجات دروزی را در یک ایست بازرسی موقت در بزرگراه دمشق-سویدا ربودند. آدمرباییهای متقابل به درگیریهای مسلحانه انجامید. اگرچه سویدا عمدتاً دروزینشین بود، میزبان قبایل بادیهنشین سنیمذهب نیز به شمار میرود که گهگاه با دروزیها درگیر شدهاند. در سال 2000، ناآرامیهایی پس از کشتهشدن یک مرد دروزی توسط یک بادیهنشین در مناقشهای بر سر زمین آغاز شد. نیروهای اسد مداخله کردند و به معترضان دروزی شلیک کردند. پس از حمله سال 2018 داعش به دروزیهای سویدا که بیش از 200 کشته بر جای گذاشت، دروزیها بادیهنشینان را متهم به کمک به تکفیریها کردند. نیروهای دولتی جولانی در درگیری بین قبایل بادیهنشین و شبهنظامیان دروزی مداخله کردند، اما ظاهراً جانب بادیهنشینان را گرفته و با دروزیها درگیر شدند. دمشق ادعا میکند که با «گروههای غیرقانونی» میجنگد، در حالی که شبهنظامیان دروزی میگویند توپخانه دولت و نیروهای کمکی بادیهنشینها بیرویه شلیک کردهاند. گزارشها حاکی از آن بوده که برخی از نیروهای دولتی غیرنظامیان دروزی را کشته و خانهها را غارت کرده و به آتش کشیدهاند. آتشبسی که اواخر روز 15 جولای اعلام شد، ظرف چند ساعت با از سرگیری آتش توپخانه فروپاشید. ظهر روز 16 جولای، شیخ یوسف جربوع، روحانی دروزی و وزارت کشور سوریه آتشبس جدیدی اعلام کردند که اجازه میدهد ایستبازرسیهای دولتی باقی بمانند، اما مشخص نیست که آیا گروههای تندرو دروزی آن را بپذیرند. گروه دروزی به رهبری شیخ حکمت الحجری بیانیهای منتشر کرد که بر حق دفاع از خود تأکید داشت. گزارش شده پس از دستیابی به آتشبس، برخی گروههای دروزی حملات انتقامجویانهای علیه بادیهنشینان انجام دادهاند. زینا خدر، خبرنگار الجزیره از دمشق گزارش داد که تشدید تنشهای بسیار خطرناک در دوران حساس پسا اسد رخ میدهد. خدر توضیح داد: «بین قبایل بادیهنشین و برخی گروههای دروزی اختلاف دیرینهای وجود دارد و از زمان سقوط اسد، خشونت بین آنها برقرار بوده است. اما این بار متفاوت است، زیرا بادیهنشینان خواستار دخالت دولت هستند.» دروزیها، اقلیتی مذهبی با ریشههای عربی،در سراسر جهان حدود یک میلیون نفر هستند که تقریباً 700 هزار نفر از آنها در استان سویدای سوریه زندگی میکنند. طی 14 سال جنگ داخلی سوریه، دروزیها عمدتاً بیطرف بودهاند. مقامات اسراییلی از فرصت اخیر برای به تصویر کشیدن رژیم صهیونیستی در قامت حافظ حقوق اقلیتهای منطقه سوءاستفاده کردهاند. بخشی از این جوامع به نتانیاهو فشار آوردهاند تا اقدام کند، اما اسراییل انگیزههای خاص خود را دارد؛ از جمله حفظ یک منطقه حائل تحت تسلط دروزیها در جنوب سوریه برای جداسازی خود از دولت جدید این کشور که با سوءظن به آن مینگرد. در حالی که دولت جولانی رویکردی دوستانه نسبت به اسراییل اتخاذ کرده و گفته که به دنبال درگیری نیست، اما دیدگاه غالب صهیونیستها این بوده که او در تلاش برای تثبیت قدرت خود است و احتمالاً پس از آن به ریشههای تکفیری خود بازگردد. این یکی از دلایلی است که بلافاصله پس از سقوط بشار اسد، اسراییل بخش زیادی از ظرفیت نظامی متعارف سوریه را بمباران کرد. دلیل دیگر این حمله، همان تلاش اسراییل برای ظاهرشدن در قامت حامی دروزیها و تفرقهافکنی میان جامعه سوریه است. سرنوشت جولانی، عبرت منطقهای به دنبال تلاشهای جولانی برای مذاکره با مقامات اسراییلی به منظور کاهش تنش و حتی، طبق گزارشها، احتمال عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، برخی سوریها به این نتیجه رسیدهاند که این رژیم قابل اعتماد نیست. محمود تورون، سیاستمدار سوری نزدیک به دولت موقت جولانی به نیوزویک اعتراف کرد: «اسراییل رژیمی نیست که دیپلماسی بر آن اثر بگذارد. آنها کاملاً غیرقابلپیشبینی شدهاند و رویدادهای اخیر این را ثابت کرده است». او افزود: «اکنون در شرایطی که سوریه خود را بین مقاومت در برابر این رفتار دیوانهوار اسراییل یا ادامهدادن به امتیازدهی گیرافتاده میبیند، برای مدت طولانی امتیاز نخواهد داد.» تورون همچنین به درخواستهای برخی صهیونیستها برای تغییر رژیم دوباره در سوریه اشاره کرد و آن را «خلاف هرگونه عقل سلیم، منطق و قانون» خواند. او گفت: «اگر فردا اسراییل تصمیم بگیرد که دولت اردن دیگر دوست نیست، آیا این به آنها حق میدهد عملیات نظامی راهاندازی کنند و رژیم را سرنگون کنند؟ مطلقاً خیر». او افزود که حق تعیین سرنوشت سوریها به دست خودشان است نه کس دیگری. تورون همچنین هشدار داد که حتی بدون اقدام مستقیم علیه جولانی، رفتار اسراییل بویژه از طریق هدف قرار دادن نهادهای دولتی، ثبات سوریه و دولت آن را تضعیف میکند. تورون گفت که تنها چند متر با حملهای که روز چهارشنبه وزارت دفاع سوریه را هدف قرار داد فاصله داشت و هشدار داد که چنین اقداماتی باعث درخواستها برای پاسخ قاطعتری شده که خطر بدترشدن ناامنی در سوریه را به همراه دارد. او اذعان کرد: «ارتش سوریه هنوز کاملاً منضبط نیست. این یک ارتش تازهتشکیلشده است. کنترل گروههای درون این ارتش آسان نبوده و زمانی که این گروهها معتقدند رییسجمهوری در برخی اصول واقعاً ضعیف عمل میکند، خطر بالایی وجود دارد که خودسرانه عمل کرده و به تنهایی پیش بروند و این برای اسراییل مشکلساز خواهد شد.» علاوه بر بهانه حفاظت از دروزیها، مقامات اسراییلی اکنون عملیات در سوریه را با این ادعا توجیه میکنند که این رژیم نمیتواند اجازه دهد نیروهای متخاصم در نزدیکی مرزهایش تجمع کنند. این استراتژی شامل اجرای یک «منطقه حائل» در جنوب سوریه، از دمشق تا بلندیهای جولان و شامل سویدا است. اظهارات و اقدامات مقامات صهیونیست به گمانهزنیها درباره نیات اسراییل برای اجرای طرح کریدور داوود در سوریه دامن زده است. کریدور داوود طرحی است که از طریق اشغال جنوب سوریه، شامل استانهای درعا، سویدا، بخشی از استان حمص و دیرالزور، تا رود فرات ایجاد خواهد شد. اشغال اخیر بخشهایی از استان درعا توسط ارتش اسراییل بخشی از این طرح تلقی شود. اگر صهیونیستها تصمیم به اجرای این طرح بگیرند، گام بعدی تلآویو پس از پیشروی در درعا، سویدا خواهد بود. دسترسی و عبور از سویدا نیازمند حمایت و تأیید دروزیها بوده که تا حدی به دست آمده است. پس از سویدا، پیشروی اسراییل در جنوب سوریه تسهیل خواهد شد، زیرا منطقه التنف در استان حمص سالهاست تحت اشغال آمریکا قرار دارد و ارتش آمریکا راه صهیونیستها به استان دیرالزور را هموار خواهد کرد. روزنامه ایران |